دانستنی ها

دانستنی های کامپیوتر/زندگی/جهان و ...

دانستنی ها

دانستنی های کامپیوتر/زندگی/جهان و ...

خودکشی اعتراضی برای بودن/تحلیل خودکشی جوانان در ابعاد روانشناختی و اجتماعی

از خانه بیرون زد و با قدم های سریع از کوچه پس کوچه ها گذشت و پا به خیابان گذاشت. سرش را به این طرف و آن طرف چرخاند و بی هدف به راه خود ادامه داد. ساعتها بدون اینکه متوجه گذر زمان باشد در خیابانهای شهر راه رفت. با اینکه گرمای وسط ظهر بی تابش کرد و خودش را به پارکی که در آن نزدیکی بود رساند. زیر سایه درختی نشست و پاهایش را جمع کرد و سرش را روی زانوانش گذاشت.

حرفها و گوشه کنایه های دختر مورد علاقه اش مدام در گوشش تکرار می شد. پدرم هیچ وقت راضی به ازدواج ما نخواهد شد، چون فکر می کند تو بیکاری و بی پولی. هیچ وقت نمی توانی دخترش را خوشبخت کنی. من هم با پدرم موافق هستم. علاقه تو به من پول نمی شود، تکلیف مرا روشن کن. اگر عرضه هیچ کاری را نداری از زندگی من برو بیرون...

سرش را بالا آورد و شروع کرد به کندن مشتی از چمن های زیر پایش و نگاهش به نقطه ای خیره ماند.

از وقتی که یادش می آمد پدرش سختگیر و مستبد بود. برای همین هیچگاه نتوانست با پدر رابطه خوبی داشته باشد. مادر هم دست کمی از پدر نداشت چرا که او همیشه مشغول کارهای خانه بود و هیچ توجهی به حال و احوال فرزندان نداشت. گاهاً به خاطر کوچکترین اشتباه به شدت تحقیر و تنبیه می شد و در حسرت ذره ای محبت بزرگ شد. حالا هم که به مرز 30 سالگی رسیده هر چهار خواهر و برادر کوچکتر ازدواج کرده و سروسامان گرفته اند.

برای کار خیلی جاها سر زده اما نتوانسته زیاد دوام بیاورد. خودش هم مثل دیگران موافق است که عرضه هیچ کاری را ندارد. خیلی احساس تنهایی می کرد تا اینکه یکسال پیش با دختری آشنا شد و خیلی زود به او دل بست اما جرأت نمی کرد قضیه را با پدر و مادر مطرح کند. دست آخر چند روز قبل دل به دریا زد و در گوشه آشپزخانه موضوع را به مادرش گفت؛ اما مادر خیلی بی تفاوت رفتار کرده بود و گفته بود که به او ربطی ندارد و او می داند و پدرش...

پدر هم که موضوع را از مادر شنیده بود با عصبانیت بی پولی و بیکاری اش را به رخش کشیده بود. واژه بی عرضه را بارها و بارها از پدر و مادرش شنیده بود. خودش هم به این باور رسیده که شایستگی و کفایت هیچ کاری را ندارد. این وسط دل کندن از دختر مورد علاقه اش بیشتر آزارش می داد. صبح وقتی دختر او را طرد کرد، احساس کرد که دنیا بر سرش خراب شد.

با همین افکار آشفته با قدمهای کشیده به سمت سرویس بهداشتی گوشه پارک به راه افتاد تا آبی به سر و صورتش بزند. نگاهش که به آیینه افتاد بیشتر از خودش بدش آمد. ناگهان فکری به ذهنش رسید، دستش را داخل جیب شلوارش برد و یک چاقوی جیبی درآورد. دستش را جلو آورده و تیزی چاقو را روی رگ گذاشت.

با نگاهی غضب آلود، نگاهی به خودش در آیینه کرد و با خود زمزمه کرد: حالا که هیچ ارزشی برای دیگران ندارم و کسی دوستم ندارد بهتر است که دیگر نباشم. هنوز کلامش به پایان نرسیده بود که مردی قوی هیکل جلویش ظاهر شد و چاقو را خیلی سریع قاپید و گفت: مرد حسابی داری چیکار می کنی؟! ساعتی بعد برای اطمینان مرد جوان او را به کلانتری رسانده بود. پدر هم تلفنی از اتفاقی که افتاده بود با خبر شده ولی با عصبانیت با مأمور کلانتری برخورد و اوضاع پسر را زیاد جدی نگرفته بود.

آفتاب در حال غروب بود و او با قدم های سنگین از کلانتری خارج و پا به خیابان گذاشت. سرش را به این طرف و آن طرف چرخاند و دوباره به راه افتاد. این بار هم تنها و بی هدف...

تحلیل خودکشی در ابعاد روانشناختی و اجتماعی

سمیه هاشمی در تبیین خودکشی پرونده مورد مطالعه، از نگاه جامعه شناختی و خانوادگی اظهار کرد: خودکشی را می توان به عنوان اقدام آگاهانه در جهت از بین بردن خود با اهدافی همچون تحت تأثیر قرار دادن دیگران، رهای از فشارهای روانی و مشکلات تعبیر کرد که می تواند منجر به مرگ یا نجات از مرگ شود.

وی افزود: بخشی مهمی از هویت فرد را هویت اجتماعی او شکل می دهد تا زمانی که یک فرد از نظر اجتماعی زنده و سرشار از انرژی است که ارتباط او با جامعه و میزان تعلق او به آن بیشتر باشد و خلائی در روابطش با جامعه وجود نداشته باشد.

