دانستنی ها

دانستنی های کامپیوتر/زندگی/جهان و ...

دانستنی ها

دانستنی های کامپیوتر/زندگی/جهان و ...

اتفاق باور نکردنی برای دختر 19 ساله و زیبا!! +تصاویر

اتفاق باور نکردنی برای دختر 19 ساله و  زیبا!! +تصاویر
به گزارش ایران ناز صورت یک دختر سوئدی که بعد از واکنش به داروی Paracetamol سیاه شده و صدمه زیادی دیده بود دوباره به حالت اولیه خود رشد کرد.
"اوا اهلین" 19 ساله بعد از مصرف این دارو که به طور معمول به عنوان مسکن استفاده می‌شود نسبت به آن واکنش‌های آلرژیک نشان داد که فقط یک نفر از هر یک میلیون نفر ممکن است در سطح جهان دچار چنین حالتی شود. در طی این واکنش بدن او با شرایط کشنده ای دچار شد و تمام بدن او مورد حمله واقع شد و باعث شد پوست او به طور کامل سوخته و تاول بزند.
 
اتفاق باور نکردنی برای دختر 19 ساله و  زیبا!! +تصاویر
در طی این بیماری قسمت‌های زیادی از بازوها ، کمر ، قفسه سینه و شکم او دچار آسیب‌های زیادی گردید و صورت او نیز به شدت دچار آسیب دید که گویا در حال محو شدن بود. او در این باره گفت : وضعیت من به گونه این بود که انگار چیزی در زیر پوست من حرکت می‌کرد و آن را از بین می‌برد ، همه چیز کاملا شبیه فیلم‌های ترسناک بود. کابوس این دختر از سپتامبر سال 2005 آغاز شد که او در یک روز تعطیل دچار تب شد.
 
اتفاق باور نکردنی برای دختر 19 ساله و  زیبا!! +تصاویر
در سن 15 سالگی به او گفته شد برای کاهش علائم بیماری خود چند قرص Paracetamol مصرف کند ، اما ترکیب ویروس موجود در بدن او و داروی مصرفی واکنش بسیار شدیدی را در بدن او ایجاد کرد.
 
پس از گذشت یک روز زخم‌هایی سراسر بدن و صورت او را پوشاند به طوری که زمانی که او به آینه نگاه کرد نتوانست چهره خود را تشخیص دهد. اما سرانجام بعد از گذشت چند سال او سرانجام توانست به زندگی عادی بازگردد ، اما هنوز هم پوست او به شدت نسبت به آفتاب حساس است و باید هر روز دوبار قطره‌های چشم مصرف کند.
پروفسور فولک ژوبرگ یکی از پزشکانی که اوا را درمان کرده است در این باره گفت: او بسیار خوش شانس بود که از این وضعیت نجات پیدا کرد و صورت او دوباره به شکل اولیه خود رشد کرد. این بیماری بسیار نادر است و ممکن است فقط یک میلیونوم جمعیت جهان را تحت تاثیر قرار دهد و زمانی که فردی با این شرایط دچار شود هیچ راهی برای درمان آن نیست.

آزار جنسی و سنگسار یک سرباز مرد توسط چهار خانم!!

آزار جنسی و سنگسار یک سرباز مرد توسط چهار خانم!!
رسانه های داخلی کشور زیمبابوه از آزار جنسی یک سرباز مرد توسط چهار زن در این کشور خبر دادند. این سرباز توسط چهار زن ناشناس ربوده شد، مورد آزار جنسی قرار گرفت و پس از سنگسار شدن، در یک منطقه کوهستانی رها شد.

پلیس زیمبابوه اعلام کرد: این سرباز برای رفتن به مقصد مورد نظرش سوار خودرویی شد که دو زن و یک مرد سرنشین آن بودند. راننده خودرو پس از مدتی از مسیر اصلی منحرف شد. سرباز بیچاره پس از آن که متوجه انحراف راننده از مسیر اصلی شد، علت آن را پرسید و سرنشینان ناشناس به او گفتند که برای خرید موادغذایی مسیر را تغییر داده‌اند.

سرباز ربوده شده از آنان درخواست کرد تا او را پیاده کنند اما راننده با چاقو او را تهدید کرد و یکی‌دیگر از سرنشینان خودرو، چشمان سرباز جوان را بست و او را به خانه‌ای نامعلوم بردند.

به گزارش ایران ناز به نقل از روزنامه دیلی میل، این سرباز پس از آن که در منطقه‌ای دورافتاده رها شد، در حالی که به شدت زخمی و مجروح شده بود، خود را به اداره پلیس رساند و از متجاوزان شکایت کرد. پلیس زیمبابوه پس از دریافت این گزارش، عملیات جستجو برای یافتن متجاوزان را آغاز کرده است.

ساده ترین دزدهای سال 1393

«سرقت های ابلهانه» از آن جرم هایی است که هم طنزنویسان و هم کمدین ها بارها در آثارشان به آن پرداخته اند و البته به رغم این همه تکرار باز هم هیچ وقت این ماجرا برای مخاطبان و بینندگان تکراری نمی شود. بامزه بودن این داستان ها باعث شده که این سبک طنزپردازی طرفداران پروپاقرصی داشته باشد اما در دنیای واقعی و خارج از داستان هم بارها و بارها شاهد چنین کارهای عجیب و غریب از سوی سارقان هستیم. طبق روال هر سال، امسال هم ی فهرست برایتان آماده کردیم به نام «فهرست سیاه سارقان ساده لوح 93»، در ادامه اعمال این شاهکارهای عرصه سرقت را می خوانید.

دزدانی که عکس یادگاری به مالباخته دادند!

موبایل قاپی شیوه نوینی از سرقت است که مدتی است قسمت اعظم جرایم را به خودش اختصاص می دهد. سارقان گوشی همراه تا چشم شان به گوشی و آرم سیب گاز زده در دستان یک نفر می افتد، سنسورهای دزدی شان فعال می شود تا جایی که بیشتر اوقات با «خشونت» فعل «اپیدن» این دستگاه را صرف می کنند. این اتفاق درست زمانی رخ می دهد که صاحب گوشی آرم سیب دار در حال مکالمه تلفنی است و اصلا حواسش به اطراف نیست.

دزدان موبایل قاپ در واقع از موقعیت فراهم شده کمال استفاده را می برند و در یک یورش برق آسا، گوشی را از گوش صاحبش می کَنند و الفرار. درست مثل همان اتفاقی که ساعت 5 بعدازظهر دوم آبان ماه در خیابان آذربایجان پایتخت رخ داد. با این تفاوت که صاحب گوشی آنقدر به موبایل آرم دارش علاقمند بود که طاقت یک لحظه دوری از آن را نداشت.

به همین خاطر دزدان مجبور شدند با خشونت گوشی را به چنگ آورند. آنها دست صاحب گوشی را گاز گرفتند به شدت! سارقان دو نفر بودند. یکی با صاحب گوشی گلاویز شده بود و دیگری روی موتورسیکلت روشن آماده بود تا همدستش را سوار کند و طی چند ثانیه ناپدید شوند. سارق موبایل به دست در پیاده رو می دوید و مالباخته پشست سرش «آی دزد، آی دزد» می کرد و پا به پایش می دوید. دزد که به چالاکی اش اعتماد کامل داشت تدر یک حرکت برق آسا، پرش سه گامش را اجرا کرد و روی زین موتورسیکلت فرود آمد. سارق تند و تیز جهید و از چنگ مالباخته بیچاره در رفت اما اگر به صحنه آهسته سکانس پرش روی زین موتور بهتر نگاه کنید متوجه می شوید که هنگام فرود آقای دزد، یک چیزی از داخل جیبش به زمین می افتد.

مالباخته که در جریان این سرقت، سر و گوشش به اطراف بود و با چشمان تیزبین این شیء معلق میان جیب آقای دزد و زمین را می دید با سرعت به سوی آن شیء یورش برد. بامزگی این ماجرا این بود که این سرقتع یک جورایی عوض داشت!

موبایل قاپ، موبایل خودش را در صحنه سرقت جا گذاشت! هر چند موبایل آقا دزده از آن سیبی ها نبود اما عکس های واضحی در گاتلری تصاویر موبایل آقا دزده بود که عینا همه آن تصاویر – 20 دقیقه بعد از سرقت – روی میز ماموران پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

تصاویری از ژست های متفاوت آقای دزد وهمدستش! این عکس های یادگاری در صحنه جرم باقی ماند و کارآگاهان خیلی زود به وسیله عکس ها، خودشان را پشت در خانه متهمان رساندند. سه روز از این ماجرا گذشته بود که هر دو سارق به چنگ قانون افتادند. بعد از این اعتراف و دستگیری و زندان، 15 موبایل سیب دار سرقتی به جیب صاحبان اصلی اش بازگشت.

سارقی که شبح بود

اوایل اردیبهشت سال 93 بود که ماموران کلانتری 118 ستارخان در تهران با چند مورد سرقت عجیب و غریب روبرو شدند. این سارق که همه تصور می کردند باید یک شبح باشد (!) بدون اینکه در ورودی خانه را باز کند یا بشکند وارد خانه ها می شد و هر شیء قیمتی را که دم دستش بود می ربود.

طلا، لپ تاپ، دوربین فیلمبرداری و … در فهرست اشیای مورد علاقه سارق قرار داشت. در محله های مختلف ستارخان چندین فقره سرقت به این شکل رخ داده بود که همه شان در یک چیز شباهت داشتند، اینکه سارق از در وارد نمی شد! نه نشانی از قفل شکسته ای بود و نه نشانه هایی که معلوم شود در باز شده است و بعد بسته.

به هر حال این معمایی بود که پلیس برای حل آن مجبور بود در محله های مختلف منطقه ستارخان به طور غیرمحسوس مستقر شود. ماموران پلیس علاوه بر گشت زنی نامحسوس، تمام دوربین های مداربسته مغازه ها و خانه ها را بررسی کردند و بالاخره به سرنخ هایی که لازم داشتند رسیدند.

در تمام دوربین های مداربسته رد پای یک نوجوان کوتاه قد به چشم می خورد. نوجوانی که در کوچه و خیابان ها به طور شک برانگیزی پرسه می زد. پلیس بلافاصله فرد کوتاه قد مشکوک را دستگیر کرد و ماموران در جریان بازرسی از او، یک دسته شاه کلید کشف کردند. این نوجوان 16 ساله که 120 سانتیمتر قد داشت، وقتی دستش رو شد به همه سرقت ها اعتراف کرد.

می گفت اول خانه ها را زیر نظر می گرفتم و وقتی می دیدم چند نفر از خانه ای دارند خارج می شوند، پست سرشان می رفتم زنگ در خانه را می زدم، اگر کسی جواب نمی داد دیگر مطمئن می شدم که کسی در خانه نیست. زود دست به کار می شدم و هر طول که بود خودم را به پشت بام می رساندم و از طریق کانال کولر، وارد خانه می شدم! بعد هم در اتاق ها و سالن خانه پرسه می زدم و هر چیز به دردبخوری که پیدا می کردم که البته حجم کمی داشت را برمی داشتم و باز هم از طریق کانال کولر از خانه خارج می شد.

سارق 120 سانتیمتری در مورد به همراه داشتن شاه کلیدها می گوید: «اینها را به خاطر باز کردن در گنجه ها و کمدها به همراه داشتم. خیلی کم پیش می آمد بعد از سرقت از در خروجی خارج شوم.»

ماشین من سر جاشه!

