زمانی بود که تماشای آگهیهای تلویزیونی، توجه مخاطبان را به خود جلب میکرد. مخاطبانی که بعد از چند سال وقفه دوباره با چیزی به نام تبلیغات آشنا میشدند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روند تبلیغات اجناس و کالاهای مصرفی به نوعی قطع شد. اما در دهه شصت آرام آرام دوباره پای آگهیهای تلویزیونی به صدا و سیما باز شد. آگهیهایی که مدت زمانی کوتاه مابین برنامههای اندک تلویزیون یا سریالهای شبانگاهی شبکه یک و دو و بعدها شبکه سه، پخش میشد.اما رفتهرفته، بر تعداد و میزان آگهیهای بازرگانی افزوده شد. مخاطبانی که زمانی با کنجکاوی به تبلیغات تلویزیونی نگاه میکردند حالا دیگر با دیدن آرم تبلیغات یا تلویزیون را خاموش میکردند یا به سراغ شبکههای دیگر میرفتند.
ولی حالا داستان آگهیهای تلویزیونی بعد از گذشت دو دهه تغییر کرده است. تنها کافی است به تعرفههای آگهی صدا و سیما در زمان پخش بازیهای جام جهانی در سال 93 نگاه کنیم. تعرفههایی که گاهی برق از سر مخاطبان و البته مشتریان میپراند.گفته میشود، پکیج تبلیغاتی صدا و سیما، توسط رایتل، با قیمت دویست میلیارد تومان خریداری شده است. این در حالیست که جدول تعرفه آگهیهای این سازمان که به مزایده گذاشته شد به شرح زیر است. هرچند در نهایت معلوم نیست که این مزایده، با چه قیمتی سرانجام خریداری شده است.
فروش نشان آگهی ــ فوتبال جام جهانی 2014 :

به گزارش خبرآنلاین این نخستین باریست که صدا و سیما با توجه به کمبود بودجهای که طی سالهای گذشته، با آن دست به گریبان بوده، آگهیهای خود را اعلام نمیکند بلکه به مزایده میگذارد.
جمع قمیتهایی که در جدول بالا آمده، 200 میلیارد تومان میشود. یعنی صدا و سیما برای 200 دقیقه آگهی مبلغ 200 میلیارد تومان میگیرد. به عبارتی هر ثانیه یک میلیون. تازه این قیمتی است که برای شروع مزایده اعلام شده و گویا شرکت رایتل با همین رقم توانسته این بسته را بخرد.
یک جمع و تفریق ساده میتواند ماجرا را روشنتر کند. با توجه به این قیمتها به عنوان مثال یک آگهی ۲۵ ثانیهای برای پخش قبل از بازی ایران و بوسنی آن هم برای یک بار 65 میلیون تومان برای صاحب آگهی هزینه دارد. یا برای تقدیم برنامه که قبل از شروع فوتبال یا سریال پخش میشود و در پایان برنامه هم با جمله امیدواریم از این برنامه لذت برده باشید، پخش میشود صدا و سیما برای هر کدام از بخشها یعنی قبل از پخش فوتبال، بین دو نیمه و پایان آن حداقل 15 میلیارد تومان میگیرد. یعنی ثانیهای 13 میلیون تومان.
بدین ترتیب، با توجه به این که صدا و سیما هیچ رقیبی در حوزه داخل کشور ندارد، از موقعیت خود نهایت استفاده را میبرد و با گرفتن قیمتهایی گزاف، سعی میکند در برههای مثل جام جهانی تا میتواند درآمد کسب کند.
یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی به ازای هر نفر در فاز دوم هدفمندی یارانه ها -مربوط به تیرماه ۹۳ - هفته آینده به حساب سرپرستان خانوار واریز میشود.
زنی 39 ساله در نیوجرسی که آرزوی زندگی با ستاره هالیوود " بردلی کوپر " را دارد ، عکسی 24×7از عشق زندگیش ساخته و در تمام کار های روزمره اش با این مجسمه کاغذی شریک است. شاید فکر می کنید او دختری ترشیده است ولی نه ، او قبلاازدواج کرده و 2 فرزند دارد.





حوالی
ظهر امروز یک جوان 36 ساله که به قصدی نامشخص به بالای پل عابر پیاده
میدان هفت تیر رفته بود به کمک نیروهای آتشنشانی و نیروی انتظامی به
پایین منتقل و دستگیر شد.
به گزارش ایسنا، حوالی ظهر امروز یک
جوان 36 ساله به بالای پل عابر پیاده میدان هفتم تیر رفت که ماموران
اورژانس اجتماعی و نیروهای آتشنشانی به همراه تشک نجات در محل حاضر شده و
پس از صحبت با وی، او را از بالای این پل عابر پایین آورده و تحویل عوامل
نیروی انتظامی حاضر در محل دادند.
گفته میشود این فرد کاوری بر تن داشت که روی آن فقر و اختلاس دلیل اقدام خودکشی نوشته شده بود.
اقدام
این فرد موجب ترافیک سنگین در این منطقه شد و آنطوری که عوامل آتشنشانی
حاضر در محل گفتند: فرد مذکور قصدش از این کار خودکشی نبوده و بیشتر قصد
جلب توجه داشته است، اما هنگام نزدیک شدن نیروهای امدادی به وی، آنها را
تهدید به پرتاب کردن خود میکرده است.
















تعداد
مخاطب نشریات محلی شهر ارومیه در مقایسه با تعداد افراد باسواد و تحصیل
کرده جامعه بسیار اندک است، این مطلب با نظر سنجی بسیاری از دکه های
روزنامه فروشی در سطح شهر حاصل شده است. نشریات از ارکان اساسی دموکراسی و ابزاری قدرتمند برای اطلاع رسانی،
ایجاد نگرش در افراد جامعه وا ز عناصر اساسی ایجاد فرهنگ در یک جامعه هستند
بنابراین داشتن نگاهی ویژه به آنها و استفاده بهینه از این عناصر مهم است. شهر ارومیه در حال حاضر یک روزنامه دارد که بصورت مرتب و روزانه چاپ
میشود و در کنار تنها روزنامه شهر ، تعداد بسیار از عناوین هفته نامه های
رنگارنگ نیز فعالیت میکنند که تعداد کمی از آنها بصورت مرتب هر هفته چاپ
میشوند که بعضی را به جرات میتوان گاهنامه نامید.!!! نا به نظرسنجی میدانی از کیوسکهای مطبوعاتی در سطح شهر و تحقیق از
عاملین پخش مطبوعات در ارومیه، میتوان به این نتیجه رسید که اغلب آنها از
وضعیت فروش نشریات محلی ناراضی هستند. علیزاده صاحب یک کیوسک مطبوعاتی در این باره به خبرنگار اروم نیوز گفت:
بکارگیری کلمه فروش برای برخی نشریات شهر اشتباه است چون هر هفته تعدادی
محدود از هفته نامه ها را از پخش میگیریم و یک هفته روی ویترین خاک میخورند
و همان تعداد یا با حداکثر دو یا سه نسخه فروش برگشت داده می شود و مخاطبی
برای این گاهنامه ها بصورت ثابت ندارم. محمدی صاحب یکی دیگر از کیوسک های مطبوعاتی در سطح شهر ارومیه در این
باره گفت: من از فروش فقط سیگار چندین برابر کل مطبوعات محلی و سراسری سود
میبرم . وی افزود: اما مجبورم چند روزنامه جام جم و ایران و کیهان برای ویترین در دکه قرار دهم برای نشریات محلی که اصلا حوصله دردسر ندارم!. مهدی فروشنده یک کیوسک دیگر در سطح شهر ارومیه نیز گفت: تیراژ بعضی از
نشریات محلی گاهی کمتر از صد عدد است، تعجب میکنم بعضی از صاحبین روزنامه
ها اصلا پول روزنامه هم از ما نمیگیرند یعنی قصد فروش ندارند، فقط میخواهند
نشریه آنها جلوی چشم باشد. مدیر مسئول یکی از نشریات در حال انتشار در شهر ارومیه نیز می گوید:
قدرت مالی مدیرمسئولان متفاوت است، وضعیت نابسامان امروز نشریات محلی به
دلیل عدم داشتن مخاطب ثابت، گرانی بسیار زیاد کاغذ و چاپ ، عدم حمایت کافی
از سوی دولت است. وی می افزاید: تنها منبع درآمد نشریات ارومیه از آگهی های ادارات تامین
میشود که باعث شده چاپ نشریات همزمان باسفارش آگهی از سوی نهاد یا ارگان و
اداره خاصی باشد. یکی از خبرنگاران ارومیه ای نیز در این باره گفت: بنده همزمان در چند
هفته نامه و یک سایت خبری کار میکنم،در سایتها وضعیت به مراتب بهتر است،
دلیل آن هزینه های کمتر اطلاع رسانی در سایت است و با قابل دسترس شدن
اینترنت در زندگی افراد جامعه مخاطبین سایت ها نیز هر روز بیشتر از قبل می
شوند. رضایی یکی از شهروندان ارومیه ای نیز می گوید: نشریات منتشر شده در
ارومیه اکثرا به روز نیستند و اگر دقیق شوید گاهی دو هفته متوالی در
پیشخوان روزنامه فروشی های شهر باقی می مانند. وی اظهار کرد: قیمت یک نشریه چهار صفحه ای سیاه و سفید و با چاپ
نامرغوب محلی، بیشتر از روزنامه های جام جم و ایران و همشهری است که هر
کدام 24 صفحه رنگی و ضمیمه خواندنی دارند. وی ادامه داد: یکی از دلایل عدم تمایل به خرید نشریه محلی نیز فقر محتوایی و عدم وجود مطالب روز و جالب است. آنچه که در این میان حایز اهمیت و نیازمند توجه است این است که به نظر
می آید بعضی نشریات، بدون توجه به جذب مخاطب، صرفا از نام نشریه و جایگاه
حقوقی یک مدیر مسئول استفاده میکنند، و هر از گاهی که یک آگهی در دست داشته
باشند یک شماره از نشریه چاپ میشود. نباید فراموش کرد که برخی نشریات واقعا فعال نیز در استان وجود دارند که هدف اصلی آنها اطلاع رسانی با حداقل در آمد و سود آوری است. مدیران مسوول این نشریان علی رغم تمام سختی ها و ناملایمات و نبود
یارانه کاغذ و عدم بهرگیری از پشتبیانی نهاد یا اشخاص و جناحی، به وظیفه
اصلی یک نشریه در جامعه به خوبی عمل میکنند. در این بین از مسوولان آذربایجان غربی که در این زمینه رسالتی بر عهده
دارند نیز می خواهیم تا اندکی به محتویات نشریات محلی نیز توجه نمایند و با
این ابزار و این فرصتهای بزرگ نسبت به غنای فرهنگ استانی یاری نمایند. بکار گیری مشوقها و تنبیهات و یا هر ابزاری برای کیفی بخشی نشریات محلی و
خروج آنها از حالت صرفا یک نشریه تبلیغاتی رسالتی است که مسوولان بر عهده
دارند تا مردم این استان نیز از نشریاتی با غنای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی
بالا برخوردار باشند.
حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی امروز (سه شنبه) در آیین گرامیداشت روز صنعت و معدن در سالن اجلاس سران با بیان اینکه امروز تورم نقطه به نقطه به 14.7 درصد رسیده است، افزود: یعنی تورم نقطه به نقطه را از 44 درصد به زیر 15 درصد رسانده ایم و روند کاهشی نرخ تورم را در سال جاری ادامه خواهیم داد که این باید برای صاحبان حرف و کارآفرینان و صنعتگران ما اطمینان بخش باشد.
***حمایت در کنار رقابت نباشد، مخرب است
رییس شورای عالی اقتصاد اضافه کرد: بسیاری از کشورها صنعتی شدند به خاطر آن که صاحب منابع گاز بودند؛ بسیاری از کشورها صنعتی شدند به خاطر این که معادن غنی در اختیار داشتند.
رییس جمهوری افزود: بسیاری از کشورها صنعتی شدند چون در کنار آب های آزاد بودند و می توانستند با جهان خارج در ارتباط باشند، بسیاری از کشورها صنعتی شدند چون در منطقه جغرافیایی خاصی قرار گرفته بودند که می توانستند کشورهای مختلف را به یکدیگر متصل کنند.
روحانی اظهار داشت: بسیاری از کشورها صنعتی شدند به خاطر توسعه انسانی، داشتن دانشگاههای بزرگ، دانشکده های صنعتی اساتید و محققان و تلاشگران.
رییس جمهوری ادامه داد: اما کشوری که همه این ها را دارد، هم توسعه انسانی دارد و هم دارای بزرگترین مخازن گاز جهان و جزو کشورهای بزرگ دارنده مخازن نفت است، کشوری که دو هزار کیلومتر به آب های آزاد جنوب و حتی درشمال هم به نحوی متصل به آب های آزاد است، کشوری که می تواند از مزیت های تجاری برخوردار باشد، کشوری که می تواند شرق و غرب و شمال و جنوب را به هم متصل کند، و کشوری که آن همه نابغه، صاحب نظر، دانشجو، استاد، دانشگاه و مراکز تحقیقاتی دارد و بیش از نیم قرن است که سابقه حرکت صنعتی در این کشور وجود دارد، چطور هنوز نمی توانیم بگوییم ما صنعتی شدیم؟
روحانی با طرح این پرسش که «اشکال از کجاست؟» افزود: اشکال از برنامه اول یا دوم، حالا تا حدی به برنامه سوم ارفاق شد، چهارم یا پنجم؟
رییس جمهوری اضافه کرد: اشکال از برنامه ریزی دولت است؟ اشکال از قانون مجلس است؟ اشکال از سیاست های کلی و چشم انداز 20 ساله است؟
رییس شورای عالی اقتصاد تصریح کرد کلاه خودمان را یکبار قاضی کنیم و ببینیم اشکال از کجاست؟
رییس جمهوری افزود: می خواهم جمله ای بگویم، خواهش می کنم این جمله را گزنده تلقی نکنید، اگر انرژی را به قیمت جهانی تحویل، تولید دهیم، تولید کشور ما قدرت صادرات دارد؟
روحانی گفت: اگر دروازه های کشور را باز بگذاریم ، تعرفه و حمایت از تولید را کنار بگذاریم، تولید کشور ما توان رقابت با منطقه و جهان را دارد؟
وی خاطر نشان کرد: مگر می شود در یک کشور برای همیشه از صنعت حمایت کرد؟ نوزاد و نوجوان نیاز به حمایت دارد اما جوان بالغ توانمند رشیدی که بیش از 40 تا 50 سال از عمرش گذشته است باز هم نیاز به حمایت دارد؟
روحانی تاکید کرد: آن وقت می توانیم بگوییم این جوان در مسیر پیشرفت قرار می گیرد؟ بدانید اگر حمایت در کنار رقابت نباشد، حمایت مخرب است.
رییس جمهوری با بیان این که « چرابسیاری از صنایع ما بعد از 40 و 50 سال قدرت رقابت ندارند؟» گفت: تمام نامه هایشان به رییس جمهوری و دولت در این چند ماه این است اگر دو مرکز بزرگ در این صنعت وجود دارد، مبادا که مرکز سومی تاسیس شود؟ چرا؟ تا کی باید از یک صنعت حمایت شود؟ صنعت چگونه باید روی پای خود بایستد؟
*** مذاکرات برد - برد باید بین دولت و بخش خصوصی نیز باشد
رییس جمهوری ادامه داد: آنهایی که تجربه بلند و طولانی در تولید و صنعت دارند بیاییم باهم بنشینیم و گفت و گو کنیم ،مذاکرات برد-برد فقط با خارجی ها نیست،بین دولت و بخش خصوصی، دولت و تولید گر و قانونگذار باید مذاکرات برد-برد باشد.
وی با بیان اینکه باید ببینیم مشکل از کجاست؟ ما نیاز به سرمایه طبیعی، سرمایه انسانی و اجتماعی داریم، افزود: اگر سرمایه طبیعی ما نباشد، معادن ما و جایگاه جغرافیایی کشور ایران نباشد اتصال به آبهای آزاد جنوب نباشد و اگر این جاده و مسیر هوایی که کشور را به همه جا متصل می کند نبود، ما در مضیقه بزرگی بودیم.
روحانی در ادامه با اشاره به اهمیت توسعه انسانی در کشور گفت: اگر توسعه انسانی و این همه دانشجو و تحصیلکرده دانشکده و دانشگاه و مراکز فنی و حرفه ای نبود ما امروز دچار مشکل بودیم.
رییس جمهوری اضافه کرد: در کنار این سرمایه نیاز به سرمایه اجتماعی داریم باید به هم اعتماد داشته باشیم باید به آینده اعتماد داشته باشیم و همه به قانون احترام بگذاریم و ثبات و امنیت در کشور ببینیم.
*** دولت بدون مشورت و مطالعه تصمیم گیری نمی کند /تورم نقطه به نقطه به 14.7 درصد رسیده است
رییس شورای عالی اقتصاد تصریح کرد: باید مطمئن شویم دولت دولتی نیست که در یک جلسه و بدون مشورت و مطالعه تصمیم گیری کند باید مطمئن شویم که این دولت توانمند است و قادر است ثبات و آرامش را در بازار نگه دارد.
روحانی یادآور شد: شما امروز در موضوع تورم می بینید دولت به آنچه قول داده ، بدان عمل کرده است و اگر گفته تورم در سال 92 و ادامه آن در سال 93 قابل مهار است به آن عمل کرده است.
وی خاطرنشان کرد: امروز تورم نقطه به نقطه ما 14،7 درصد رسیده است یعنی تورم نقطه به نقطه از 44 درصد به زیر 15 درصد رساندیم. و این باید برای صاحبان حرف ما، کارآفرینان ما، و صنعتگران ما اطمینان بخش باشد.
روحانی با بیان اینکه روند کاهش تورم را در سال جاری ادامه خواهیم داد، اظهار داشت: در ماه خرداد قیمت مواد خوراکی نه تنها افزایش نداشت بلکه در مواردی کاهش هم داشته است. البته این خبر ممکن است برای کارآفرینان خوش نباشد ولی برای کل ملت ایران وایجاد ثبات خبر خوشی است .
رییس جمهوری در بخش دیگر از اظهاراتش گفت: نرخ تورم ماهانه ما به طور متوسط یک درصد یا زیر یک درصد بوده است به طوری که این رقم در خرداد ما ه هشت دهم درصد و در بعضی ماهها یک درصد و در بعضی ماهها 1،2 واحد درصد بوده است و این به معنای یک اطمینان به جامعه است که می خواهد تلاش کند و نوعی ثبات و حرکت معقولانه و کنترل شده به جلو داشته باشد.
*** اولین قدم برای شکستن رکود برداشته شده است
روحانی اضافه کرد: در ماه های اخیر همواره گفته می شود، وقتی رکود و تورم با هم توامان است، دولت هر کدام را که آغاز کند به دومی اعتراض می کنند؛ اگر به دنبال شکستن رکود بودیم می گفتند دولت همه اش به دنبال رکود است پس تورم چه می شود؟
رییس جمهوری افزود: ما با مشورت کارشناسانمان به این نظر رسیدیم که در زمانی که تورم بسیار فزاینده است و حرکتش سریع است و همزمان رکود هم داریم، در قدم اول باید تورم را مهار کنیم و در کنار آن برای شکستن رکود که البته سخت تر از مهار تورم است، اقدام کنیم.
وی اظهار داشت: امروز می توانیم بگوییم اولین قدم برای شکستن رکود برداشته شده است، این که وزیر صنعت اعلام کرد رشد تولید در خودروی سبک، فولاد، پتروشیمی و لوازم خانگی به معنای آن است که اولین قدم برای شکستن رکود برداشته شده است.
روحانی با بیان این که امروز در زمینه گاز و تولید نفت قدم های مهمی بر داشته شده است، گفت: چهار فاز پارس جنوبی تا پایان سال جاری و چهار فاز نیز در سال آینده به تولید خواهیم رساند؛ رشد تولید در نفت شر وع شده و ادامه پیدا می کند.