این مشاور و کارشناس ارشد روانشناسی گفت: در جامعه ای که انسجام و همبستگی میان افراد بیشتر و حضور فرد در جامعه براساس درک متقابل و همکاری مشترک باشد، احساس مفید بودن به وجود می آید که خود سبب وابستگی بیشتر فرد به جامعه می شود و رضایت و ارتباط داشتن با حیات اجتماعی از جانب فرد قطع نمی شود.

وی در ادامه ضمن تأکید بر به وجود ارتباط بین نهاد خانواده و خودکشی تصریح کرد: خانواده به عنوان یکی از عوامل مهم اجتماعی، کانون تأمین امنیت عاطفی روانی افراد تلقی می شودŞ

هاشمی عنوان کرد: در خانواده است که افراد یاد می گیرند، دیگران را دوست بدارند تا دوست داشته شوند و در خانواده است که بر اثریک تعامل بین فردی بر اساس رعایت حقوق افراد به درک روابط اجتماعی واقف می شوند. از آنجایی که خانواده در ایران همچنان یکی از نهادهایی است که پیوندهای اجتماعی فرد را تا حد زیادی ایجاد می کند، به چالش کشیده شدن آن خود یکی از عواملی است که می توان در افزایش خودکشی مؤثر باشد.

وی اظهار کرد: خانواده ایرانی در گذشته بنیان قوی داشت اما امروزه دچار بحرانهایی شده است که نتیجه آن افزایش خشونتهای خانوادگی، قتلهای خانوادگی و خودکشی است و دلیل این امر این است که خانواده همچون سابق دارای استحکام نیست و نهادهای اجتماعی همچون محله، گروههای خویشاوندی، روابط همسایگی و ... دیگر به کمک و حمایت خانواده نمی آیند؛ چرا که تعاملا و روابطی که در گذشته میان این نهادها وجود داشت، از بین رفته است.

هاشمی ادامه داد: با کمی تأمل در سابقه خانوادگی این پرونده وجود فاصله و عدم ارتباط عاطفی بین والدین و فرزندان و همچنین سخت گیریهای بیش از اندازه و بی مورد بر اساس فرزند پروری به شیوه نامعقول به چشم می آید که نتیجه ای جزء عزت نفس پایین، انزوا و گوشه گیری، ارتباطات اجتماعی کم رنگ، فقدان کفایت اجتماعی، نداشتن انگیزه کافی برای اشتغال و دلبستگی نامعقول به جنس مخالف نداشته است.

این مشاور و کارشناس ارشد روانشناسی افزود: در کنار همه این مسائل، خانواده از فرزند خود حمایت نمی کند و هیچ توجهی به نیاز های طبیعی وی ندارد، در اصل به نوعی وی را با همه دغدغه و مشکلات تنها می گذارد و جز تحقیر و طرد او کاری انجام نمی دهد، حتی مشاهده می کنیم بعد از مطلع شدن از اقدام فرزندان خود توسط پلیس موضوع را جدی نگرفته و همچنان او را به حال خود رها می کنند.

وی خاطرنشان کرد: طبیعی است با این اوصاف در فرد حس تنهایی و بی ارزشی و دوست نداشته شدن انجام می شود که این مساله می تواند اختلالات روحی و روانی را در وی تشدید وبه سمت خودکشی مجدد سوق دهد.

طرد عاطفی درازمدت، عاملی برای خودکشی در جوانان

محمد حافظ نیا در تحلیل آسیب فوق از بعد روانشناختی چنین عنوان کرد: با مطاله تاریخ زندگی و سابقه خانوادگی افراد که اقدام به خودکشی می کنند گاها به مواردی از قبیل؛ از دست دادن یکی از والدین، طرد عاطفی درازمدت، اقدام به خودکشی توسط یکی از بستگان نسبی و.. می رسیم که بی تاثیر در رفتارهای خودکشی¬گرایانه افراد نیستند.

وی افزود: با مرور بر سابقه زندگی فرد مذکور شاهد شیوه فرزند پروری مستبدانه از سوی والدین و نهایتا طرد عاطفی وی هستیم که بی شک در مشکلات شخصیت فرد سهم بسزایی داشته و متعاقبا زمینه ساز مشکلات رفتاری و روانی در بزرگسالی فرد گشته اند.

این مشاور و کارشناس ارشد روانشناسی اظهار کرد: از سوی دیگر یک وقفه و جدایی در ارتباط با دیگران خصوصا اعضای خانواده در وهله اول و تجربه انزوا باعث ایجاد احساس تنهایی و طرد شدگی و مهم تر خودپنداره منفی در وی شده که این نیز به نوبه خود باعث ایجاد احساس بی ارزشی و بی یاوری و نهایتا فکر آسیب به خود شده است.

حافظ نیا تصریح کرد: طرد از جانب دختر مورد علاقه که شاید تنها روزنه امید به زندگی بوده با سابقه فقر عاطفی که از جانب والدین داشته ، دچار حالتی به نام درد عاطفی گشته که برای فرد غیرقابل تحمل می نمود.

وی در ادامه به اختلال افسردگی به عنوان مهمترین عامل اثرگذار در رفتار خودکشی فرد اشاره کرد و گفت: افراد افسرده غالباً عزت نفس پایینی داشته و احساس می کنند آینده بیشتر از گذشته امیدوار کننده نیست که همین ناامیدی و گسترش آن در تصورات ذهن فرد باعث ایجاد بیهودگی در او می شود و شکست در کاریابی و حالت انفعال نمونه بارز این مسأله است.

این مشاور و کارشناس ارشد روانشناسی خاطرنشان کرد: افسردگی تا حدودی افکار فرد مذکور را تحت تأثیر قرار می دهد، این حالت با بی مهارتی در حل مسأل و فقدان خودآگاهی در فرد خلط می شود و در نهایت توأم با احساس بی لیاقتی و بی ارزشی و دوست نداشته شدن از سوی دیگران، او را به سمت نابودی سوق می دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.