سارقان خودرو، علاقه زیادی به خودروی پراید دارند. علاوه بر قیمت نسبتا بالای این خودرو، ضعف در سیستم امنیتی خودرو از مهمترین دلایلی است که سارقان خودرو بیش از سایر خودروها به سراغ این خودرو می روند. به گفته کارآگاهان پلیس آگاهی استان اسفهان، باند سارقان پراید در سه سوت قفل پراید را باز می کردند و خودرو را می ربودند؛ آن هم به قدری سریع و فرز که باید اسامی آنها در کتاب گینس ثبت می شد!

در چنین شرایطی کارآگاهان دست به کار شدند و در سه سوت، 2 نفر از سارقان را دستگیر کردند. اداره آگاه یاستان اصفهان در مورد جزییات این دستگیری گفت به وسیله گشت های نامحسوس توانسته اند این سارقان را به دام بیندازند.

در این پرونده چیزی که جالب است، ماجرای مالباخته ای است که خودش نمی دانست مالباخته است! این ماجرا درست همان شبی که گشت های نامحسوس پلیس آگاهی، دزدان را به دام انداختند، اتفاق افتاد. دو نفر از اعضای باندس ارقان در حال سرقت یک خودرو بودند که پلیس سر می رسد. سارقان با دیدن ماموران پلیس سعی می کنند با خودروی سرقتی (پراید) از چنگ ماموران قانون فرار کنند! در کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک پراید خوب عمل می کرد اما تا پایش به جایی رسید که می شد یک خودرو از آن سبقت بگیرد، بنز الگانس با یک نیش گاز، پراید را درنوردید و جلوی سارقان پیچید، با مغلوب شدن پراید، سارقان چاره ای نداشتند جز آنکه تسلیم قانون بشوند.

سارقان به اداره آگاهی منتقل شدند و ماموران پلیس نیز به خاطر اینکه مالباخته بیچاره را از نگرانی دربیاورند بلافاصله با شماره تلفنی که روی داشبورد ماشین بود تماس گرفتند. مالباخته که در خواب ناز بود خمیازه کشان از پشت تلفن می گفت: «شما فکر می کنید می تونید من رو بذارید سر کار؟! شهرام مطمئنم خودتی. می خوای تلافی کنی؟!» و بعد گوشی را قطع کرد و به خواب نازش ادامه داد1 او تصور می کرد که دوستانش نیمه شب تماس گرفته اند تا او را بگذارندس ر کار! یعنی این آقا اصلا خبر نداشت که ماشینش را دزدیده اند1 بعد از چندین بار تماس، بالاخره ماموران پلیس موفق شدندت آقای صاحب مال را از رختخواب بیرون بکشند تا حداقل پای پنجره بیاید و ببیند که ماشینش نیست، کل این جریان یعنی سرقت خودر و پیدا شدن آن تنها 3 ساعت طول کشید.

دزدی از خانه پلیس!

برای این سارقان فرقی نمی کرد که صاحبخانه کی باشد، مهم این بود که صاحبخانه در خانه نباشد. این سارقان هم به صورت باندی کار می کردند و کارشان بالا رفتن از دیوار خانه مردم و دستبرد زدن به وسایل قیمتی منازل بود.

خریدهای شب عید و به مسافرت رفتن ها، فرصت مناسبی پیش می آورد که این سارقان با خیال راحت، خانه ها را جارو کنند و دار و ندار اهل خانه را به تاراج ببرند.

غارتگران، مجهز به کشیک شبانه روزی بودند و تمام وقت جلوی خانه های مردم پلاس بودند. آنها آمار و لیست برنامه های مسافرتی اهل خانه را به چنگ می آوردند و تا خانه بی صاحب می شد شب هنگام دیوارنوردی شان را آغاز می کردند.

این سارقان زبل در خانه های مردمدست به کشف محل های مخفی کردن طلاهای مربوط به اعضای خانواده و وسایل قیمتی می زدندن و بعد کشفیات را با خود می بردند خانه خودشان.

مورد عجیب این پرونده سرقت این است که سارقان یک بار به خانم خانم پلیسی دستبرد زدند و یک بار هم به خانه معاون اجتماعی پلیس استان خوزستان!

در مورد دوم، صاحبخانه خانه نبوده اما در دستبرد اولی، باید بگوییم که در حین سرقت، صاحبخانه سرمی رسد. خانم پلیس در جریان این رودررویی با دزدان درگیر می شود اما سارقان در نهایت متواری می شوند. بعد از این اتفاق ها خیلی نگذشت که پلیس آگاهی آبادان با انجام تجسس های فنی، ظرف چند روز، این باند چهار نفره را دستگیر کردند و جالب اینجاست که سارقان اعتراف کردند که می دانستند به خانه یک مامور پلیس دارند دستبرد می زنند اما باز هم کارشان را انجام داده اند.

سارق شکمو!

باور این یکی واقعا سخت است. اینکه یک نفر به خاطر شکمو بودن دزد شود. این سارق نه کاری با وسایل نقلیه دارد و نه چشمش به طلا و وسایل قیمتی است. او فقط به دنبال غذاست و مکان سرقتش هم مغازه ها و فروشگاه های خوراکی است!

جواد معروف به «جواد تپل» 168 کیلو وزن دارد و سنگین وزن ترین سارق کشورمان است. شهرام می گوید: «پدرم بقالی داشت. اول راهنمایی که بودم مخم نکشید درس بخوانم و رفتم وردست پدرم. در بقالی مان همه جور آدمی رفت و آمد می کرد اما من با دار و دسته دزدها دوست شدم. ا زاین دله دزدها بودند. آنها هم مثل من شکمو بودند و بیشتر سراغ خوراکی می رفتند.

خوب به خاطر دارم اولین بار رفته بودم بالای یک وانت داشتم دزدی می کردم. 30-20 تا خربزه کاسب شدم. ی دلی از عزا درآوردم اما شب مجبور شدم در کوچه بخوابم. آخر از شانس بد، پردم مرا حین دزدی دیده بود و شب از خانه انداختم بیرون. با اینحال از رو نرفتم و فردایش رفتم سراغ یک مغازه ساندویچی! داشتم با تهدید چاقتو مغازه دار را مجبور می کردم که برایم ساندویچ بپیچد که از بد روزگار مامورهای پلیس اتفاقی سر رسیدند و دستگیرم کردند.

آن روزها تنها 14 یا 15 سالم بود و خلاصه فرستادنم کانون اصلاح و تربیت کودکان. سه ماهی آنجا بودم. بعد از آزادی به مغازه های دستبرد می زدم و بیشتر وقت ها هم دستگیر می شدم. الان 30 سالم است و حداقل تا به حال 10 سال به خاطر دزدی حبس کشیه ام. راستش این اواخر وزنم خیلی زیاد شده و دیگر نمی توانم بروم داخل مغازه و با تهدید از مغازه دار چیزی بدزدم چون بعدش نمی توانم قدم از قدم بردارم و زود گیر می افتم. یکی از دوستانم که از مشکلم باخبر شده بود گفت نیمه شب ها برو دزدی، راحت تر است.

بعد روش عبور از کانال کولر را به من پیشنهاد داد. من هم اصلا نگاه به قد و قامتم نکردم و زود پیشنهادش را به کار بستم. چشم تان روز بد نبیند، بلایی به سرم آمد که هزار بار از خدا خواستم که زودتر پلیس ها بیایند و دستگیرم کنند. آن شب ساعت یازده بود که از طریق کانال کولر سعی کردم بروم داخل یک مغازه سوپمارکتی. با هر بدبختی که بود وارد شدم. داخل مغازه نتوانستم جلوی خودم را بگیرم. آنقدر خوراکی خوردم که در حد انفجار بودم. بعد دیگر نتوانستم تکان بخورم. راستش وقتی سیر شدم، تسر برم داشت و دلم می خواست زود از آنجا خارج شوم. تکانی به خودم دادم و رفتم بالا و وارددهانه کولر شدم. تا نیم تنه ام وارددهانه کولر شد اما دیگر نتوانستم تکان بخورم. آویزان مانده بودم میان زمین و آسمان. گرفتار شدم. ساعت 12 شب بود و داد و فریادم هم به جایی نمی رسید. هر چه می گذشت بیشتر احساس خفگی می کردم. دعا می کردم پلیس بیاید و دستگیرم کند.

فکرش را بکنید 8 ساعت آن شرایط سخت را تحمل کردم. نیمی از بدنم داخل کانال کولر بود و پاهایم هم آویزان از کانال. آن شب، جهنم را به چشم دیدم. ساعت 8 صبح که شد، صاحب مغازه آمد و تا چشمش به بسته خوراکی های باز شده و من آویزان افتاد همه چیز دستش آمد و زنگ زد کلانتری!

ماموران آمدند اما کسی نمی توانست مرا از درون کانال کولر بیرون بیاورد. سر آخر زنگ زدند آتش نشانی، خدا خیر بدهد این ماموران آتش نشانی را و البته ماموران کلانتری را که مرا از دست آن مغازه دار نجات دادند!»

سارق شکمو این روزها در زندان آب خنک می خورد. این بار قاضی پرونده او را به 7 سال حبس محکوم کرده است.

سارق عشق گونی

برخی از دزدها در سال 93 با نقشه های حساب شده از دیوار خانه مردم بالا رفتند و پشت سر هم سرقت کردند، هیچ کس هم نمی توانست مچ آنها را بگیرد. شگرد این دزد نابکار و زرنگ هم این بود که اول مطمئن می شد صاحبخانه در خانه نیست و بعد دست به کار می شد.

دزد ناقلا در خانه – مالباخته آینده – ه رچ=ه طلا و اشیای قیمتی می دید را جارو می کرد و می ریخت داخل گونی! گویا سارق علاقه خاصی به گونی داشته. از قضا در یک یاز فقره های سرقتی که این سارق، گونی به دست داشت، صاحبخانه چند دقیقه بعد از خارج شدن سارق به خانه می آید و بلافاصله با کلانتری 144 ابوذر شهرستان یزد تماس می گیرد. ماموران کلانتری با توجه به ساعت خارج شدن و بازگشت صاحبخانه متوجه می شوند که سرقت خیلی وقت نیست که صورت گرفته و باید سارق هنوز در محل باشد.

با این حدس همه ماشین های گشت پلیس، محل را پوشش می دهند تا اینکه به مرد گونی به دوشی برمی خورند و به او مشکوک می شوند. مرد با فرمان ایست پا به فرار می گذارد.

دزد حاضر، بز هم حاضر. دزد با یک گونی اشیای دزدی. سارق چاره ای جز اعتراف نداشت. او می گفت به خاطر اینکه کسی به او شک نکند با گونی می آمده دزدی! اما همین گونی باعث شک کردن ماموران شده و او دستگیر شد.

 

دختری که بجای اشک،دستمال کاغذی گریه می کند!!

دختری که بجای اشک،دستمال کاغذی گریه می کند!!
از چشم های دختر نه ساله سعودی به جای اشک ، چیزی شبیه به برگه‌های دستمال کاغذی بیرون می‌آید.
از چشمان این دختر نه ساله سعودی روزانه بیش از سی برگه شبیه به دستمال کاغذی بیرون می‌آید که زندگی را برای وی تلخ کرده است.
پدر این دختر به نشریه سعودی " رؤی " گفت : این برگه ها که از چشمان دخترش بیرون می‌آید اندازه‌های مختلفی دارد و برخی کوچک و برخی دیگر بزرگ است.
پدر فاطمه می‌گوید بهترین پزشکان و متخصصان چشم پزشکی نتوانسته اند درباره علت این پدیده اظهار نظر کنند و یک کمیته از متخصصان چشم پزشکی برای بررسی این موضوع تشکیل شده است که همه اعضای ان معتقدند این دختر سالم است و از هیچ مشکلی رنج نمی‌برد.
پدر فاطمه می‌گوید دخترش از یک ماه پیش به این عارضه مبتلا شده است.