وی افزود: برای اجرای بند (ق)، وزیر نفت اعلام کرده است که سرمایه کافی برای تغییر همه وسایل گازسوز در اختیار گذاشته می شود؛ در بحث حمل و نقل و مترو این چنین است و ما ناچاریم یک سری خودرو با سوخت کم وارد کنیم؛ ما نمی توانیم مدام خواهش کنیم و بگوییم باید در زمینه خودرو یک حرکت سریع کیفی رخ دهد و این حرکت رخ ندهد.
** هدف نهایی از صنعت، نفع مردم است
روحانی تصریح کرد: دولت باید در زمینه صنعت یک سری محدودیت ها ایجاد کند که این محدودیت ها به نفع کشور است؛ یک سری محدودیت ها وجود دارد که این محدودیت ها به ضرر است و باید برداشته شود؛ تعبیر کنم که بعضی از محدودیت ها عقلانی نیست و ناصحیح است و بعضی از محدودیت ها هم درست و هم عقلانی است.
وی اظهار داشت: در زمینه تولید، اگر پیچ و خم های غیر ضرور برای دادن مجوز پیش پای ما باشد به معنای محدودیت های ناصحیح است و اگر در بخش هایی از سیستم اداری ما فساد وجود دارد به معنای محدودیت غلط و غیر عقلانی است و باید با آن مبارزه کنیم.
رییس جمهوری گفت: اگر رانت وجود دارد به معنای محدودیت های ناصحیح و غیر عقلانی است؛ اما یک سری از محدودیت ها، عقلانی و درست است؛ اگر ما برای صنعت محدودیت قایل می شویم برای سلامت هوا و مسایل زیست محیطی لازم و ضر وری است؛ هدف نهایی از صنعت، نفع مردم است.
به گزارش ایرنا، رییس جمهوری در ابتدای این مراسم با تبریک روز صنعت به صنعت گران کشور افزود: ماه مبارک رمضان ماه، قیام و صیام، ماه نزول و بهار قرآن و ماه شب های عزیز قدر و ماه احترام به مولای متقیان علی علیه السلام و امام مجتبی(ع) را به همه شما تبریک عرض می کنم.
روحانی ادامه داد: همچنین روز صنعت و معدن، روز تلاش گران، تولید گران، صنعت گران، کارآفرینان و آن هایی که کشور را در مسیر توسعه و پیشرفت قرار داده اند و می دهند، صمیمانه تشکر می کنم و این روز را خدمت شما تبریک عرض می کنم.
بسیاری بر این باورند حوادث کوی دانشگاه در سال 1378 ، به یکباره و در اعتراض به تعطیل شدن روزنامه سلام صورت نگرفته و برنامه ریزی ای چند ساله پشت سر آن اتفاقات برای به چالش کشیدن نظام جمهوری اسلامی پنهان بود. کسانی که از نزدیک در جریان اتفاقات آن سال بودند به کرار اعلام کرده اند که شاهد اقدامات و فعالیت های از جانب رسانه های وابسته به دولت ، رسانه های اصلاح طلب، افراد وابسته به دولت و یا مسئولان وزارت کشور بوده اند که خود به خوبی نشان می داد آنها برخی دانشجویان و فتنه گران را برای پیشروی بیشتر در زمینه تندروی و فتنه گری و به چالش کشیدن نظام جمهوری اسلامی تشویق کرده و آنها را تحریک می کردند. اصلاح طلبان البته تا به امروز زیر بار چپنین مسئله ای نرفته اند اما مقایسه ای میان عملکرد این افراد در فتنه 88 با آشوبی که 10 سال پیش از آن مقدمه بروزش را چیده بودند ، نشان می دهد آنها زا همان ابتدای به دست گرفتن دولت هم به فکر اجرای تئوری معروف نظریه پردازانشان بودند که شعار فشار از پایین و چانه زنی از بالا را دنبال می کردند. در زیر به 7 نمونه از اقدامات افراد سیاسی وابسته به اصلاحات و نشریه های اصلاح طلب اشاره می شود که دقیقا در راستای افزایش تنش ها و تضعیف حاکمیت در قبال فتنه گران بوده است:

احمد باطبی از عناصر اصلی اجرایی فتنه 78
1- ماجرای کارمند جهاد دانشگاهی که خود را دانشجوی معترض جا میزد
قبل از برگزاری اجتماع دانشجویی شب هفدهم تیرماه در کوی دانشگاه، تراکتی در کوی پخش شد مبنی بر اینکه ما در اعتراض به تعطیلی روزنامه سلام تجمع میکنیم. شخصی که این برگهها را پخش کرد، شفیعی نام داشت که آن زمان دانشجو نبود، بلکه کارمند جهاد کوی دانشگاه بود و جالب است همین فرد بعداً توسط مصطفی تاج زاده معاون سیاسی وزیر کشور به سمت دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب در وزارت کشور اصلاحات ترفیع پیدا کرد.
2- برنامه ریزی روزنامه های اصلاح طلب و پیش بینی وقایع آینده
روزنامه های اصلاح طلب از چند روز قبل از برگزاری تجمعات غیر قانونی تعدادی از دانشجویان و دانشجو نمایان در کوی دانشگاه پیش بینی کرده بودند که این اتفاقات به وقوع می پیوندد . این روزنامه ها که از همان زمان به دلیل تیترهای هماهنگ شده به روزنامه های زنجیره ای معروف شدند ، از همان روز اول تیتر کشته شدن و به خاک و خون کشیده شدن دانشجویان در کوی دانشگاه را برای خود انتخاب کردند واین در حالی بود که در روز 18 تیر هیچ کس کشته نشد و در فردای آن روز بود که عزت ابراهیم نژاد به قتل رسید.
تیتر اول روزنامه پس از 18 تیر روزنامه خرداد جالب توجه است، این روزنامه در 19 تیر 78 صفحه اول خود را با این تیتر درشت به چاپ می رساند، «کوی دانشگاه تهران به خون کشیده شد»و تعداد دیگری از روزنامه های موسوم به زنجیره ای آن زمان از کشته شدن 3 تا 5 نفر و همچنین مجروح شدن صدها تن از دانشجویان خبر دادند. «قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نیروی نظامی به خوابگاه قطعی است.» این مطلبی است که در روزنامه روز بیشتم تیرماه صبح امروز چاپ شده بود. روزنامه «نشاط» هم همچون روزنامه های هم طیف، در تحلیل های خبری خود، بیشتر به تحریک دامن زدن به تشنجات اقدام می کرد.

بر خلاف نوشته روزنامههای زنجیرهای که تیتر زده بودند:«اجساد شهدای دانشجو! را به ما تحویل دهید» هیچ فردی در شب 18 تیر کشته و یا شهید نشد! روزنامههای دوم خردادی، حتی اسامی شهدا را هم چاپ کردند،یعنی دقیقا کاری که در فتنه 88 نیز تحت لوای 72 شهید انجام دادند و باز هم این پروژه به شکست خورد . قبل از به وقوع پیوستن حوادث کوی دانشگاه بود که تئوریسین های جبهه اصلاحات از جمله سعید حجاریان بیان کرده بودند اصلاحات برای بقا خون می خواهد و بسیاری از تحلیلگران بر این باورند حوادث کوی دانشگاه و بعد فتنه 88 دقیقا برای همین میئله بود که درخت اصلاحات با خون تعدادی دانشجو آبیاری شود تا بلکه بتواند بیشتر در کشور ریشه بدواند. علاوه بر نشریات اصلاحطلب، بسیاری از مسئولین سیاسی نیز با موضعگیریهای خود تاثیر فراوانی بر التهاب فضای سیاسی و دانشجویی داشتند. مصطفی تاجزاده که خود عضو کمیته تحقیق و تفحص شورای عالی امنیت ملی بود در مصاحبهای با یک روزنامه ایتالیایی اعلام کرد:«در حال حاضر میدانیم که دو نفر در این حادثه کشته شدهاند!» موسوی لاری وزیر کشور و رییس شورای امنیت کشور نیز در این باره گفت:«ادعای دفتر تحکیم وحدت درباره کشته شدن دانشجویان و برگزاری مراسم بزرگداشت ، ادعایی کذب و کار بسیار بدی بود که باید به این تخلف دفتر تحکیم رسیدگی شود».
3- حضور اصلاح طلبانی که برای دعوت به آرامش به کوی رفته بودند و تنش آفریدند
داوود سلیمانی عضو حزب مشارکت که در آن زمان معاون دانشجویی دانشگاه بود، روز هجدهم تیرماه به میان دانشجویان رفت تا فضا را قدری آرام کند اما صحبت هایی را مطرح کرد که بلافاصله با واکنش تند دانشجویان منجر شده و فضا را تندتر کرد . او به جای اینکه فضا را آرام کند، خطاب به دانشجویان گفت :«اینها ما را که نشستهایم کتک میزنند، وای به حال شما که ایستادهاید!»

عزت الله سحابی نیز با حضور در جمع دانشجویان از آنها درخواست می کرد که به داخل دانشگاه رفته و این حرکتها را بصورت دوره ای انجام دهند! دیگر شاید نیاز به توضیح نباشد که کارنامه فائزه هاشمی و فاطمه کروبی در فتنه 88 به خوبی نشان می دهد که آنها در سال 78 نیز برای رسیدن به چه هدفی به میان دانشجویان رفته و با آنها صحبت کرده اند .
4- تحرکات معاون سیاسی وزیر کشور
تاجزاده در آن چند روز به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور دائما سوار ترک موتور بین وزارت کشور و کوی در حال رفت و آمد بود. این تصاویر از تاج زاده که چندین بار از سوی بسیاری از شاهدان عینی آن زمان تایید شده ، حاکی از خبری بود که بعدها توسط تعدادی از صاحبنظران و نمایندگان مجلس بیان شد : «حوادث کوی دانشگاه از داخل وزارت کشور هدایت می شد.»