پسری بیست ساله با بدن و ظاهری 160 ساله (عکس)


پسری بیست ساله با بدن و ظاهری 160 ساله (عکس)
کهولت سن و پیری  به سراغ هر انسانی خواهد آمد، ولی بیماری های گذر عمر یکی از مشکلاتی است که تعداد کمی از انسانها به ان مبتلا هستند. دان اندرو پسری جوان و 20 ساله است که 8 برابر انسان های عادی پیر شده است، چرا که به بیماری خاصی و نادری به نام Hutchinson-Gilford progeria مبتلا شده است.
 
به گزارش ایران ناز در تمام دنیا تنها 74 نفر به این بیماری مبتلا هستند اما در مورد دان این مورد خیلی مهمتر بوده است چرا که او بیش از دیگران از این بیماری رنج می برد و بدنش به مانند انسان های 160 ساله شده است. البته او تا به حال روحیه خود را از دست نداده است و درحالی که بسیاری از مشکلات یک انسان کهنسال را دارد اما تجربه های بسیاری را در زندگی خود داشته است و حتی درسش را نیز تمام کرده است.
 
این بیماری به صورت ژنتیکی بیماران را مبتلا می کند و باعث می شود تا اندام های داخلی و حتی پوست بدن چروک و از کار افتاده شود. افراد مبتلا حتی گاهی اوقات دچار بیماری هایی که تنها در انسان های کهنسال دیده می شود را میگیرند.
 
پدر دان میگوید ابتدا رشد فرزندم خوب بود اما به مرور با بزرگتر شدن او متوجه شدیم که بدنش خیلی سریع تر در حال پیر شدن است در حالی که در قد و وزنش اتفاقی رخ نمی دهد. آن ها همچنان میگویند دان نمونه ای بسیار نادر است چرا که با نبود درمان برای این بیماری اغلب مبتلایان بیش از 13 سال زندگی نمیکنند.

پدر و مادری برای خرید تلفن همراه نوزاد 6روزه خود را فروختند!!

زوج چینی نوزاد پسر خود را در ازای یک گوشی تلفن همراه فروختند.

این زن و شوهر جوان که ساکن شهر چونجین هستند فرزندشان را که تنها شش روز داشت به دو هزارو پانصد یوان معادل سیصد و شصت و هشت دلار فروخته اند و بخش اعظم این پول را صرف خرید گوشی همراه کرده اند.
بر اساس این گزارش نوزاد کوچک طی عمر کوتاه خود دو بار فروخته شده است. ابتدا یک مرد چهل و سه ساله وی را خریده و با جا زدن خود به عنوان عموی کودک قصد داشته است وی را در ازای یک هزارو چهارصد و هفتاد دلار بفروشد.

در حال حاضر کودک که توسط پلیس نجات داده شده در بیمارستان قرار دارد و والدین وی که دستگیر شده اند اعلام کرده اند از نظر مالی توانایی نگهداری وی را ندارند.

گفتنی است نوزادان در بازار سیاه چین به طور گسترده ای خرید و فروش می‌شوند و تبهکاران ابتدا نوزادان را از والدین انها می‌دزدند و بعد می‌فروشند. در ازای هر نوزاد انها تا ده هزار دلار هم به جیب می‌زنند.
در ماه اوریل امسال در چین مبارزه جدی با کودک ربایی اغاز شد. بر اساس گزارشهای منتشر شده پلیس تا کنون هشتاد گروه تبهکار را که به ربودن و فروش نوزادان اشتغال داشتند منهدم و بیش از چهارصد و پنجاه کودک را ازاد کرده است.


اواخر ماه نوامبر دو تاجر کودکان به جرم دزدیدن پانزده کودک در چین اعدام شدند.


انتخاب بی شرم ترین زنان جهان (عکس)

انتخاب بی شرم ترین زنان جهان (عکس)

انتخاب بی شرم ترین زنان معلم در جهان

 

بر اساس گزارش پلیس FBI در یک عملیات گسترده در مدارس ایالات متحده هویت چند معلم به همراه تصاویر معلمین بی شرم در ارتباط با جرایم جنسی در خبرگزاری ها منتشر شد و در اختیار مردم قرار گرفت.

 

 

 معلمین دستگیر شده متهم به داشتن دست کم یک بار رابطه نامشروع و غیر اخلاقی  با شاگردان در کلاس های درس خود، خانه های خود، و حتی در پارکینگ مدرسه، هستند. این مظنونین، که در دبیرستان‌های سراسر ایالات متحده کار می‌کنند و مشغول فعالیت هستند، در حالی رابطه جنسی آنان  با دانش آموزان فاش شده است که حین ارتکاب جرم شناسایی شدند.

 

 

 بنا بر این گزارش یک معلم زن در اتهام با جرایم جنسی  درحالی دستگیر شده است و از اتهامش پرده برداری شده است که حین  رابطه جنسی اش با یک دانش آموز 16 ساله در منزل مسکونی اش  توسط همسرش، مشاهده  و تسلیم پلیس شد.

 

 

انتخاب بی شرم ترین زنان جهان (عکس)

 

به گفته پلیس “جینا تارابلسی” مشاور حرفه ای در مدرسه ماساچوست در حالی اعتراف به داشتن  یک رابطه جنسی با یک دانشجو در مدرسه نموده است که توسط همکاران خود دیده شده بود ،این درحالی که “جسیکا فوچس” 26ساله، حین داشتن رابطه جنسی با یک دانش آموز 16 ساله در خانه اش توسط شوهرش به پلیس تحویل شد . “فوچس” پس از این رسوایی اظهارات دانش آموز و همسرش را بی پایه و اساس عنوان کرده است.

 

 

 در هر یک از این موارد، دانش آموزان دیگر و اعضای هیات مدیره در مدارس از آنچه رخ داده و از اتهامات وارده به این معلمین متحیر و شگفت زده شده اند. یک مقام مسئول در مدرسه ماساچوست عنوان کرد که شنیدن چنین ادعاهایی “عمیقا نگران کننده و منزجر کننده است.”

 

 

 جسیکا فوچس،  26 ساله ، معلم علوم در ایالت واشنگتن، یکی از مربیان بنامی است که اکنون نامش در خبرگزاری‌ها به عنوان مجرم جنسی یاد شده به سرفصل مجرمین جنسی در این هفته پیوستند.

 

 

 سایر معلمان دستگیر شده در این هفته بر اساس اتهامات سوء رفتار جنسی شامل “ماریس گونزالس”، 23 ساله، که در روز جمعه پس از اتهام رابطه نامناسب با یک جزئی در یک مدرسه در تگزاس دستگیر شد، و “امیلی میشل راجرز”، 22 ساله، معلم مطالعات اجتماعی ،  از تگزاس، که در روز پنج شنبه با برقراری روابط جنسی با یک دانش آموز در کریسمس متهم شده و دستگیر شده است.

 

 

  به گفته “ایمن چپل،” سرپرست این عملیات در مرکز پلیس منطقه درجزیره بینبریج “جیسون هاجز” 29 ساله معلم مرد مدرسه ای است که در ارتباط با اتهام مشابه دستگیر و به زندان دالاس منتقل شده است. رابطه نامشروع و غیر اخلاقی وی با یک دانش آموز که در گذشته در دبیرستان” دربه” انجام داده بود وی را پس از مقابل قاضی قرار دادن به پرداخت 5000 دلار جریمه نقدی محکوم کرد و او اکنون پس از سالها دوباره مرتکب این جرم شده است که مجدد شناسایی و دستگیر شده است و روانه زندان شد.

 

 

در رابطه با مدارس در امریکا، معلم “کلرادو کاترینا” Bardos این هفته با داشتن یک رابطه دراز مدت و طولانی جنسی با یکی از دانش آموزان پسر  12 ساله متهم شده است که پس از دستگیر شدن به زندان دالاس کانتی منتقل شده است.

 

 

 پلیس ایالتی آمریکا با در نظر گرفتن شکایت های وارده علیه این معلمین تحقیقات گسترده ای را مبنی بر جمع آوری مدارک و شواهد غیر قابل انکار بر علیه آنان برای محاکمه شدن آغاز کرده است. پلیس بر این باور است که احتما افزایش قربانیان سوءاستفاده اخلاقی در خصوص این پرونده وجود دارد

تصویر: فروش انگشتر داعشی در ایران

حسن شمشادی خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت: انگشتر با طرح پرچم داعش در ایران چه میکند؟وی به نقل از یکی از کاربران شبکه اجتماعی افسران نوشت : امروز صبح برای خرید انگشتر به نقره فروشی شهرمان رفتم و با کمال تعجب دیدم انگشتری با طرح پرچم داعش و نقره ساخت ترکیه در ویترین است!!! از فروشنده خواستم انگشتر را بیاورد و از ان عکس گرفتم به بهانه نشان دادن به دوستانم…. آیا قرار است بعد از انگشتر و نشانه های داعش تفکرشان نیز وارد کشور شود؟؟

00

تشنج در سخنرانی روحانی در حرم امام: سخنان رئیس جمهور چندین بار قطع شد… افراطیون شعار “مرگ بر منافق” سر دادند…

روحانی که به منظور سخنرانی در مراسم بیست و ششمین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مرقد مطهر امام خمینی حضور یافته بود، با شعار عده‌ای خاص مواجه شد.

به گزارش تیر پرس به نقل از انتخاب، درحالیکه رئیس جمهور در حال ایراد سخنرانی خود بود، برخی سعی کردند با سر دادن شعار سخنان او را قطع کنند.

این عده شعارهایی از قبیل «مرگ بر منافق» و «مرگ بر آمریکا» سر می‌دادند.

شعارهای این عده باعث شد روحانی چند ثانیه‌ای سخنان خود را قطع کند. وی سپس خطاب به شعار دهندگان گفت: متشکرم، بفرمایید.

رئیس جمهور سپس بر وحدت کلمه بین مردم تاکید کرد و خواستار اتحاد داخلی شد.

وی همچنین گفت: اگر ما امروز از اعتدال و امید می‌گوییم، آن را از امام آموخته ایم.

روحانی در حالی سخنرانی خود را به پایان برد که این عده‌ی «خودجوش» مجددا در صدد بر هم زدن سخنرانی رئیس جمهور برآمدند، اما او سخنان خود را قدری بلندتر ایراد کرد.

قصه تکراری تشنج در سخنرانی‌های سالگرد ارتحال امام (ره) برای سومین بار است که اتفاق می‌افتد. پیش از این مراسم سخنرانی سیدحسن خمینی و محمود احمدی نژاد دچار تنش شده بود.

سقوط دردناک 2 جوان از بالای درخت بر روی صخره/ چیدن آلبالو دردسرساز شد

عصر روز گذشته دو جوان که برای چیدن آلبالو به بالای درختی واقع در ارتفاعات شمالی شهر معروف به دره آلبالو رفته بودند از ارتفاع حدود چهار متری روی صخره سقوط کردند.

یکی از همراهان این دو نفر گزارش حادثه را به اورژانس 115 کاشمر داد که تماس بلافاصله اکیپی از هلال احمر، اورژانس٬ آتش‌نشانی و نیروی انتظامی به محل اعزام شدند.