سید احسان قاضیزاده هاشمی عضو شورای مرکزی و دبیرکل وقت "جامعه اسلامی دانشجویان" در گفت و گویی از مشاهدات خود از اقدامات تاجزاده بیان کرده است :«ما با اینها {دانشحویانی که برای تسخیر وزارت کشور به سمت خیابان فاطمی رفته بودند } به سمت فاطمی رفتیم و من مشاهده کردم که این افراد درب بزرگ آهنی وزارت کشور را از جا کندند که "آقای تاجزاده آمد در وسط حیاط وزارت کشور یک صندلی گذاشت و یک جمله کلیدی گفت که نمیدانم چرا بعدا بررسی نشد". تاجزاده به این جماعت که حدودا 500 الی 600 نفری میشدند گفت: «شما چرا آمده اید اینجا؟ شما چرا درب وزارت کشور را از جا میکنید؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و درب آنجا را بکنید.» و پای بلندگوی دستی مدام میگفت: «اینجا متعلق به خود شماست و شما اشتباهی آمدهاید.»
تاجزاده در آن زمان خط میداد که خیابان جمهوری را به آشوب بکشند و به طرف بیت رهبری حرکت کنند.
البته رفتار متناقض تاج زاده و نقش مشکوک او در حوادث کوی دانشگاه، هرگز مورد بررسی قرار نگرفت. سردار نظری درباره او میگوید:«آیا کسی از حضور تاج زاده در جمع نقابداران و اغتشاشگران تا جایی که نامبرده را جهت ملاقات با پلیس اسکورت نمودند، توضیحی خواست؟!» تاج زاده بعدا به عضویت گروهی در آمد که مسئولیت تحقیق و تفحص در مورد حوادث کوی را نیز داشتند ؛گفتههای تاجزاده حتی مغایر با گزارش کمیته تحقیق و تفحصی بود که در آن عضویت داشت.
5- مجوز تجمع به بسیجیان داده نشد
بعد از به وجود آمدن حوادث کوی دانشگاه و شعارهای ضد نظام و توهین هایی که به رهبری و نظام شد ، دانشجویان عضو بسیج دانشجویی دانشگاه تهران که در طی آن چند روز در دانشگاه حضور داشته و این صحنه ها را با چشم دیده بودند ، برای اعلام برائت دانشجویان از این تحرکات و اقدامات از وزارت کشور خواستند که به آنها اجازه دهد تجمع آرام برگزار کرده و از فتنه گران اعلام برائت کنند. در آن زمان در وزارت کشور به آنها گفته بودند اگر با گروههای دانشجویی تحکیم وحدت و نهضت آزادی تجمع و راهپیمایی برگزار می کنید به شما مجوز داده می شود و در غیر اینصورت حق تحمع ندارید . در هر صورت وزارت کشور اصلاحات با این درخواست موافقت نکرده و علیرغم درخواست رسمی بسیج دانشجویی، مجوز نداد. تا آن روز وزارت کشور درباره تجمعات غیر قانونی برگزار شده در طول دو سه روز گذشته هیچ بیانیه ای منتشر نکرده و این تحمعات را محکوم نکرده بود اما بلافاصله برای عدم صدور مجوز برای تجمع دانشجویان بسیجی بیانیه صادر کرده و آن را اعلام رسمی کرد . در این بیانیه هم با این حال هیچ اشاره ای به آشوب موجود دردانشگاه و خیابانهای اطراف آن و غیر قانونی بودن این تجمعات اشاره ای نشد.
6- فشار تندرو ها به دولت برای حمایت از فتنه گران
در آن زمان دانشجویانی که کمی اعتدال پیشه کرده و با فتنه گری و به آشوب کشیدن فضای جامعه مخالف بودند ، سعی کردند در گفت و گو با رسانه ها از جمله صدا و سمیا و برخی روزنامه های وابسته به دولت از جمله ایران بیان کنند که از این فتنه گری اعلام برائت کرده و در این تجمعات و اشوب ها شرکت نمی کنند اما آنطور که برخی از این دانشحویان در گفت و گوهای خود گفته اند ، عبدالله نوری از چهره های شاخص جناح اصلاحات به مدیرمسئول روزنامه ایران زنگ زده بود که تو به چه حقی با این افراد مصاحبه می کنی و غلط کردهای که با جریانهای جنبش دانشجویی که رادیکال هستند مصاحبه میکنی و در روزنامه دولت انتشار میدهی!!

7- جشن توطئه برای نیروی انتظامی
به اعتراف مسئولان کوی دانشگاه، آنها خود، نیروی انتظامی را به محل حادثه دعوت کردند.
سردار نظری مسئول نیروی انتظامی که در طی آن چند روز مسئول برقراری آرامش در خیابان انقلاب و اطراف آن بود می گوید:«ما را به جشن توطئه میهمان کردند و نیروی انتظامی به حسب مأموریت ذاتی خود، یعنی ایجاد نظم و امنیت و… در محل حاضر و در حادثهای پرابهام با اعمالی نظیر سلب آسایش مردم محل، خسارت به اموال عمومی و خصوصی، هتک حرمت به ارکان نظام، اهانت، آدم ربایی و گروگانگیری پلیس با شکنجه روحی و جسمی در دو مرحله، پرتاب بمب آتشزا توسط اغتشاشگران که بعضا در قالب دانشجو رخ مینمودند مواجه گردید، گویی آنها خود را فراتر از قانون میدیدند!» در این مورد کوهی مدیر کل سابق کوی دانشگاه نیز که خود از جمله مقصران و عاملان درگیریها به شمار میرفت، به صراحت در دادگاه اعتراف کرد که «سردار نظری خود قربانی کوی دانشگاه شده است و حتی اگر او در محل حاضر نمیشد، دهها نفر از دانشجویان کشته میشدند.»
رهبر
معظم انقلاب در این دیدار به موضوعات مهم و مختلفی در زمینه های مسایل
داخلی و خارجی بیان کردند که بیانات ایشان در محورهای «تلاش سلطه گران
بویژه آمریکا برای ایجاد خطای محاسباتی در ذهن مسوولان ایرانی»، «توصیه
هایی به مسوولان، کارگزاران و جمعی از مدیران ارشد دستگاه های مختلف کشوری و
لشگری»، «مساله هسته ای»، «بحران عراق» و «ماه مبارک رمضان» را در 65 جمله
کلیدی می توان مورد توجه قرار داد.
الف) تلاش سلطه گران بویژه آمریکا برای ایجاد خطای محاسباتی در ذهن مسوولان ایرانی
1. ماه مبارک رمضان عرصه تقابل «شیطان و رفتارهای شیطانی» با «تقوا و عبودیت و رفتارهای رحمانی» است.
2.در این صحنه تقابل، شیطان دارای یک هدف مهم و تقوا نیز دارای یک کارکرد بسیار مهم است.
3.
شیطان به دنبال ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی انسان ها و کشاندن آنها
به خطای محاسباتی و اقدام بر اساس این خطا است در حالیکه تقوا، زمینه ساز
آگاهی و دانایی انسان و تمایز بخش حق و باطل است.
4.تهدید و تطمیع دو وسیله اصلی شیطان برای ایجاد خطای محاسباتی در انسان ها است.
5.شیطان
از یک طرف با تهدید، انسانها را می ترساند و از طرف دیگر با وعده های
فریبنده، آینده ای دروغین و خیالی همچون سراب در مقابل چشمان آن ها قرار می
دهد.
6.رفتار آمریکا و قدرت های سلطه گر مانند رفتار
شیطان است چرا که آنها همواره تلاش دارند با تهدید و تطمیع و بویژه با وعده
هایی که هیچ گاه به آن ها عمل نمی کنند، کشورهای دیگر را مرعوب و تحت سلطه
خود درآورند، و شیطان نیز تلاش دارد با تهدید و تطمیع، دستگاه محاسباتی
انسان را از کار بیندازد و او را دچار خطای در محاسبه کند.
7.خطای
در محاسبه از بزرگترین خطرها است و همه باید مراقب این خطر بزرگ باشند
زیرا خطای در محاسبه باعث می شود که اراده و توانایی های انسان در جهت
تصمیم اشتباهی که اتخاذ می شود، عملاً به هدر رود.
8.یکی
از خطاهای بزرگ محاسباتی این است که انسان عوامل معنوی و سنت های الهی را
نادیده بگیرد و فقط در چارچوب عوامل محسوس و صرفاً مادی محدود بماند.
9.علل
سعادت و شقاوت و پیشرفت و پسرفت، فقط در چارچوب عوامل مادی محدود نیست،
عوامل معنوی و سنت های غیرقابل تغییر الهی، از عوامل بسیار تأثیرگذاری
هستند که نادیده گرفتن آن ها، اشتباهی جبران ناپذیر خواهد بود.
10.خداوند متعال می فرماید اگر در راه خدا حرکت و دین خدا را نصرت کنید، یاری و کمک الهی قطعی خواهد بود.
11.
این سنت الهی بارها در تاریخ تکرار شده است که نزدیک ترین نمونه آن،
پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از برجسته ترین مقاطع تاریخی
جهان، است.
12.نگذارید دشمن با استفاده از تهدید و تطمیع در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد.
13.نبرد بی وقفه و جدی جمهوری اسلامی با استکبار ادامه نبرد پیامبران با طواغیت و شیاطین انس و جن است .
14.با وجود همه زرق و برق ظاهری شیاطین، حرکت الهی ملت ایران، روز به روز عمق و توسعه بیشتری خواهد یافت.
15.ناکارآمدی
دو ابزار اصلی دشمن یعنی «تهدید نظامی» و «تحریم» باعث روی آوردن استکبار
به ایجاد اختلال در نظام محاسباتی دستگاه ها و مقامات ایرانی شده است.
16.تحریم
را باید با مجاهدت در باب اقتصاد مقاومتی خنثی کرد و تهدید نظامی نیز به
علت مقرون به صرفه نبودن، در حد تهدید لفظی باقی می ماند.
17.همان
گونه که رییس جمهور محترم گفت برنامه ریزی اقتصادی باید با این فرض انجام و
پیگیری شود که دشمن سر سوزنی از تحریم ها کم نخواهد کرد.
18.همان
گونه که بارها گفته ایم، موضوع هسته ای فقط یک بهانه است و اگر نباشد
بهانه های جعلی دیگری مانند حقوق بشر، حقوق زنان و مسائل دیگر مطرح خواهد
شد.
19.مسایلی مانند کشتار مردم و قتل و جنایت و غارت،
هیچکدام عامل بازدارنده ای برای آمریکایی ها محسوب نمی شود بلکه واقعیت
این است که حمله نظامی، امروز برای آمریکا مقرون به صرفه نیست به همین علت
ناظران و آگاهان جهانی نیز مانند ملت ایران، تهدیدهای آن را جدی نمی گیرند.