علیرضا معین‌زاده رئیس جمعیت هلال احمر کاشمر درباره این خبر و با بیان اینکه نیروهای امدادی پس از حدود نیم ساعت پیاده‌روی به محل وقوع حادثه رسیدند، گفت: با حضور نیروهای امدادی و رعایت اصول ایمنی مصدومان به حاشیه جاده منتقل و توسط آمبولانس‌های اورژانس به بیمارستان حضرت ابوالفضل کاشمر منتقل شدند.

وی با بیان اینکه در این عملیات نجات تیم 6 نفره هلال احمر با تجهیزات کوهستانی، عملیات نجات و حمل مصدومان را انجام دادند، افزود: دو مصدوم حادثه که حدود 20 تا 23 سال سن داشتند از ناحیه سر و عضلات دست و پا دچار آسیب شده بودند.

عکس سلفی موجب غرق شدن جوان اصفهانی شد!

جوان اصفهانی که برای تفریح به سد چشمه لنگان رفته بود، در اثر سقوط در سد غرق شد و جان خود را از دست داد.
به گزارش نامه نیوز ، جوان اصفهانی که برای تفریح به سد چشمه لنگان رفته بود، در اثر سقوط در سد غرق شد و جان خود را از دست داد.

تیم هلال احمر هم اکنون در محل مستقر شده است. غواصان که از دیروز عصر به دنبال یافتن پیکر وی هستند تاکنون موفق به پیدا کردن آن نشدند.

به گفته حاضران وی وارد محوطه ممنوعه شده و در حال گرفتن عکس سلفی از خودش بود.

تصادف راننده زن با تانک+عکس

سایت پارسینه نوشت:  معمولا تصادفات جاده ای در آلمان بر اثر سرعت زیاد یکی از خودروها و در بزرگراه ها رخ میدهد. اما این بار یک تانک انگلیسی در شهر پادربورن خودرو یک دختر 18 ساله که تازه رانندگی یاد گرفته بود را له کرد. به گفته پلیس این تانک 62 تنی نزدیک به 12 هزار یورو خسارت به خودرو وارد کرده است.

 

سقوط جوان 19 ساله به دره‌ای در آبیک

محمدحسن رجبی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در آبیک اظهار داشت: طی گزارشی از سوی اورژانس شهرستان آبیک به جمعیت هلال‌احمر این شهرستان مبنی بر سقوط یک جوان 19 ساله از ارتفاعات شمال شهر آبیک به دره عمیقی در حوالی آبیک‌اولیا، یک اکیپ امداد از جمعیت هلال احمر به محل وقوع حادثه اعزام شد.

وی افزود: یک اکیپ چهار نفره کوهنوردی از جمعیت هلال احمر استان قزوین در محل حادثه حضور یافتند که به همراه هفت نفر از نیروهای امداد و نجات شهرستان آبیک و دو نفر از نیروهای اورژانس به جست‌وجوی جوان 19 ساله پرداختند.

این مسئول ادامه داد: جوان 19 ساله آبیکی که صبح زود برای کوهنوردی به ارتفاعات شمال شهر آبیک رفته بود بر اثر لیزخوردگی پایش به ته دره عمیق سقوط می‌کند.

رئیس جمعیت هلال احمر آبیک خاطرنشان کرد: نیروهای امداد و نجات جمعیت هلال احمر شهرستان آبیک، تیم کوهنوردی جمعیت هلال احمر استان قزوین، نیروهای اورژانس شهرستان آبیک و دو نفر از نیروهای مردمی پس از هفت ساعت جست‌وجو جوان 19 ساله آبیکی را در ته دره عمیق پیدا کردند که پس از انجام اقدامات امدادی و کمک‌های اولیه این جوان مصدوم را که از ناحیه کمر و پای چپ دچار آسیب‌دیدگی شده بود به بیمارستان ولیعصر (عج) آبیک منتقل شد.

رجبی بیان کرد: حتی برای جست‌وجوی جوان 19 ساله یک فروند بالگرد امداد جمعیت هلال‌احمر استان قزوین هماهنگی لازم صورت گرفته بود که خوشبختانه با مساعدت و تلاش نیروهای امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر شهرستان آبیک، تیم کوهنوردی جمعیت هلال‌احمر و نیروهای مردمی این جوان پیدا شد.

این مسئول یادآور شد: جوان 19 ساله آبیکی پس از سقوط به ته دره با اورژانس تماس گرفته که این موضوع به جمعیت هلال‌احمر شهرستان آبیک گزارش می‌شود و اقدامات لازم صورت می‌گیرد.

هویت 26 جانباخته سقوط اتوبوس گردشگران عراقی به دره در جاده چالوس اعلام شد

علی عباسی مدیرکل پزشکی قانونی مازندران روز پنجشنبه به خبرنگار ایرنا گفت 16 تن از کشته شدگان عراقی در حادثه سقوط اتوبوس به دره در جاده چالوس زن و 10 تن دیگر از آنان مرد هستند.

وی گفت: سماء سعد محمود، محمد سبتی محمد، عماد عبدالمجید علی خیاط، زمن خظیر سماج، نداعبید ربیع، کفاء رشید تجیل، نورمحمد نوری، نورعبدالسلام حمید از جمله کشته شدگان این حادثه بودند.

مدیرکل پزشکی قانونی مازندران از نعبمه حسن عبد، کریم عباس حمود، بتول روی عبدالحسین، غفران محیسن عبود و منتهی خظیر سماج، تقی سلبم فرج، محمد اسماعیل حکمت، وسام موفق علی، رافع عبدالحمبد ناجی نیز به عنوان دیگر جان باختگان سقوط اتوبوس به دره نام برد.

به گفته عباسی علاوه بر مجید عسگری راننده اتوبوس و از اتباع ایرانی، سوسن حبیب یاس، لبلی هادی حسین، لقاء موسی شاکر، فاطمه حنتوش سلمان، عبدالرسول زهیر عبدالرسول، امیره عبدالحسین مهدی، میر فتح فائق حاتم، نقب سلیم نوح نیز از دیگر کشته شدگان عراقی در این واقعه نام برد.

مدیرکل پزشکی قانونی مازندران افزود مجروحان در بیمارستان های چالوس و نوشهر تحت درمان قرار دارند.

ساعت 4 و 45 دقیقه بعداز ظهر روز سه شنبه یک دستگاه اتوبوس حامل گردشگران عراقی که از نجف اشرف به قصد زیارت مشهد مقدس حرکت کرده بود و قصد داشتند در بازگشت از طریق تهران به شمال ایران و سپس به قم و در نهایت به نجف اشرف بازگردد به دره ای در منطقه سیاه بیشه جاده چالوس سقوط کرد که بر اثر آن 26 تن کشته و 15 مجروح که تعدادی کودک نیز در بین آنان دیده می شوند بر جا گذاشت.

بر اساس آخرین گزارشها مقامهای کنسولگری عراق با عزیمت به منطقه اجساد گردشگران عراقی را تحویل گرفته اند و مقدمات کار برای انتقال این اجساد به کشورشان در دست اقدام است.

برابر اعلام پلیس راه استان مازندران حوالی ساعت 16 و 45 دقیقه عصر روز گذشته (سه شنبه) یک دستگاه اتوبوس اسکانیا به شماره انتظامی 214 ع 11/ ایران 22 متعلق به شرکت تعاونی ترکیبی تهران شمال (ترمینال غرب ) با 40 مسافر که از اتباع عراق بودند، هنگام حرکت از تهران به مقصد رامسر در محور کرج – چالوس در محدوده پیچ کمرزرد روبروی سد سیاه بیشه به دره عمیقی سقوط کرد.

بر اساس این گزارش اتوبوس در سه پیچ قبل از محل حادثه دچار نقص فنی از ناحیه سیستم ترمز شده بود به طوری که راننده در محل مذکور خودرو را متوقف کرده ولی پس از مدتی، اتوبوس خاموش به حرکت در آمده و در محل حادثه با یک دستگاه وانت مزدا برخورد و به دره سقوط کرده است.

ازطول مسیر حدود 180 کیلومتری جاده چالوس - کرج ، حدود 80 کیلومتر آن جزو حوزه استحفاظی چالوس است.ک/3

شیر گلوی دختر 22ساله در زمان عکس گرفتن درید!! + عکس

بنا بر این گزارش این زن جوان در حالی که شیر مقابل خود را سوژه عکس کرده بود،متوجه شیری که در کنار خودرو کمین گرفته بود نشد  و در یک فرصت مناسب شیر به وی حمله کرد.

 این شیر در حالی که دست زن جوان را گرفته بود وی را با نیروی خود از پنجره خارج و بر روی زمین میکشید.

حمله شیر به دختر و کشتن وی

حمله شیر به دختر و کشتن وی

راهنما  و جنگلبان به قصد نجات زن جوان از ماشین خارج و با شلیک چند تیر هوایی موفق به پراکنده کردن شیرهایی شدند که قصد ترک از صحنه و گذشتن از وعده ناهاری خود را نداشتند .

پس از انتقال زن جوان به بیمارستان  و تلاش پزشکان برای احیای جان وی به دلیل جراحات زیاد به ویژه پارگی در ناحیه گردن،وی جان باخت.

مسوولین با نصیب علائم هشدار دهنده از بازدید کنندگان خواسته بودند تا نسبت به این رعایت آن بسیار جدی باشند.

حمله شیر به دختر و کشتن وی 1

حمله شیر به دختر و کشتن وی 1

به گفته  راهنمای این سفر اکتشا فی  در طول مسیر از گردشگران خواسته شده بود تا تحت هیچ شرایط درب و پنجره ها را بسته نگه دارتد.بنا بر گزارش های منتشر شده این سومین حمله گربه سانان بزرگ در چهار ماه گذشته است.

این پارک با بیش از 85 شیر، از جمله شیر سفید نادر، و انواع دیگر حیوانات، از جمله زرافه و شترمرغ است.
 
کارمند گائوتنگ شیر پارک مرد پشتپرده در عربستان گفت:”شیر با نزدیک شدن از سمت چپ از وسیله نقلیه، سمت مسافر راه می رفت، کاملا نزدیک به ماشین و در یک قدمی زن جوان قرار گرفت.

متهم: به خاطر عشق دست به قتل زدم

آشنایی دختر جوان با پسر ثروتمند آن هم از طریق فیس بوک در نهایت با جنایتی خونین پایان یافت؛ جنایتی که قربانی آن یکی از اعضای خانواده دختر بود. دختر جوان وقتی نزد پسر مورد علاقه اش درد دل می کرد و از برادرش بد می گفت خبر نداشت که همین درد دل های ساده باعث به وجود آمدن کینه و در نهایت قتل برادرش خواهد شد. هفته گذشته این دختر و پسر در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفتند تا از جزییات جنایت بگویند.

ساعت 10:30 صبح روز 29 اردیبهشت است و قرار است دختر و پسر جوان به اتهام قتل از سوی هیات قضایی شعبه 113 دادگاه کیفری محاکمه شوند. این دختر و پسر که پس از آشنایی با یکدیگر دست به جنایت زده و سعی در مخفی کردن راز این جنایت داشتند.

خانواده مقتول نخستین کسانی هستند که وارد شعبه می شوند و روی نیمکت می نشینند. دقایقی پس از آنها هم متهم اصلی که لباس مخصوص زندانیان به تن دارد به داخل شعبه منتقل می شود و بعد از او هم متهم ردیف دوم. او با قرار وثیقه آزاد بوده و به همین دلیل با لباس عادی وارد شعبه دادگاه می شود و مقابل قضات قرار می گیرد و لحظاتی بعد، جلسه دادگاه رسمی اعلام می شود.

ناپدید شدن پسر 22 ساله


ماجرایی که حالا باعث شده بهزاد و مریم به جرم قتل روبروی هیات قضایی دادگاه کیفری قرار بگیرند به دو سال پیش برمی گردد؛ یعنی روز پنجم بهمن ماه 92؛ آن روز وقتی خانواده پیمان 22 ساله به کلانتری رفتند و از ناپدید شدن پسرشان خبر دادند حتی تصورش را هم نمی کردند که پشت پرده ناپدید شدن پسرشان خبر دادند حتی تصورش را هم نمی کردندن که پشت پرده ناپدید شدن پسرشان جنایت وحشتناکی پنهان است. آنها مدعی بودند که پسرشان بهزاد از روز قبل به طرز مرموزی ناپدید شده و هیچکس از او خبر ندارد و احتمالا بلایی سرش آمده است.

کشف جسد

فردای آن روز در حالی که تحقیقات ماموران برای پیدا کردن ردی از پیمان ادامه داشت، جسد پسری در شرق تهران و داخل جوی آب پیدا شد. جسد متعلق به جوانی حدودا 20 ساله بود که هیچ مدرک شناسایی و سرنخی که هویت او را فاش کند، همراهش نبود. با اینحال طولی نکشید که معلوم شد مشخصات جسد با مشخصات جوان گمشده یکی است و به این ترتیب معلوم شد که مقتول کسی جز پیمان نیست.

با شناسایی هویت جسد، خانواده اش با حضور در پزشکی قانونی تایید کردند که مقتول کسی جز پسرشان نیست اما او چرا و از سوی چه کسی به قتل رسیده بود؟

خانوده پیمان مدعی بودند که به کسی مظنون نیستند و پسرشان هیچ دشمنی نداشته است. با اینحال کارآگاهان در بررسی های انجام شده دو مظنون که از دوستان صمیمی مقتول بودند را دستگیر کردند.

پیمان آخرین بار با این دو پسر قرار ملاقات داشت و برای دیدن آنها خانه را ترک کرده بود ولی به دلیل نبودن شواهد و مدارک کافی، بی گناهی آنها اثبات شد و هر دویشان آزاد شدند.

اولین سرنخ

در ادامه رسیدگی به این پرونده، تیم جنایی فرضیه ها و انگیزه های مختلفی از جمله اختلاف خانوادگی، انگیزه مالی و ... را بررسی کرد اما این تحقیقات هم به نتیجه نرسید. در آن زمان کسی نمی دانست که خواهر پیمان راز این جنایت را می داند و سکوت کرده است.

ماموران که تحقیقات خود را روی خانواده مقتول نیز متمرکز کرده بودند متوجه شدند که خواهر مقتول به نام مریم از مدتی قبل با جوانی به نام بهزاد، 21 ساله، آشنا شده بود اما مقتول از این آشنایی مطلع شده و در نهایت دخالت او باعث بروز درگیری میان خواهر و برادر شده بود تا جایی که مقتول حتی قصد درگیری با بهزاد را هم داشته است.

بازداشت یک مظنون

تنها کسی که احتمال داشت در این جنایت نقش داشته باشد، بهزاد بود. تحقیقات پلیسی نشان داد که بهزاد، فرزند یکی از تجار ثروتمند است که پدرش پس از جدایی از همسرش به همراه سایر اعضای خانواده راهی آمریکا شده بود. بهزاد نیز مدتی در آمریکا زندگی کرده بود و از وقتی به ایران برگشته بود با توجه به ثروت پدر، زندگی مرفهی برای خودش راه انداخته بود. با شناسایی محل های سکونت بهزاد در مناطق تجریش، ولی عصر و بومهن این محل ها تحت مراقبت های پلیسی قرار گرفت و سرانجام او 77 روز پس از جنایت در یکی از خانه های پدرش در خیابان ولی عصر (عج) دستگیر شد.

آشنایی در فیس بوک

پس از دستگیری بهزاد مشخص شد که او هشت ماه پیش و از طریق شبکه اجتماعی فیس بود با مریم، خواهر مقتول آشنان شده و از آن زمان به بعد، ارتباط آنها با یکدیگر بیشتر شده بود؛ طوری که نهایتا تصمیم به ازدواج گرفته بودند اما در این میان پیمان، برادر مریم که متوجه این آشنایی شده بود با آنها مخالفت کرده بود. همچنین کارآگاهان باخبر شدند که متهم قصد داشته دو روز پس از پیدا شدن جسد مقتول از کشور خارج شده و به آمستردام برود و حتی بلیت هم تهیه کرده بود اما بنا به دلایلی نامعلوم از این سفر خودداری کرده بود.

اعتراف به جنایت


در چنین شرایطی پلیس که حدس می زد بهزاد دلیل محکمی برای لغو سفرش داشته است، به بازجویی از او پرداخت و در نهایت پسر جوان به قتل پیمان اعتراف کرد. او گفت: «وقتی می خواستم با مریم ازدواج کنم او به من گفت که برادرش با این وصلت مخالفت کرده است. مریم همیشه در صحبت هایش از رفتار بد برادرش با او می گفت و با من درد دل می کرد اما او نمی دانست که همین درد دل های معمولی اش باعث می شود که من از برادرش کینه به دل بگیرم.»

او ادامه داد: «مخالفت پیمان با ازدواج من و خواهرش باعث شد که تصمیم بگیرم او را از سر راهمان بردارم. برای همین روز حادثه با مریم تماس گرفتم و از او خواستم تا زمان برگشتن برادرش به خانه را به من اطلاع دهد. وقتی پیمان به خانه شان برگشت، به سراغش رفتم و به بهانه صحبت کردن با او بیرون رفتم و در نهایت با نانچیکویی که در ماشین داشتم او را به قتل رساندم و جسدش را داخل جوی آب انداختم.»

متهم ادامه داد: «زمانی که مریم از موضوع قتل برادرش توسط من باخبر شد به او گفتم که اگر چیزی به کسی نگوید او را همراه خودم به آمریکا خواهم برد و اینطوری بود که او سکوت کرد. اما اطمینان داشتم که او نهایتا مرا معرفی خواهد کرد. به همین علت و بدون اطلاع مریم تصمیم گرفتم از کشور خارج و نزد پدرم در آمریکا بروم که دستگیر شدم.»

بازداشت خواهر مقتول


با اعتراف بهزاد، مریم نیز دستگیر شد و در نهایت او هم به اطلاع از ارتکاب جنایت توسط بهزاد اعتراف کرد و به ماموران گفت: «اصلا فکر نمی کردم که بهزاد برادرم را به قتل برساند؛ او به من گفته بود که فقط قصد دارد با پیمان صحبت کند که چنین اتفاقی افتاد. به این ترتیب پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا بهزاد و مریم در شعبه 113 دادگاه کیفری محاکمه شوند.»

خواهر مقتول در جلسه دادگاه منکر دخالت در قتل برادرش شد

متهم: به خاطر عشق دست به قتل زدم


ساعت 10:45 دقیقه صبح، جلسه رسیدگی به پرونده دختر و پسر جوان شروع می شود. نماینده دادستان کیفرخواست را می خواند و پس از آن خانواده پیمان روبروی 5 قاضی جنایی قرار می گیرد.

آنها خواستار قصاص بهزاد می شوند و می گویند ما از دخترمان هیچ شکایتی نداریم. بهزاد دختر ما را اغفال کرد و در حالیکه با پیمان هم اختلاف داشت، نقشه این قتل را اجرا کرد. بعد از آن هم دخترمان را وارد این بازی کرد و برای خودش شریک انتخاب کرد.

در ادامه این جلسه، بهزاد برای دفاع از خودش در جایگاه قرار می گیرد. وقتی اتهام قتل عمد به او تفهیم می شود، می گوید: «قبول دارم که پیمان را کشته ام ولی این مریم بود که مرا تحریک کرد تا او را به قتل برسانم.»

قاضی: یعنی مریم نقشه قتل را کشید؟
متهم: نه، هیچ کس نقشه قتل نکشیده بود. اصلا این جنایت از قبل طراحی نشده بود.

قاضی: پس چرا می گویی که مریم تو را به ارتکاب این قتل تحریک کرد؟

متهم: من اصلا قصد کشتن کسی را نداشتم ولی مریم آنقدر از برادرش پیش من بد گفت و از اختلافاتش و اینکه برادرش تا چه اندازه به او ظلم می کند با من درد دل کرد که ناخودآگاه از او کینه به دل گرفتم.

قاضی: روز حادثه با این نیت پیش مقتول رفتی که او را بکشی؟


متهم: نه؛ اصلا قصد کشتن را نداشتم. تنها می خواستم با او صحبت کنم.

قاضی: از روز حادثه بگو؟


متهم: آن روز از مریم خواستم ساعت برگشتن برادرش به خانه را بگوید. ساعت 11 شب بود که مریم تماس گرفت و گفت که پیمان به خانه برگشته و بعد به همراه دوستانش و برای پیاده روی به پارک رفته اند. به مقابل خانه آنها رفتم و منتظر ماندم تا او برگردد. نزدیک ساعت 2 بامداد، پیمان به همراه دوستانش به خانه شان برگشت. قبل از ورود پیمان به داخل خانه، با ماشین به او نزدیک شدم و خواستم سوار ماشین شود تا با هم حرف بزنیم. با ماشین می چرخیدیم تا اینکه پیمان شروع به تهدید من کرد.

نمی دانم چه شد که ناگهان نانچیکویی را که زیر صندلی بود برداشتم و دور گردن پیمان انداختم. بعد متوجه شدم پیمان نفس نمی کشد. در حالی که بسیار ترسیده بودم، جسد را از ماشین خارج کردم و به داخل جوی آب انداختم و از محل دور شدم.

قاضی: چرا پس از قتل با سنگ به او ضربه زدی؟

متهم: نمی دانم. هول شده بودم. می خواستم جسد شناسایی نشود.

قاضی: بعد از آن چه کار کردی؟


متهم: با مریم تماس گرفتم و به او گفتم که برادرت را به قتل رساندم و تو هم نباید این موضوع را به کسی بگویی. به او گفتم اگر حرفی نزنی تو را به آمریکا می برم.

قاضی: مریم چه گفت؟

متهم: او هم قبول کرد که حرفی به کسی نزند و راز این جنایت را مخفی نگه دارد.

قاضی: انگیزه اصلی ات از این جنایت چه بود؟

متهم: من به خاطر عشق و علاقه ای که به مرسم داشتم از برادرش کینه به دل گرفتم و او را به قتل رساندم.

وقتی صحبت های بهزاد به پایان می رسد، مریم پشت تریبون می ایستد. او اتهام معاونت در قتل را انکار می کند و در حالی که به شدت اشک می ریزد می گوید من اصلا دخالتی در قتل برادرم نداشتم. بهزاد بدون اینکه حرفی به من بزند برادرم را بیرون برد و او را به تقل رساند. من حتی یک لحظه هم تصور نمی کردم که برادرم او را به قتل برساند.

قاضی: روز حادثه تو محلی که برادرت در آنجا حضور داشت را به بهزاد اطلاع دادی؟


متهم: بله؛ ولی باور کنید فقط می خواستم که این دو نفر با هم صحبت کنند. اصلا موضوع جنایت در میان نبود.

قاضی: بعد از اینکه متوجه قتل برادرت از سوی بهزاد شدی چرا پلیس را در جریان نگذاشتی؟

متهم: ترسیده بودم. بهزاد مرا هم تهدید کرد که اگر موضوع را به کسی بگویی تو را هم می کشم. من هم از روی ترس حرفی نزدم.

قاضی: ولی بهزاد می گوید که به تو وعده رفتن به آمریکا را داده و با این وعده تو را به سکوت وا داشته است؟


متهم: باور کنید همه این حرف ها دروغ است. او هیچ وقت به من وعده نداد. فقط مرا تهدید کرد.