20.برای آمریکایی ها، زندگی و آرامش و امنیت ملت ها، هیچ ارزشی ندارد و اگر صرفه خود را در حمله ببیند لحظه ای درنگ نمی کند.
21.اگر
این حرفها (حرف هایی مبنی بر ممانعت آمریکا از حمله رژیم صهیونیستی) راست
باشد علت ممانعت آمریکا این است که حمله را مقرون به صرفه نمی داند.
22.ما نیز قاطعانه تاکید می کنیم که حمله نظامی به جمهوری اسلامی برای هیچ کس مقرون به صرفه نخواهد بود.
23.دست دشمن، هم در زمینه تحریم و هم در زمینه تهدید، خالی است به شرط اینکه ما اهل ایمان بوده و واقعا در میدان حضور داشته باشیم.
24.دشمن
می داند که جمهوری اسلامی اگر هدفی را بخواهد آن را به دست می آورد؛
بنابراین درصدد است با ایجاد اختلال در نظام محاسباتی مسوولان ایرانی، کاری
کند که آنها اهداف مغایر با منافع آمریکا را، در دستور کار قرار ندهند که
این، همان جنگ نرم است که سال ها پیش بیان شد.
25.جمهوری
اسلامی از همان روز اول براساس منطق عقلانی و تکیه بر دو عنصر اساسی یعنی
«اعتماد به خدا و سنن آفرینش» و «شناخت و بی اعتمادی به دشمن»، سیاست ها و
رفتار خود را بر قوه عاقله متمرکز کرده است و از این پس نیز، چنین خواهد
بود.
26.اعتماد به مردم و محبت ها و انگیزه های
صادقانه آنها، اعتقاد به ˈما می توانیمˈ، تکیه بر عمل و پرهیز از بیکارگی و
تنبلی، اعتماد به نصرت الهی، مجاهدت در راه تکلیف، بهره گیری از تجربه ها،
ایستادگی بر استقلال و دقت در رفتار مستکبران با ملت ها، از جمله عواملی
است که قوه عقلانی جمهوری اسلامی یعنی زیربنای سیاست ها و اقدامات نظام را
شکل داده و می دهد.
27.مخالفت استکبار با جمهوری
اسلامی ایران در واقع مخالفت با همین عقلانیت است وگرنه «صرفِ اسم و
تشریفات اسلامی» برای آنها مهم و مخالفت برانگیز نیست.
28.آمریکا
با ایرانِ وابسته ی زمان پهلوی هیچ مشکلی نداشت اما نمی تواند با جمهوری
اسلامی که به «استقلال، ایمان، ایستادگی در مقابل ظلم و اتحاد اسلامی» دعوت
می کند، دشمنی نکند.
ب) چند توصیه مهم رهبر انقلاب اسلامی به مسوولان، کارگزاران و جمعی از مدیران ارشد دستگاه های مختلف کشوری و لشگری:
29.به معنای واقعی کلمه در یک پیچ تاریخی قرار داریم و اگر قوی نباشیم همه به ما زور خواهند گفت بنابراین باید قوی تر شویم.
30.داشتن
روحیه، نگاه امیدوارانه، کار و تلاش، شناخت رخنه های «اقتصادی، فرهنگی و
امنیتی و بستن این رخنه ها»، هم افزایی دستگاه ها و هم افزایی دستگاه های
مسوول با مردم از جمله عناصر افزایش قدرت ایران است.
31.همه مسوولان کشور قدر فرصت برای کار و تلاش و خدمت به مردم را بدانند.
32.نگویید نمی گذارند، چرا که این حرف که در دوره های قبل نیز گفته می شد، قابل قبول نیست.
33.باید با استفاده از امکانات موجود، حتی لحظه ای را برای کار و تلاش از دست نداد.
34.حرکت های خود را براساس اصول انقلاب تنظیم کنید و با پرهیز از حاشیه سازی و حاشیه پردازی، بر حل مشکلات مردم، متمرکز شوید.
35.هم
گرایی سه قوه و هم گرایی بخشی، تشکیل جلسه مشترک سران قوا، شکل دهی جلسات
مشترک و دو جانبه میان قوا، تبادل نظر و استفاده از مشورت های متقابل و نیز
مدیریت جهادی از نکات مهم سخنان رهبری در توصیه به مسوولان و کارگزاران
نظام بود.
36.بنده دولت را تایید و حمایت می کنم و از
همه توانی که در اختیار دارم، برای حمایت از دولت استفاده خواهم کرد و به
مسوولان بلندپایه دولت اعتماد دارم.
37.همه دولتها
دارای نقاط مثبت و نقاط منفی بودند و نقد دولت های گذشته باید بصورت
کارشناسی باشد و نقد در منبرهای عمومی خیلی به مصلحت نیست.
38.البته
درخصوص دولت کنونی نیز هرگونه نقدی، باید منصفانه و محترمانه و دلسوزانه و
به دور از هرگونه مچ گیری و اذیت رساندن به دولت باشد.
39.رییس
جمهور محترم و برخی مسوولان، کم و بیش درخصوص حمایت از سیاست های اقتصاد
مقاومتی سخن گفته اند اما نیاز اصلی، عمل است و نباید این گونه باشد که در
سخن، از اقتصاد مقاومتی حمایت کنیم اما در عمل، حرکت ما کند باشد.
40.مبنای اقتصاد مقاومتی تکیه بر تولید داخلی و استحکام بنیه درونی اقتصاد است.
41.رونق اقتصادی نیز فقط با تولید و فعال کردن ظرفیت های درونی محقق می شود و نه با چیز دیگر.
42.بانک
ها باید برای اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی نقش مثبت ایفا کنند و خود را
با این سیاست ها و برنامه ریزی های دولت برای اجرای آنها، تطبیق دهند.
43.بخش صنعت و معدن تحرک و تلاش خود را مضاعف کنند زیرا بار اصلی خروج از رکود بر عهده بخش صنعت و معدن است.
44.اهمیت بخش کشاورزی نیز حیاتی است.
45.در کنار حمایت از بخش کشاورزی باید مشکلات کشاورزان و دامداران نیز برطرف شود.
46.اعتدال (شعار دولت یازدهم) شعار بسیار خوب و مورد تایید است زیرا افراط همواره محکوم است.
47.مراقب باشید که برخی در صحنه سیاسی کشور، با شعار اعتدال، جریان های مؤمن را کنار نزنند.
48.همین جریان مؤمن است که در مواقع خطر زودتر از همه سینه سپر می کند و در مشکلات نیز، دولت را به طور واقعی کمک می کند.
49.اعتدال همان اسلام است. یعنی مقابله شدید با کفار و مهربانی با یکدیگر، یعنی امر به معروف و نهی از منکر.
50.اعتدال به این معنا نیست که از کارهایی که جریان مومن، احساس وظیفه می کند، جلوگیری کنیم.
51.امنیت
فکری و ذهنی برای مردم مهم است و نباید با طرح برخی مطالب بی مبنا و تکرار
حرف های مطبوعات بیگانه با اعصاب و روان مردم بازی کرد.
ج) مساله هسته ای
52.موضوع هسته ای، مساله ای حساس است؛ واقعیت این است که در این موضوع، طرف مقابل به مرگ گرفته است که به تب راضی شویم.
53.هدف
آنها این است که در موضوع ظرفیت غنی سازی، جمهوری اسلامی ایران را به 10
هزار سو راضی کنند البته ابتدا از 500 سو و 1000 سو شروع کردند، که «10
هزار سو محصول حدود 10 هزار سانتریفیوژ از نوع قدیمی است که داشتیم و
داریم»، در حالیکه به گفته مسوولان مربوط، نیاز قطعی کشور، 190 هزار سو
است.
54.حرف آمریکایی ها که به بهانه نگرانی از سلاح هسته ای، با دانش و فناوری بومی هسته ای ایران مخالفت می کنند، ناحق و غیر منطقی است.
55.تضمین
برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هسته ای، راه های مشخص و دستگاه های
مسوولی دارد که جمهوری اسلامی ایران اشکالی در این موضوع نمی بیند و تضمین
هم شده است.
56.آمریکا حق ندارد در مورد احتمال
دستیابی کشورها به سلاح هسته ای اظهار نگرانی کند، زیرا خود آمریکا از این
سلاح استفاده کرده و اکنون نیز چند هزار بمب هسته ای دارد.
57.با پرونده ای که شما (آمریکایی ها) درباره استفاده از سلاح هسته ای دارید نگرانی در مورد سلاح هسته ای به شما مربوط نیست.
58.ما
به تیم مذاکره کننده کشورمان اعتماد داریم و مطمئن هستیم که آنها به دست
اندازی به حقوق کشور و ملت و کرامت ملت ایران، راضی نخواهند شد و اجازه
چنین کاری را نیز نخواهند داد.
59.مساله تحقیق و توسعه در موضوع هسته ای یکی دیگر از مواردی است که باید قطعا در مذاکرات رعایت شود.
60.یکی دیگر از موارد مهم که طرف مقابل تکیه و حساسیت زیادی دارد، حفظ تشکیلاتی است که تخریب آن ها برای دشمن امکان پذیر نیست.
61.آنها
در مورد تاسیسات فردو می گویند، چون این تاسیسات قابل دسترسی و ضربه زدن
نیست، بنابراین باید تعطیل شود که این سخن، خنده آور است!
ج) مساله عراق
62. به توفیق الهی مردم مومن عراق، این فتنه را خاموش خواهند کرد.
63.ملت های منطقه نیز روز به روز بسوی رشد و اعتلای مادی و معنوی پیش خواهند رفت.
د) ماه مبارک رمضان
64.ماه
مبارک رمضان ماه اِنابه و توبه و زمینه ساز حرکت از دوزخ بدکرداری و بددلی
و بداندیشی بسوی بهشت نیک کرداری، نیک اندیشی و نیک رفتاری است.
65.از
جمله معارف والایی که ادعیه ماه مبارک رمضان به انسان می آموزد، عمل همراه
با معرفت و هدف، دوری از تنبلی و بیکارگی و پرهیز از دل زدگی، سهل انگاری،
سخت دلی، تحجر و غفلت است که وظیفه مسوولان برای رعایت این معارف ارزشمند
بسیار سنگین تر و سخت تر از افراد عادی است.
توحید اصغرزاده یکی از نویسندگان و پژوهشگران حوزه دفاع مقدس و ادبیات پایداری در آذربایجان غربی در گفت و گو با خبرنگار اروم نیوز به آسب شناسی و تحلیل وضعیت کنونی ادبیات پایداری در استان پرداخت.
وی چندین سال است به تحقیق و نوشتن درباره شهدا و جنگ تحمیلی می پردازد و چندین اثر از وی به چاپ رسیده است.
با سلام.لطفاً در ابتدا توضیحات مختصری از زندگی و شرح حال خود بیان فرمایید.
بنده توحید اصغر زاده متولد 1341 در ماکو هستم. مقطع ابتدایی را در ماکو تحصیل کردم و سپس همراه با خانواده به ارومیه آمدم و همزمان با آغاز تحصیلات دوره راهنمایی در مرکز استان ساکن شدیم.در نهایت پس از اخذ دیپلم در رشته علوم تربیتی، ادامه تحصیل داده و لیسانس گرفتم.در حال حاضر نیز پس از 30سال خدمت در آموزش و پرورش بازنشسته فرهنگی می باشم.
از چه زمانی به نوشتن روی آوردید؟
اینجانب تقریباً از سال 1372 با نوشتن داستان های کوتاه در روزنامه اطلاعات به طور رسمی وارد عرصه نویسندگی شدم و از سال1376 به مدت 4سال به عنوان مدیر رادیو فعالیت کردم که آنجا هم درگیر مسائلی از این قبیل بودم.چندسال از دوره اشتغال در آموزش و پرورش را هم به تکاب رفتم و در آن شهر با سختی های بسیاری دست و پنجه نرم کردم.البته این مشکلات انگیزه مرا برای نوشتن بیشتر کرد و به نظر من نوشتن امری ذاتی است و در دنیای هنر مشکلات می تواند یک هنرمند را پخته و کارآمد نماید.
درباره اولین کتابی که از شما به چه چاپ رسید،توضیحاتی ارائه فرمایید.
نخستین کتابی که بنده تألیف نمودم،کتاب «رازهای پاک» می باشد که موضوع آن خاطرات شهدای آذربایجان غربی است و به سفارش بنیاد شهید و امورایثارگران استان به چاپ رسید.این کتاب سرآغاز و سرفصل تألیف کتاب های بعدی اینجانب شد و به خاطره ای شیرین و ماندگار برایم تبدیل گشت.البته در کنار فعالیت در حوزه ادبیات مقاومت و پایداری به نوشتن داستان های کوتاه و مقالات تربیتی نیز مشغول بودم و از مقالات خود در حسینیه ارشاد و دانشگاه صنعتی شریف دفاع کرده ام.
پس از آن چند کتاب تاکنون چند اثر از شما به چاپ رسیده است؟
در حال حاضر 17کتاب توسط بنده تألیف و به چاپ رسیده است که موضوع اکثر آن ها خاطراتی پیرامون شهدا و دفاع مقدس است.آخرین و جدیدترین اثر بنده نیز کتاب«حنیف» پیرامون زندگی و نحوه شهادت سردار شهید محمد حنیفه درستی است.اما خوب است بدانید که تصمیم گرفته ام از این به بعد نوشتن در حوزه دفاع مقدس را کنار بگذارم!
علت اینکه چنین تصمیمی گرفته اید،چیست؟!
دلیل این که تصمیم گرفته ام دیگر اثری منتشر نکنم،این است که احساس می کنم شرایطی پیش آمده که شهدا هم از دست ما خسته شده اند.انگار دیگر نمی توانیم حرف جدیدی بزنیم و خود را بروز کنیم.اخیراً یکی از خبرنگاران پیش من آمده بود و از من درخواست کرد که اگر خاطراتی درباره شهدا دارم،در اختیار آنان قرار دهم تا آنها هم در پایگاه خبری شان به نمایش بگذارند.الان ناراحتی ما این است که وقتی افراد برای خرید کالایی به بازار می روند،وقت می گذارند و آن را دستچین می کنند،اما وقتی به دنبال انتشار مطالبی پیرامون شهدا هستند،وقت کافی به آن اختصاص داده نمی شودو برای رفع تکلیف موضوعاتی تکراری و یادداشت هایی کلیشه ای در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.مثلاً اینکه ما بیاییم در آثار خود تولد تا شهادت یک شهید را روایت کنیم و در آن مدام بگوییم این شهید از کودکی متدین بود و اصلاً گناهی مرتکب نشده بود و هنگام شهادت هم جلوه ای ملکوتی داشت،از این گونه کارها الگوسازی صورت نمی گیرد و مردم هم گاهی اوقات به ما خرده می گیرند که چرا در آثاری که درباره شهدا منتشر می شود،غلوّ و بزرگنمایی وجود دارد و ما به همین دلیل کتاب هایی از این دست را نمی خوانیم.اکنون بسیاری از جوانان جامعه ما هم اینگونه آثار را نمی پسندند اما متأسفانه اکثر ادارات و نهادهای دولتی در سفارش های خود به دنبال این قبیل آثار هستند.من حداقل در مقدمه آثارم ذکر کرده ام که رزمندگان دیروز افرادی از جنس جوانان امروز بودند.
انتقاد شما نسبت به آثاری که به این شکل به چاپ می رسند،چیست؟
ما معتقدیم اگرچه نوشتن کتاب هایی با این اسلوب برای نسل های گذشته توفیقاتی به همراه داشته است،اما نوشتن آثاری به روش مذکور و بدون خلاقیت برای نسل جوان نمی تواند ثمرات مطلوبی به همراه داشته باشد و انتظارات ما را بر آورده سازد و به همین دلیل جای بحث و سوال است.
اگر واقع بینانه به حوادث دفاع مقدس بنگریم،الگوسازی صورت می گیرد و در این حالت است که جوانان بین خودشان و شهدا به دنبال وجه تشابه خواهند بود و باور خواهند داشت که زندگی به سبک شهدا هدفی غیرقابل تحقق و دور دست نیست.ما به این مسئله توجه نکردیم و به سبب آن با رویگردانی برخی جوانان از کتاب های حوزه دفاع مقدس روبرو شدیم.برای مثال در حال حاضر برخی از دوستان ما با فعالیت در وبلاگ و فضای مجازی مطالبی درباره شهدا و دفاع مقدس به نمایش می گذارند،اما واقعیت این است که طیف محدودی از افراد به دنبال اینگونه کارها هستند و از این سایت ها و وبلاگ ها بازدید می کنند.این یعنی ما نتوانسته ایم مقوله دفاع مقدس را فراگیر کنیم.
در حوزه ادبیات پایداری بسیاری از آثار با محوریت بیان خاطره نگارش یافته اند.ما در داستان نویسی با موضوع دفاع مقدس ضعف داریم و در بخش رمان به شدت کم کاری صورت گرفته است وکسانی که به صورت حرفه ای به موضوع می نگرند،متوجه این نکته هستند.رهبر معظم انقلاب نیز تأکید دارند که در خصوص تاریخ دفاع مقدس در یکجا متوقف نشوید.حرف ما این است که اگر خاطره ای نوشته شد،نباید توقف کرد و باید دید که آیا می توان از این خاطره چند داستان کوتاه نوشت ،سپس باید دید که از این داستان ها می توان یک فیلم نامه نوشت.اگر ما به این نکته توجه می کردیم،تاکنون شاهکارهایی با موضوع شهدا و دفاع مقدس تولید شده بود.در حال حاضر کتابخانه ها مملو از آثاری با موضوع خاطرات دفاع مقدس است و نه تنها جوانان که حتی خود ایثارگران و نویسندگان نیز اینگونه کتاب ها را نمی خوانند.
وضعیت فعلی حاکم بر فضای ادبیات پایداری در آذربایجان غربی را چگونه ارزیابی می کنید؟
اگر امروز به رصد و بررسی وضعیت استان از نظر حوزه ادبیات پایداری بپردازیم،خواهیم دید که تعداد نویسندگانی که با موضوع دفاع مقدس و شهدا در آذربایجان غربی کار می کنند،در حالت خوش بینانه فراتر از تعداد انگشتان یک دست نیست و تعداد نویسندگانی که به صورت مستمر فعالیت دارند و تعداد قابل توجهی اثر در این زمینه ارائه داده اند،حداکثر سه نفر هستند.این یعنی 3نفر در برابر12هزار نفر شهید! در حالی که ما در جایگاهی هستیم که این استان 12هزار شهید تقدیم اسلام و انقلاب کرده است ،در سال های دفاع مقدس منطقه عملیاتی بوده و در اوایل انقلاب جنگ داخلی و جنایات گروهک های معاند را شاهد بوده است و همه این عوامل بیانگر این است که ما با انبوهی از خاطرات و حوادث تاریخی مواجه هستیم که از آن ها می توان در تولید آثار مختلف هنری بهره جست.در بسیاری از جنبه ها ما کار نکرده ایم ،مثلاً حوادث مهاباد در اوایل انقلاب،تاریخ «دارلک» و فاجعه زندان «دوله تو» در سردشت.اگر جریانات و اتفاقات اوایل انقلاب و دوران دفاع مقدس در آذربایجان غربی به طور جدی بررسی شود،با حوادثی بسیار شگفت انگیز مواجه خواهیم شد که اکنون چیزی از آن ها نمی دانیم.این در حالی است که تعداد محققان و نویسندگان این حوزه بسیار اندک است و تنها کاری که از دست ما برمی آید،خاطره نویسی است.اعتراف می کنم که در این میان ما هم به قدر کافی پخته نشده ایم وحداکثر حرفه و مهارت ما خاطره نویسی است.ما ادعایی نداریم و سعی نموده ایم در حد توانمان کار کنیم،مانند این است که انگار جایی را شناسایی و میله گذاری کرده ایم تا دیگران بیایند و کاری بکنند.البته تلاش هایی در این زمینه صورت گرفت و آثاری تولید شد،اما به نوعی شتابزدگی در آنها مشهود است و رضایت بخش نیست.