در پایان این جلسه نیز هیات قضایی وارد شور شد تا حکم نهایی را صادر کنند.

موتورسوار متواری از جایگاه عرضه سوخت، سر از بیمارستان درآورد

این حادثه حوالی ساعت 12 ظهر امروز /پنجشنبه/ در لاین جنوبی بزرگراه 22 بهمن واقع در کمربندی شمالی شهر زنجان رخ داد و موتورسیکلت ران برای فرار از دست کارگر جایگاه عرضه سوخت که در تعقیب او بود بر سرعت خود افزوده و در نهایت با یک دستگاه خودرو پراید عبوری از محل برخورد و نقش بر زمین شد.

مسوول اداره آموزش و فرهنگ ترافیک پلیس راهنمایی و رانندگی فرماندهی انتظامی استان زنجان نیز با تایید این خبر گفت: این موتورسیکلت ران پس از سوختگیری در یکی از جایگاه های عرضه سوخت در شهر زنجان به سمت بزرگراه 22 بهمن متواری و در میانه راه به دلیل تغییر مسیر ناگهانی و دستپاچگی با یک دستگاه خودرو پراید عبوری از محل برخورد و مصدوم می شود.

سرگرد حسین ملایی افزود: این موتورسوار که حدود 18 سال سن دارد در برخورد با پراید مصدوم و توسط عوامل اورژانس با یک دستگاه آمبولانس جهت مداوا و درمان به مرکز آموزشی درمانی تخصصی و فوق تخصصی آیت الله موسوی زنجان منتقل می شود.

وی موتورسیکلت سوار را مقصر حادثه تصادف رانندگی دانست و اظهار کرد: ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی زنجان با دریافت گزارش بلافاصله به محل اعزام و دلیل وقوع این سانحه رانندگی را تغییر مسیر ناگهانی از جانب راکب موتور سوار تشخیص می دهند.

ملایی افزود: خودرو پراید پس از برخورد با موتورسیکلت، یک اصله درخت و جدول های کنار خیابان از حرکت باز ایستاده و به راننده آن نیز به دلیل استفاده از کمربند ایمنی صدمه ای وارد نیامده بود.

تجاوز وحشیانه به دختر مست در راه بازگشت به خانه/ مهمانی شبانه دردسر ساز شد + تصاویر

آقای "جان کال برون" 32ساله به جرم آزار و اذیت جنسی در اتوبوس شبانه به هفت سال حبس محکوم شد.
 
این دانشجوی دانشگاه کینگ،به اتهام سواستفاده جنسی از یک خانم در حال خواب در اتوبوس و همچنین تجاوز وحشیانه به وی حالا در زندان بسر میبرد.

تجاوز وحشیانه به دختر مست در راه بازگشت به خانه/ مهمانی شبانه دردسر ساز شد + تصاویر
طبق این گزارش، قربانی، که در آن شب برای خوردن نوشیدنی با دوستان خود بیرون رفته بود در ساعت حدودا 2 نیمه شب سوار بر اتوبوس شبانه( n13  در الدویچ )؛هنگام برگشت به خانه در اتوبوس خوابش برد.
 
سپس "کال برون" که در کنار او نشسته بود زمانی که متوجه عدم هوشیاری دختر جوان شد، وی را از اتوبوس پیاده کرد و به خانه خود در بزرگراه کیدرپور واقع در "همپشید" برد.
 
این خانم که به دلایل قانونی نامش برده نشد در ادامه گزارش خود به پلیس گفت:من اولین چیزی که هنگام بیدار شدن یادم می آید؛ گفتن نه و تلاش برای دور کردن این مرد وحشی ازخودم بود، اما موفق به این کار نشدم و مورد تجاوز وحشیانه قرارگرفتم سپس از غفلت متجاوز استفاده کرده و از خانه شیطانی فرار کردم و خودم را به خانه رساندم.
 
پلیس بعداز دستگیری "کال برون" در26 اکتبر سال گذشته ،از دیگر خانم هایی که قربانی او شده اند دعوت کرد و به آنها اطمینان داد که از آنان دفاع خواهد شد.

تجاوز وحشیانه به دختر مست در راه بازگشت به خانه/ مهمانی شبانه دردسر ساز شد + تصاویر
پلیس در ادامه گفت: دوست دارم برای شجاعت این قربانی که در حال برگشت به خانه مورد حمله جنسی قرار گرفته و متهم او را به خانه برده و به او تجاوز کرده تشویقی در نظر بگیرم.
 
"نیل رالینسون"، محقق بخش آزار و اذیت‌های جنسی در گزارش خود گفت: خیابان های لندن حالا بعد از زندانی شدن "کال برون" کمی امن تر شدند.
 
وی در ادامه گفت: من این اطمینان را به مردم می‌دهم که امثال این متجاوزان را که خانم های بی دفاع را هدف قرار میدهند، تعقیب می‌کنیم و آنها را به میز محاکمه می‌کشانیم و از گزارش هر فرد دیگری که از این آزار و اذیت ها رنج برده حمایت میکنیم.
 

۱۲ راه برای ناکام گذاشتن سارقان خودرو

سرقت لوازم داخل خودرو، از سرقت‌هایی است که در عین آمار ارتکاب آن، با بکار بستن نکاتی ساده، به راحتی می‌توان تا اندازه زیادی از بروز آن پیشگیری کرد؛ نکاتی ساده ولی کاربردی که بکار بستن آن نه تنها در ناکام گذاردن سارقان که در شناسایی سارقان و اموال به سرقت رفته نیز موثر است.

- همواره مشخصات کامل ضبط خودرو و شماره سریال آن را بنویسید و نگهداری کنید.

- از قراردادن پخش خودرو در زیر صندلی و داشبورد اتومبیل جداً پرهیز کنید و حتی المقدور برای خودروی خود از ضبط‌های کشویی استفاده کرده و در زمان خروج از خودرو آن را از محل خارج کنید.

- از قراردادن خودروها در معابر پرت و تاریک پرهیز کنید.

- درصورت مشاهده افراد مشکوک، مشخصات ظاهری آنها را به خاطر بسپارید.

- از گذاشتن کیف دستی و اشیاء قیمتی در جلوی داشبورد، روی صندلی جلو و عقب خودرو و در معرض دید خودداری کنید، زیرا ممکن است سارق در محل حضور داشته باشد و پس از دور شدن شما اقدام به سرقت کند.

- هنگام دریافت پول از بانک و حمل اشیاء قیمتی با خودرو، ممکن است سارقان در کمین شما باشند. لذا قبل و بعد از حرکت با خودرو مراقب هرگونه حرکت مشکوک اطراف خود باشید.

- از رها کردن خودرو بدون بستن درب آن حتی برای یک لحظه نیز خودداری کنید. سارقان به دلیل حرفه‌ای بودن، برای سرقت در این لحظات از سرعت عمل بالایی برخوردارند.

- درصورت پنجرشدن خودرو، برای خروج از خودرو و تعویض چرخ، درب خودرو را بسته و سپس اقدام به تعوض چرخ کنید.

- چنانچه شیشه و قفل درب خودرو معیوب شده در کوتاهترین وقت ممکن نسبت به رفع عیب آن اقدام کنید.

- پس از سرقت از داخل خودرو تا رسیدن پلیس از بهم ریختن صحنه جرم پرهیز کنید.

- در توقف‌های کوتاه مدت شیشه اتومبیل را بالا برده و درب‌ها را قفل کنید.

- هنگام ترک اتومبیل از بسته بودن درب‌ها و شیشه اطمینان حاصل کنید.

6 کشته و 8 زخمی در سانحه دلخراش جاده آبسرد - کیلان + تصاویر

به گزارش خبرگزاری فارس از شرق استان تهران ظهر امروز در سانحه دلخراش برخورد چهار دستگاه خودروی کامیون بنز اکسور، سمند، پی‌کی و پراید در محور آبسرد - کیلان 6 نفر جان باختند.

فرمانده پلیس‌راه ویژه شرق استان تهران که در محل این سانحه حضور پیدا کرده بود، در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در کیلان گفت: نزدیک ساعت 12 ظهر امروز در جاده آبسرد - کیلان پس از روستای بیدک، یک دستگاه خودروی سواری پی‌کی در پیچ مقابل خود از خط پیوسته میانی جاده به سمت چپ منحرف می‌شود و بر اثر سبقت غیرمجاز با یک دستگاه کامیون بنز اکسور برخورد می‌کند.

مهران کرانیان با بیان اینکه سرنشینان خودرو پی‌کی در برخورد اولیه آسیب می‌بینند، افزود: در ادامه این سانحه، راننده کامیون به سمت چپ منحرف می‌شود و طی مسافتی با انحراف به چپ به یک دستگاه سواری سمند که در مسیر خودش حرکت می‌کرد، برخورد می‌کند.

وی ادامه داد: خودروهای سواری سمند و کامیون بنز از شانه خاکی کنار راه می‌گذرند و از شیب دومتری به پایین پرتاب می‌شوند و کامیون بر روی سمند سقوط می‌کند؛ این سقوط باعث کشته شدن راننده خودروی سمند و چهار تن از سرنشینان آن شد.

فرمانده پلیس‌راه ویژه شرق استان تهران اضافه کرد: همچنین به یک دستگاه خودروی پراید نیز بر اثر برخورد خودروی کامیون و سمند خسارت جزئی وارد می‌شود.

رئیس مرکز فوریت‌های پزشکی شهرستان دماوند نیز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس با بیان اینکه راننده مرد خودروی پی‌کی به علت جراحت‌های وارده شده در درمانگاه آبسرد جان باخت، اظهار کرد: این سانحه هشت مصدوم در پی داشت.

محمدمهدی محمدخانی اضافه کرد: مصدومان این سانحه به بیمارستان سوم شعبان و پس از آن به بیمارستان امام حسین (ع) تهران منتقل شدند.  

به گزارش فارس، در این سانحه، نیروهای پلیس، هلال‌احمر، آتش‌نشانی و اورژانس حضور داشتند.

راز کشف جسد بیست و هفتم

سخنگوی اورژانس کشور راز کشف جسد بیست و هفتم از قربانیان حادثه سقوط اتوبوس زائران عراقی به دره در جاده چالوس را تشریح کرد.
 
وی در مورد اینکه چرا این جسد همراه سایر قربانیان کشف نشده است، توضیحاتی داد.
 
خالدی گفت: روز اول و بعد از وقوع حادثه، ما 42 پاسپورت از داخل اتوبوس زائران عراقی پیدا کرده بودیم که با شمارش اجساد و مصدومین پیدا شده همخوانی نداشت.
 
وی ادامه داد: در حالیکه 25 جسد و 16 مصدوم به همراه راننده و کمک راننده را یافته بودیم برایمان جای سوال شده بود که پاسپورت چهل و دوم متعلق به چه کسی است.
 
سخنگوی اورژانس کشور خاطرنشان کرد: در حالیکه یکی دیگر از مصدومان در بیمارستان جان خود را از دست داده بود و تعداد کشته‌ها به 26 نفر افزایش یافته بود پس از جابجا کردن لاشه اتوبوس، جسد بیست و هفتم نیز در زیر این لاشه پیدا شد و اینگونه راز پاسپورت بی‌صاحب برملا گشت.
 
وی تاکید کرد: اکنون تمامی پاسپورت‌های پیدا شده دارای صاحب بوده و این مشکل که پاسپورتی پیدا کرده بودیم که صاحبی نداشت، برطرف شده است.