شما چند سال است که به عنوان پژوهشگر فعالیت می کنید.مشکلاتی که یک پژوهشگر و محقق حوزه دفاع مقدس ممکن است با آن ها مواجه شود،چیست؟
اصلی ترین مشکل کسانی که می خواهند درباره شهدا و تاریخ معاصر استان به بررسی و تحقیق بپردازند،این است که اسناد دفاع مقدس،اسنادی شفاهی است.امروز نسل جوان می تواند این اشکال را به ما وارد کند که اکثر کتاب های مرتبط با جنگ تحمیلی بر اساس مصاحبه و خاطرات است و امکان خطا و اشتباه در آن وجود دارد.ما باید اعتراف کنیم که به آرامی برخی کم دقتی ها در وقایع تاریخی رسوخ کرده است و بنابراین نویسندگان این حوزه باید بیش از پیش دقت و توجه داشته باشند.ما امروز در سند سازی مشکل داریم،مثلاً اگر من کتابی درباره تاریخ آذربایجان غربی در دوران دفاع مقدس بنویسم،بر اساس خاطرات و دانسته های افراد خواهد بود و به اسناد تاریخی دسترسی نخواهم داشت.گردآوری و طبقه بندی اسناد و آثار به جا مانده از دوران دفاع مقدس امری ضروری است تا نویسندگان بتوانند بر اساس اطلاعات موثق به تحقیق و تألیف بپردازند.اسناد در شهرها و ادارات مختلف پراکنده است و این امر محققان را با مشکلات فراوانی مواجه می سازد و دچار سردرگمی می کند.
مقام معظم رهبری(مدظله العالی)فرموده اند:«این جنگ حقیقتاً یک گنج است؛ یک گنج حقیقى است که تمام شدنى هم نیست.» .به نظر شما تا چه حد توانسته ایم از این گنج بهره برداری کنیم؟
من معتقدم ما تنها شناسایی کرده ایم و اصلاً اقدام خاصی برای استخراج این گنج انجام نداده ایم.بیشترین کاری که انجام داده ایم،این است که گرد و غبار روی این گنج را کنار زده ایم و به تماشای آن نشسته ایم.اتفاقاتی که در این هشت سال اتفاق افتاده است،بسیار قابل توجه و شگفت آور است.در دفاع مقدس بود که ایران در برابر تمام جهان ایستاد و در برابر تمام ابر قدرت ها ایستادگی کرد.ما برای معرفی دفاع مقدس و فعالیت فرهنگی در این میدان از مسئولین انتظار داریم که از هنرمندان و فعالان حوزه دفاع مقدس حمایت کنند.البته منظور ما از حمایت این تنها این نیست که بیایند و منابع مالی را در اختیار ما قرار بدهند.حمایت یعنی اینکه که اگر زمانی قرار است برنامه ای با موضوع جنگ تحمیلی اجرا شود،از ایثارگران و هنرمندان حوزه دفاع مقدس نظرخواهی شود و در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها با آنان مشورت و همفکری صورت پذیرد تا کیفیت برنامه های فرهنگی ارتقاء یابد و نتیجه مطلوب به دنبال داشته باشد.این یعنی ارزش گذاری و ما مشتاقانه و بدون هیچ چشم داشتی آماده انجام فعالیت های فرهنگی برای معرفی ارزش های دفاع مقدس به همگان هستیم.
با توجه به اینکه جنابعالی طرح سریال «شهید مهدی باکری» را بازخوانی کرده اید،نظرتان در این باره چیست؟
تولید اثر هنری با هدف معرفی شخصیت سردار شهید مهدی باکری اقدامی بسیار ارزشمند و قابل تحسین است اما جای تأسف است که هنگام مطالعه طرح فیلم ،متوجه شدم که اولاً این طرح حرف تازه ای برای گفتن ندارد و شامل مطالبی است که از گذشته درباره شهید مهدی باکری موجود بوده و تهیه شده از کتاب ها و منابع آماده است،ثانیاً در آن اشتباهات فاحش و غیرقابل باوری وجود داشت.من باور نمی کردم که در آن به اشتباه از شهید باکری به عنوان شهردار "تبریز" یاد شود! در ظاهر اشتباه ساده ای بود،اما اگر این اشتباه اصلاح نمی گردید، سریال بر همین اساس ساخته می شد و پس از پخش آن با بازتاب های مختلفی روبرو می شدیم ،ثالثاً بر اساس طرح فیلم لوکیشن و موقعیت فیلمبرداری اکثر بخش های سریال در جنوب کشور وآذربایجان شرقی است ،در حالی که مهدی باکری در میاندوآب چشم به جهان گشوده ،شهردار ارومیه بوده و مدت ها در شهرهای حساس استان پیکار کرده است و بودجه ساخت فیلم از طریق استانداری آذربایجان غربی تأمین می شود.با اینکه بنده مبلغی را بابت بازخوانی طرح سریال دریافت نکردم،اما با تمام دقت و توان خود اشکالات وارده و انتقادات خود را مطرح کردم و خوشبختانه جلوی بسیاری از اشتباهات گرفته شد ،طرح فیلم اصلاح گردید و قرار بر آن شد تا مصاحبه های جدیدی صورت بگیرد و تغییرات لازم اعمال شود.
چگونه می توان روحیه و اخلاق شهدای دفاع مقدس را در بین مردم ترویج کرد؟
من معتقدم کار فرهنگی با محوریت جنگ تحمیلی یعنی ترویج اخلاق رزمندگان.بر همین اساس مردم و مسئولان ما باید تلاش کنند خلق و خوی خود را به آنان شبیه کنند و ایثارگران و یادگاران دوران دفاع مقدس نیز باید طوری با مردم رفتار نمایند تا جوانان غبطه بخورند و بگویند که ای کاش ما هم در جبهه ها حضور داشتیم تا اخلاق ما هم همانند آنان می شد.ویژگی فرماندهان دفاع مقدس این بود که افراد در برخورد اول با آنان احساس می کردند که سال هاست با یکدیگر آشنا هستند و رفاقت دارند.حال باید مسئولین ما هم طوری باشند تا مردم در برخورد با آنان چنین احساسی داشته باشند.
به نظر شما وظیفه ما در صیانت و پاسداری از خون شهدا چیست؟
بنده کتابی با عنوان«جاری چون آب» تألیف نموده ام و در آن وصایای شهدا را طبقه بندی کرده ام.هنگام تنظیم این کتاب با وصیت نامه هایی برخورد کردم که برایم بسیار جالب بود.انگار آنان می دانستند پس از دفاع مقدس چه اتفاقاتی خواهد افتاد.به نظر من پاسداشت خون شهدا یعنی این که سعی کنیم در هر ماه چند وصیت نامه را بخوانیم و ببینیم که این شهید از ما چه انتظاری دارد و به ما چه توصیه ای می کند و ما هم سعی نماییم به اندازه توانمان به وصایای آنان عمل نماییم.کسی که سعی می کند پیرو راه شهدا باشد،همیشه مراقب چشم و زبان و گوش خودش است و سعی در بندگی خداوند دارد و می داند که شهدا همیشه شاهد اعمال و رفتار ما هستند.
ارومیه شهری زیبا و با مردمانی بسیار خونگرم و با فرهنگ کهن که در منطقه مرزی شمالغرب کشور قرار گرفته است.
زیبایی های این شهر با خدمات اخیر عمرانی شهرداری صد چندان شده و بنا به اظهار مسافرین و نیز خود شهروندان ارومیه ای ،این شهر بسیار زیباتر از قبل گشته است.
مرزی بودن استان که قبلا باعث دید امنیتی و محدودیت این منطقه بود، اکنون بر اثر حسن انجام وظیفه نیروهای امنیتی ،ارتش و سپاه و نیروهای انتظامی ، این قسمت از کشور را به منطقه ای امن مبدل کرده است که حتی در ارزیابی های مخصوص ناجا در رتبه های نخستین کشوری قراردارد.
متاسفانه در اکثر شهرها ، محله یا خیابانی وجود دارد که به دلیل وجود ناهنجاری های مختلف اجتماعی از قبیل فروش و استعمال انواع مواد مخدر ، انواع بزهکاری مانند مال خری ، تردد اراذل و اوباش و مفاسد اجتماعی و منکراتی ، معروف میشوند و مهر ننگی بر پیشانی این محله ها میخورد .
این محلات ناامن در شهرهای بزرگ معمولا در مناطق کمتر برخوردار و به اصطلاح (پائین شهر) واقع میشوند که تمام نازیبایی های یک شهر دراین محلات قرار میگیرد.
یکی از عوامل بوجود آمدن اینگونه محلات در شهرهای مختلف فقر فرهنگی ، فقر مالی ساکنین و بیسوادی و کنار بودن این محلات از مرکز شهر است که معمولا در حاشیه شهر بودن، نظارت پلیس را نیز ناخواسته کمترمیکند.
متاسفانه در شهر ما نیز از اینگونه محله ها وجود دارد ارومیه نیز مانند هر شهری در کنار زیبایی ها ، مناطق پرخطر و نا امن از نظر اجتماعی دارد اما یک فرق بسیار بزرگ این است که متاسفانه منطقه نا زیبای شهر ارومیه دقیقا در مرکز شهر قرار گرفته و ذاتا نامش مرکز است.
میدان ولایت فقیه ( فلکه مرکز) تبدیل به نقطه ضعف شهر زیبایمان شده است میدانی زیبا، با نام زیبای ولایت فقیه و تندیس سرداران شهید که افتخار ارومیه هستند، امروز تصویر نازیبایی دارد.
تقریبا هر مسافری که به ارومیه سفر کند متاسفانه حداقل یک بار از این میدان گذر میکند.
این میدان ورودی بازار سنتی و خیابان امام است که آلبوم همه گونه خلاف شده است.
صحنه هایی در دور تا دور این میدان مشاهده می شود که در جاهای دیگر ارومیه دیده نمیشود.
کارتون هایی که فروشندگان قرص های غیرمجاز به عنوان ویترین از آنها استفاده میکنند، چند دختر و زن غیر بومی که بظاهر بساط دستفروشی دارند ، سیخ و فرفره و چاقو میفروشند اما نیت اصلی آنها بگفته شاهدین و کسبه ،فریب و اخاذی از جوانان و مسافران است.