درگیری خانوادگی در ایلام به قتل مادر و خودکشی پدر خانواده انجامید

اعضای خانواده ای ساکن در محله هانیوان شهر ایلام با یکدیگر اختلاف پیدا کرده و روز گذشته پس از حضور در کلانتری و همچنین با دخالت برخی از اقوام و بستگان، ماجرا به سازش ختم می شود.

وی افزود: پس از مراجعه به منزل، اعضای خانواده بار دیگر با یکدیگر درگیر شده و در این میان پدر خانواده با اسلحه شکاری همسر خود را به قتل می رساند.

سردار دولتی یادآور شد: بعد از این ماجرا فرزند پسر خانواده در حمایت از مادر با پدرش درگیر می شود که در نتیجه تیراندازی با سلاح گرم، پسر نیز مورد اصابت گلوله قرار گرفته و مجروح می شود.

به گفته وی، پسر خانواده که در اثر اصابت گلوله زخمی شده هم اکنون در یکی از مراکز درمانی شهر ایلام نحت درمان و مداوا قرار دارد.

رییس پلیس استان ایلام تاکید کرد: پدر خانواده نیز پس از ارتکاب قتل همسرش و زخمی کردن فرزندش، در محل و با استفاده از سلاح گرم اقدام به خودزنی کرده و خودکشی می کند.

چادر داریم تا چادر!/ اگر می خواهید جذاب باشید، لطفا بی‌خیال چادر شوید

رضا صیادی، سردبیر نشریه «همشهری آیه» در سرمقاله آخرین شماره این مجله نوشت:
«لایک! شما یک خانم چادری جذاب هستید» پسر بچه نوجوان این جمله را زیر عکس فلان خانم چادری در فلان شبکه اجتماعی نوشته و پاسخ گرفته بود:«ممنونم نظر لطف شماست» احتمالا آن خانم چادری فکر کرده برای ترویج فرهنگ حجاب یک گام بزرگ برداشته. اینکه با حجاب توانسته در معرض نگاه و توجه و تحسین و گاهی اوقات ابراز علاقه قرار بگیرد. گمان کرده که ظرفیت‌های کشف نشده چادر را پس از ده‌ها سال کشف کرده. گمان کرده که با شگردی منحصر به فرد هم خدا را به دست آورده هم خرما را. برای همین است که هر روز مدلی جدیدی از ترکیب چادر و روسری و آستین و ساعت و آرایش را رو می‌کند و خودش را پرچمدار تبلیغ حجاب می‌داند، اما حواسش نیست که اساسا چادر قرار است مقابل این خودنمایی‌ها را بگیرد و جذابیت‌های زنانه‌اش را بپوشاند. حواسش نیست که در این ترکیب ناهمگون، تعارضی ذاتی دارد. مثل آن آقایی که سال‌ها قبل در یکی از کشورهای خارجی با لباس روحانیت پاپیون زده بود که باید نوآوری کنیم و از قضا اسباب خنده مردم را فراهم کرد.

در این چند سال اخیر، چادر با فرهنگ‌های جدیدی همراه شده که برخی از آنها اساسا فرقی با بدحجابی ندارد. حتما شما هم دیده‌اید دخترانی که چادر را بخشی از تیپ خود می‌دانند و گویا با استفاده از چادر می‌خواهند چهره خود را قاب بگیرند. بعد هم در قواره یک فعال اجتماعی ظاهر می‌شوند و هر روز عکس‌های مختلفشان را این طرف و آن طرف منتشر می‌کنند تا محرم و نامحرم لایکشان کنند. اما حقیقتا این نوع پوشش که باعث انگشت نما شدن فرد در جامعه می‌شود، مصداق لباس شهرت نیست؟ در تعریف‌های فقهی ما یک شرط اساسی برای حجاب تعریف شده که نباید «جلب توجه» کند. حجاب باید در مسیر عفاف و حیا و پوشیدگی تعریف شود، اما این فرهنگ جدید و ابداعی که از قضا وارداتی هم نیست و ساخت ذهن خلاقانه برخی از بانوان ایرانی است، حجاب جدیدی را معرفی کرده که در مسیر خودنمایی تعریف می‌شود و از بیخ و بن ضدحجاب است.

اینکه زن بتواند با چادر به آسانی فعالیت اجتماعی کند را هیچ کس منکر نیست،بانوان محجبه و عفیفه قطعا می‌توانند با حفظ شئون شرعی به فعالیت اجتماعی بپردازند. اصلا ضرورت همین موضوع بود که چند سال قبل برخی از کارشناسان دور هم جمع شدند و اقدام به طراحی چادرهایی کردند که در عین سادگی، دست و پاگیر بانوان هم نبود. چادرهایی که مثلا هنگام رانندگی یا حمل کودک محدودیت ایجاد نمی‌کرد، اما این خلاقیت به مرور تبدیل به یک بدعت شد و طراحان بعدی، به فکر آن افتادند تا چادرهایی جذاب تولید کنند و کار به جایی کشید که باخط نستعلیق و نسخ روی چادر بانوان کلمات قصار می‌نوشتند و شعار می‌دادند که با چادر محدودیت نیست و می‌تواند شما را جذاب‌تر کند! این طراحان ادعا می‌کنند که فقط با چنین روش‌هایی می‌توان برخی از دختران امروزی که با حجاب ارتباط خوبی ندارند را به سوی چادر کشاند، اما انگار نسخه ناشیانه‌ای که آنها برای حجاب جامعه نوشته‌اند، به ضد خود تبدیل شده و به قول جناب مولوی «از قضا سرکنگبین، صفرا فزود»ه است. مخاطب اصلی بازار چادر خانواده‌های مذهبی هستند و قطعا این چادرهای تیپیکال بیش از آنکه به دست جامعه هدف برسد، به دست متدینین رسیده و گاهی اوقات گره چادر آنها را شل کرده است. این تدبیرهای بدعت‌گونه سابقه بسیاری دارد، مگر در همین یکی-دو دهه اخیر به بهانه مقابله با موسیقی‌های مبتذل وارداتی، خودمان به تولید ابتذال نپرداختیم؟ مگر برای آنکه رضایت عده‌‌ای را جلب کنیم، پیچ شرعیات را شل نکردیم؟ مگر خطوط قرمزمان را تغییر ندادیم؟ آنقدر که گاهی اوقات موسیقی‌های وطنی‌مان شرم‌آورتر از برخی نسخه‌های خارجی شده است.

بیایید تعارف را کنار بگذاریم. این روزها باید نگران حجاب برتر بود. حجابی که در طول همه این سال‌ها نماد پوشش و عفت بوده، حالا در خطر است. دعوای ما، درباره چادر و مانتو نیست. درباره «میل به جذابیت» است. ماجرا این است که این بانوان قبل از انتخاب چادر باید به این سوال پاسخ دهند که آیا می‌خواهید جذاب باشید یا نه؟ اگر پاسختان مثبت است، تا دلتان بخواهد گزینه دارید، لطفا بیخیال چادر شوید که برای ما مقدس است و عزیز.

حقیقت این است که ما به جای آنکه مردم را وارد دایره دین و حجاب و اعتقاد کنیم، مدام تلاش می‌کنیم که مساحت این دایره را زیاد کنیم، آنقدر زیاد تا دیگر کسی بیرون نماند. فراموش کرده‌ایم آن کلام امام صادق را که فرمود: کلام ما را بدون حذف و اضافه به مردم بگویید، فطرت آنها خواهد پذیرفت.

بد حجابی این خانم کار دستش داد

چندى پیش در یکى از روزنامه هاى کثیرالانتشار نقل شده بود که:

در یکى از شهرستانها، مردى که به میهمانى رفته بود، بعد از خوردن ناهار، که صاحبخانه براى کارى از منزل خارج شده بود، ضمن عمل منافى عفت با همسر میزبان، او را به قتل مى رساند.

بعد از دستگیرى از قاتل مى پرسند:
چرا این عمل زشت را انجام دادى؟

در جواب گفت: من شب گذشته در مجلس عروسى، این خانم را مشاهده کردم و دیگر نتوانستم خود را کنترل کنم و در نتیجه چنین تصمیم گرفتم(۱).

آرى! آثار گناه به انسان باز مى گردد(۲). فرد قاتل قصاص مى شود، لکن چیزى که باعث این جنایت شده، رعایت نکردن حجاب مقتول بوده است.

جشنواره سمنو و نمایشگاه دستاوردهای زنان روستایی+تصاویر

جشنواره سمنو و دستاوردهای زنان روستاهای خالد آباد و رحیم آباد با همکاری حوزه 7 خواهران نوشین شهر و هئیت های بومی و محلی شهرستان ارومیه در پارک ائللر باغی برگزار شد.

بدحجابان بیشتر حمایت می شوند یا بانوان محجبه چادری؟

با کمی گشت و گذار در بازار و اطلاع از قیمت پوشاک به راحتی می توانید به این سوال که آیا در جامعه بدحجابان بیشتر حمایت می شوند یا بانوان محجبه چادری پاسخ پیدا کنید.

 اگر به چند مغازه پارچه فروشی سر بزنید و از قیمت های مختلف پارچه های چادر مشکی مطلع شوید متوجه می شوید که دلایل مختلف زمینه را برای جولان برخی از افراد سودجو در بازار خصوصا در مورد کالاهای پرمصرف مردم مهیا کرده اند.

 ولی موضوعی که در این میان انسان را متأثر می کند اینست که افسوس که با غیرت و ناموس هم بازی؟! چادر این کالای پر مصرف ایرانی در این میان از سونامی افزایش قیمت‌ها در بازار بی نصیب نمانده تا جاییکه امروزه چادر مشکی با جنس معمولی در بازار جدا از سایر مارکهای گران قیمت با قیمتهای نجومی بیش از 150 هزار تومان به فروش می رسد.

شنیده ها حاکی از آنست که عدم تولید چادر مشکی در داخل کشور و گرانی بیش از حد پارچه چادری در بازار باعث این افزایش قیمت شده بطوریکه فروشندگان خود نیز از این گرانی اظهار تعجب می کنند و به دنبال مقصر در بازار می گردند و قضیه شده قضیه پرتغال فروش!!

حتی اگر چادر به قیمت آزاد به کشور وارد شود، هیچ دلیلی برای بالا بودن قیمت آن تا حدی که هم‌اکنون در بازار به فروش می‌رسد دیده نمی‌شود و مایه شرمندگی است که بگوییم فردی که خود صاحب مغازه پارچه فروشی بود در جواب افزایش قیمتهای پارچه چادری  گفت: علاوه بر سایر مخارج خانواده توان مالی لازم برای خرید مانتو شلوار و چادر را ندارم!!!.

حال در این میان فردی که توان مالی مطلوبتر نسبت به سایر آحاد مردم را دارد اگر چنین نظریه ای داشته باشد باز گلی به گوشه جمال بعضیها!

پوشش چادر در ایران سابقه ای طولانی تر از زمان پیروزی انقلاب اسلامی دارد و علاوه بر استفاده بیش از دو سوم زنان ایرانی از چادر در اجتماع و با توجه به اینکه نیاز به چادر در کشور ما که یک کشور اسلامی است ضروری به نظر میرسد جای بسی تأسف است که بگوییم کشورمان هنوز که هنوز است توان تکنولوژی ساخت پارچه چادر مشکی را ندارد

بر اساس یک گزارش که پیش از این و قبل از موج تازه گرانی‌ها در مطبوعات منتشر شد قیمت هر قواره پارچه درجه یک ژاپنی از مارک سوالن در راسته چادرفروشی‌های بازار از 150هزار تومان شروع می‌شود و حتی بالای ۲۰۰هزار تومان هم بفروش می رسد هر چه رنگ پارچه چادری که انتخاب شود مشکی تر و مواد به کار رفته در ساخت آن طبیعی تر باشد قیمت آن نیز گرانتر می‌شود. 

یکی از فعالان بازار چادر مشکی می‌گوید: علت گرانی چادر، دلالان و قاچاقچیان آن هستند که چادر را ارزان می‌خرند و گران می‌فروشند. وی تأکید می‌کند: زمانی یکی دیگر از علل گرانی چادر تعرفه بالایی بود که بر این کالا اعمال می‌شد و دلالان را وسوسه می‌کرد که چادر را از مبادی غیرقانونی وارد کشور کنند. وی می‌گوید هرچند با کاهش تعرفه، انگیزه واردات چادر از مبادی غیررسمی کاهش پیدا کرد اما با این حال گرانی‌ها اخیر باز قیمت چادر مشکی در ایران را بسیار بالا برد.

باید بگوییم که حتی اگر چادر به قیمت آزاد به کشور وارد شود بازهم قیمتی که هم‌اکنون چادر به آن قیمت در بازار به فروش می‌رسد منطقی نیست و این امر نیازمند تدابیر جدی وزارت صنعت و حوزه بازرگانی و مسئولین محترم است.

یک خانم بدحجاب که پوشش او به‌اندازه یک روسری نصف و نیمه ۱0هزار تومانی و یک مانتوی کوتاه 50هزارتومانی و یک شلوار کوتاه 30هزارتومانی است و البته بسته به جنس و کیفیت ممکن است پایین‌تر و یا بالاتر باشد، سرجمع 90هزار تومان هزینه می‌کند. اما یک خانم چادری مجبور است برای خرید یک چادر حداقل 150هزار تومان و برای یک مانتوی مناسب قابل‌استفاده در زیر چادر نیز 100هزار تومان هزینه کند یعنی یک هزینه سه برابری.

با این اوصاف به راحتی می توان به این سؤال پاسخ داد که بدحجابان بیشتر حمایت می شوند یا بانوان محجبه چادری؟

نخستین پارک بانوان خوی به بهره‎برداری رسید + تصاویر

شهردار خوی در مراسم بهره‎برداری از نخستین پارک بانوان این شهر گفت: ایجاد نشاط و شادابی، توسعه ورزش های همگانی و ارتقای شاخص های سلامت در بین بانوان خویی از جمله اهداف راه اندازی پارک بانوان می باشد.

محبوب تیزپاز افزود: این پارک با اعتباری بالغ بر پنج میلیارد ریال و در زمینی به مساحت 2 هکتار احداث شده است که علاوه بر ایجاد فضای سبز، دستگاههای ورزشی، پیست اسکیت، قایقرانی، دوچرخه سواری و زمین چمن اختصاصی فوتبال بانوان نیز در فضایی مناسب پیش بینی شده است.

امام جمعه خوی نیز در مراسم افتتاح این پارک با اشاره به جمعیت و نقش زنان در صحنه های مختلف کشور، بر ضرورت توجه به نیازهای این قشر در حوزه های مختلف تاکید کرد و خواستار توجه بیشتر در این خصوص شد.

حجت الاسلام سیدرضی شکوری همچنین به حمایت از سرمایه گذاران بخش خصوصی تأکید کرد و افزود: بنده بعنوان امام جمعه شهر خوی از هر کسی که قصد سرمایه گذاری در این شهر را داشته باشد به جد حمایت می کنم و برایم مهم نیست این سرمایه را از کجا و چه راهی حصول کرده، بلکه مهم آن است که این سرمایه را در شهر بنده هزینه کند و شخصاً برای از میان برداشتن موانع و مشکلات مقابله خواهم کرد.

وی همچنین با اشاره به پیش رو بودن میلاد حضرت ولیعصر(عج) اظهار کرد: خدا را شاکریم که این افتخار را نصیب ما ایرانیان فرموده که با اهل بیت رسول خدا(ص) و امام عصر(عج) آشنا شدیم و به عنوان محبان و پیروان آنان در دنیا مشهور هستیم و امیدواریم انشالله در روز قیامت نیز از شفاعت آنان برخوردار باشیم.

در ادامه برنامه رئیس شورای شهر نیز با اشاره به لزوم برنامه ریزی برای توسعه فرهنگی روز افزون در شهر خوی گفت: ایجاد بسترهای مناسب فرهنگی یکی از راههای رسیدن به جامعه مطلوب و پیشرفته است و شهرهایی که در کنار تمامی ابعاد توسعه، توسعه فرهنگی را به عنوان اولویت در نظر گرفته اند و برای آن تلاش می کنند دارای سطح فکری بالاتر و زندگی با رفاه بیشتر هستند.

وی افزود: برگزاری مراسم های مختلف با ابعاد و گستره طیف های مختلف مردمی در راستای توسعه فرهنگی، بعنوان سرمایه گذاری طولانی مدت اجتماعی و قدم برداشتن در مسیر توسعه کیفی فرهنگی و اجتماعی است.

سیدفتاح کبیری اظهار کرد: هدف از احداث پارک بانوان ایجاد فضایی امن، سالم، مفرح، زیبا و راحت برای تفریح، تقویت جسم و تحرک بیشتر بانوان، تفریح در فضایی به دور از استرس‌های محیطی، تقویت روحیه شادی و نشاط در زنان همراه با آرامش خاطر و کاهش هیجانات جسمی و روحی ، حفظ تعادل جامعه از نظر امنیت و آرامش روانی و حفظ و تحکیم بنیان خانواده می باشد.

گفتنی است همزمان با افتتاح این پارک، برنامه های متنوع فرهنگی - هنری نیز با حضور مداحان برجسته کشوری و گروه هنری بابک نهرین(صمد و ممد) برگزار گردید که با استقبال پرشور خانواده های خویی مواجه شد که جای دارد از زحمات برگزارکنندگان این چنین برنامه های فرهنگی - هنری که باعث ایجاد شور نشاط در خانواده ها علی الخصوص جوانان می‎شوند، نهایت تشکر و قدردانی را داشته باشیم.

    

کاروان 280 نفری بانوان ارومیه ای عازم حرم امام راحل شد

به مناسبت فرارسیدن بیست و ششمین سالگرد ارتحال ملکوتی رهبر کبیر انقلاب، کاروان 280 نفری از بانوان ارومیه ای با هدف بیعت مجدد با آرمان‌های بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری عازم حرم امام راحل شد.

کاروان 280 نفری بانوان ارومیه ای عازم حرم امام راحل شد+تصاویر

     
     

به گزارش تیار؛

چقدر مسئولین فرهنگی کشور در مورد بد حجابی به فکر علاج هستند؟

آیت الله محمدعلی موحدی کرمانی پیش از ظهر امروز در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) در مصلای ارومیه با بیان ویژگی‌های رسالت امام خمینی(ره) در انقلاب و ماهیت انقلاب اسلامی گفت: امام (ره) با احساس وظیفه ای که در آن زمان داشتند حرکتی را شروع کردند که به پشتوانه مردم این حرکت پیروز شد.

وی افزود: امام خمینی (ره) با روشنگری هایی که در جامعه داشتند به مردم درس ایمان و شهادت می آموختند.

امام جمعه موقت تهران اظهار کرد: در زمان شاه، معصیت، عیاشی، غارتگری بیت المال به حدی رسیده بود که حتی تاریخ هجری کشور را به تاریخ شاهنشاهی تغییر داده بودند.

آیت الله موحدی کرمانی تصریح کرد:اما امام(ره) با تقویت نیروی ایمان در میان اقشار و گروه های جامعه در برابر این ظلم ستم ایستادند در حالی که دیگر مسئولان و بزرگان کشور می گفتند مگر می شود با دست خالی با شاه درافتاد.

وی گفت: اما امام (ره) این جرات را داشتند و آن را نیز مرهون قران و دین بودند.

وی با تاکید براینکه انسان نباید در هیچ سرایطی نا امید شود افزود: بطور مثال در همین زمینه فرهنگ، مسئولان فرهنگی کشور نبایستی نا امید شوند چراکه اگر در چنان شرایطی امام توانست بر آن ظلمت پیروز شود، قطعا مسئولان امروز نیز می توانند با فسادهای اجتماعی مثل بدحجابی در جامعه اسلامی مبارزه و این گونه فسادها را از دامن جامعه اسلامی پاک کنند.

امام جمعه موقت تهران خطاب به مردم و مسئولان کشور گفت: آقایانی که حکومت را به دست گرفته اند به چند نکته بایستی توجه نمایند اول اینکه مبادا امر به معروف و نهی از منکر در بین شما فراموش و به آن عمل نشود، دیگر اینکه مردم باید به عملکرد مسئولین دقت کنند و نکته دیگر اینکه مسئولان باید دلسوزانه به انسان هایی که گرفتار فساد و تباهی شده اند با بیان نرم امربه معروف و نهی از منکر نمایند.

وی بار دیگر باتاکید بر اینکه مسئولین باید گناه در جامعه را علاج کنند گفت: چقدر مسئولان فرهنگی کشور در مورد بدحجابی به فکر علاج افتاده اند؟ که جواب را هم باید خودشان دهند نگویند نمی شود که قطعا این مشکل حل شدنی است.
آیت الله موحدی کرمانی از رشوه گرفتن در ادارات نیز انتقاد کرد و افزود: اگر احساس می شود در ادارات رشوه کرفته می شود آیا نمی توان این ادارات رااصلاح کرد که قطعا میشود فقط همت می خواهد و عزم جدی .
وی تصریح کرد: مسئولان باید مامورین سری داشته باشند تا نقاط ضعف هایی که در کشور وجود دارد بررسی و اصلاح شود که اگر اینگونه بود و ماموران سری در نظام وجود داشت هیچگاه شاهد غارت بیت المال به شکل سه هزار میلیاردی نمی شدیم.

امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه هر گامی که بر می داریم اگراز مسیر اسلام و اهل بیت انحرافی داشته باشد قطعا ضربه خواهیم خورد افزود: و اگر این ضربه ها روی هم انباشته شود روزی در می یابیم که انقلاب از دستمان رفته است.

وی گفت: مسئولین بیدار باشند چرا که دشمن خیلی بیدار است و نقشه ها و توطئه های بسیاری برای ایران دارد .

آیت‌الله موحدی‌کرمانی با اشاره به مذاکرات ایران و 1+5 گفت:‌ همانطوریکه مقام معظم رهبری نیز فرمودند تیم مذاکره کننده نیز از دلسوزان نظام هستند اما باید بیدار باشند تا آمریکا سرشان کلاه نگذارند .

وی تصریح کرد: مبادا بخاطر توطئه های آمریکا اجازه دهند عزت ایران زیر سوال برود.

آیت الله موحدی کرمانی بر اساس حدیثی از امیرالمومنین(ع) مبنی بر اینکه ۴ چیز عامل سقوط یک حکومت می شود، تاکید کرد: تضییع اصول، توجه به فروع به جای اصول، مسئولیت پیدا کردن انسانهای نالایق و کنار زده شدن انسانهای لایق از جمله مواردی است که اگر در یک حکومت پیدا شود نشان دهنده سقوط آن حکومت است.

وی با اشاره به لزوم توجه به فرهنگ اسلامی در کشور گفت: پرداختن به معقوله فرهنگ یکی از مهمترین اولویت های کشور و مسئولان نظام است چراکه فرهنگ باعث ارتقا بینش و بصیرت در جامعه می شود و مسئولان بایستی نگذارند فرهنگ اسلامی در جامعه فراموش شود.