متکدیان از سنین مختلف و کودکان آفتاب سوخته که واکس میزنند و برای جذب مشتری با هم در گیری دارند و مهمتر از همه جوانانی که برای یافتن مشتری برای مواد مخدر و قرص های اکستازی ، ترامادول، متادون و غیره دائم دور تا دور مرکز میچرخند.
طرح ناتمام میدان امام در جوار مسجد جامع را نیز به این مشکلات اضافه کنید کافیست با ماشین در حاشیه این فلکه فقط چند ثانیه توقف کنید تا ببینید برای خدمت رسانی چگونه از سر و کله شما بالا بروند، مخصوصا اگر پلاک ماشین ارومیه ای نباشد.
ابتدای خیابان مهاباد نیز پاتوق انگشتر و تسبیح فروشانی شده است که تجمع بسیارشان در پیاده روها واقعا گذر از کنارشان را برای خانم ها تقریبا غیر ممکن کرده است و نارضایتی مغازه داران از سد معبر نیز راه بجایی نیافته است.
در ابتدای خیابان طالقانی نیز چند نفر از روستاهای اطراف یکی دو تا بوقلمون و کبوتر و مرغ و خروس آورده و در کنار جوی آب سر میبرند که تصاویر بسیار بدی در ذهن بینندگان باقی میگذارد با رسیدن فصل گرما هوا نیز بسیار نامطبوع میشود و بوی بد و حشرات موزی وغیره که ماشا اله بیداد می کند.
دورتادور فلکه مسافرخانه هایی هست که مملو از مسافرینی می باشد که متاسفانه از نظر مالی ضعیفند و بدون بازدید از نقاط دیدنی شهر ، عموما کل ارومیه را از منظر این محل تجسم میکنند .
تقریبا اکثر خانواده های ارومیه ای راضی نمی شوند با خانواده از مرکز تردد کنند.
دایره المعارف الفاظ رکیک ، تبلیغ آزادانه و بی شرمانه داروهای قوای جنسی، انواع قرصهای ضد بارداری و غیره حس کنجکاوی هر نوجوان ساده را بر می انگیزد که این بسیار خطرناک است و اعتیاد یا ایدز و زورگیری میتواند تاوان پاسخ به حس این کنجکاوی در مرکز باشد.
در مورد مواد مخدر نیز چندین سال است که به این باور رسیده ایم که بهترین راه مبارزه با مواد مخدر ،پیشگیری است.
پیشگیری بهتر و کم هزینه تر از درمان اعتیاد است، طبق نظر سنجی ها حدود90درصد افراد جامعه ،اعتیاد را به عنوان یکی از تهدیدات مهم خانواده ها میدانند و در این خصوص نگرانی دارند.
برای مبارزه با قاچاقچیان هزینه های گزاف صرف میشود،از هزینه های مالی تا شهادت رشیدترین جوانان این مرزوبوم، برای درمان معتادین نیز هزینه های بسیاری به عنوان یارانه دارو به مراکز ترک اعتیاد تحت نظارت بهزیستی و علوم پزشکی پرداخت میشود که متاسفانه طبق آمار تنها 20درصد معتادین از این راه سلامتی خود را بازمیابند.
در مواردی دیده میشود که حتی معتادین داروی شفای خود را در مرکز، با مواد مخدر عوض میکنند!!
همه این اتفاقات نازیبا در کمال ناباوری در مرکز شهر ارومیه اتفاق می افتد که امید است بزودی ، شاهد اقدامات موثر در ساماندهی به این میدان باشیم.
شاید اگر این محل در حاشیه شهر قرار داشت تبعات منفی این مکان کمتر دامن گیر افراد جامعه می شد.
یکی از مهمترین ارکان هیئت های فوتبال، کمیته داوران آن است که می تواند نقش تعیین کننده ای در ارتقای آمارهای کیفی این هیئت داشته باشد.
هیئت فوتبال ارومیه چندین وچند سال است هر ازچندگاهی دست به تغییر رئیس کمیته داوران میزند تا بتواند علاوه بر ارتقای کیفی قضاوت داورانش، به فکر پشتوانه سازی برای جامعه داوری استان و ایجاد جایگاه مناسب برای آنان در لیگ های مختلف کشور باشد.
اینروزها خبرهای ضد و نقیضی درباره کمیته داوران هیئت فوتبال ارومیه به گوش می رسد که چندان نمی تواند خوشایند باشد.
شنیده شده است که سعاد وفاپیشه رئیس کمیته داوران ارومیه در پی اختلاف با حسین نیرویار دبیر هیئت فوتبال ارومیه و رئیس کمیته داوران استان از سمت خود استعفا داده است.
این خبر هنوز از سوی هیچ یک از مسئولین فوتبالی استان و شهر ارومیه تایید و تکذیب نشده است اما خبرهای رسیده حاکیست نیرویار پس از ماه مبارک رمضان دست به تغییرات در کمیته داوران هیئت فوتبال ارومیه خواهد زد و قرار است سرپرست جدید این کمیته را معرفی کند.
سعاد وفاپیشه بهمن ماه سال 91 ریاست کمیته داوران ارومیه را برعهده گرفت اما همزمان با شروع به کار زمزمه هایی مبنی بر اختلاف ریشه دار وی با نیرویار دبیر این هیئت به گوش می رسید.
هم اکنون امید باراندوزی داور لیگ برتر فوتسال ایران به طور موقت مسئولیت چینش داوران ارومیه را برعهده دارد.
هم اکنون امید باراندوزی و کمال بایزیدی در لیگ برتر فوتسال، جهانگشت محمدیان در لیگ فوتبال ساحلی و حمیدرضا کنعانی در لیگ برتر فوتبال و بالاترین سطح فوتبال ایران سوت و پرچم می زنند و نماینده شایسته ای برای فوتبال استان هستند.
اروم نیـــوز درصدد است تا در مصاحبه ای اختصاصی با وفاپیشه ابهامات قضایای اخیر کمیته داوران هیئت فوتبال ارومیه را برطرف نماید.
گفتنی است سعاد وفاپیشه علاوه بر داوری و قضاوت در لیگ های فوتبال ایران بعنوان مجری در شبکه سیمای استانی آذربایجان غربی فعالیت می کند.
بازار تاریخی ارومیه امروزه به علت عدم توجه کافی مسئولین وضعیت نابسامانی دارد.
بازار
ارومیه بکه با این بی مهری های روبه روست برگی از سند فرهنگی و هنری و
معماری و اقتصادی و از ارکان اساسی هویت تاریخی شهر محسوب می شود که
نیازمند توجه جدی مسوولان به این بنای عظیم و تاریخی است.
بخش عمده باقی
مانده و سالم بازار سنتی و سرپوشیده ارومیه حدودا در بافت مرکزی شهر قرار
گرفته است و بین خیابان های عسگرآبادی، امام،مهاباد و اقبال قرار گرفته
است.ا
این بنا از سبک معماری صفویه در ارومیه باقی مانده و همجواری با مسجد جامع به زیبایی آن افزوده است.
در 22 خرداد 1362 بازار ارومیه در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید، ساختار بازار از راسته های اصلی و فرعی و نامتقارن و بدون ریتم و ترتیب و نظم خاص تشکیل شده است.
هر راسته ای طبق عرف دیگر بازارهای کشور معمولا با اصنافی که در آن کار میکنند نامگذاری شده است مثل: راسته ی عطاران، زرگران، پوشاک فروشان، چاقوسازان، فرش فروشان و .غیره ، مجموعه بازار شامل تعدادی سرا و تیمچه و حمام قدیمی است.
این بازار با این همه مزایا و سوابق تاریخی به قول فرماندار پیشین ارومیه اقای شریف نژاد "شانس حضور در فهرست یونسکو را دارد و در نوبت برای ثبت در فهرست آثار تاریخی یونسکو بسر میبرد اما مشکلاتی از قبیل فاضلاب بازار و ساماندهی چاه ها و کانال های مسدود شده قدیمی و نیز ساماندهی برق و گاز راسته ها و تیمچه ها باید بصورت سریع و در اصطلاح ضربتی حل شود تا بتوانیم با ثبت در یونسکو از مزایای جهانی شدن این بازار استفاده کنیم زیرا ثبت آثار در یونسکو اثرات مثبت زیادی در زمینه های فرهنگی و اقتصادی برای هر شهر دارد".
اما متاسفانه اگر یکساعت وقت برای قدم زنی
در بازار ارومیه بگذارید می بینید که کسبه بازار ،از خدمات بسیار ابتدایی
مثل شستن کف بازار هم دل خوشی ندارند، حال ثبت در فهرست یونسکو پیشکش!!!
بازار
سنتی ارومیه مشکلات بسیاری دارد که احتمالا از دید مسئولین محترم میراث
فرهنگی به دور مانده است، چون اگر اینگونه نبود تا کنون با دستور صریح
فرماندار و استاندار سابق تا بحال این مشکلات حل شده بود.
اکنون که حاشیه های شهر نیز توسط شهرداری از سنگفرش مطلوب برخوردار شده وضعیت نابسامان این بازار شایسته شهر ارومیه نیست.
البته لازم به یادآوری است که بعضی از مشکلات کوچک بازار بدست خود کسبه حل میشود و اکثر صاحبین مغازه ها راضی اند تا با هزینه خودشان اقدام به ترمیم مغازه ،گازکشی،ترمیم سنگفرش و غیره نمایند اما به دلیل قدیمی بودن بازار این کار فقط باید توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری انجام گیرد که متاسفانه نتیجه این قانون را میتوان در عکسهای زیر دید.

نبود آبخوری و سرویس بهداشتی مناسب در بازار، سیم کشی های قدیمی که هم خطرناک هستند و هم چهره نازیبایی به بازار داده اند، اجرای طرح رفع سدمعبر برای مغازه داران متخلف ، ترمیم سنگفرش و شیشه های پشت بام بازار، نتقال صنعت چاقوسازی به کنار یا حاشیه بازار ، شستن ماهیانه کف بازار برای رعایت بهداشت و جلوگیری از گردوخاک و در نهایت جمع آوری متکدیان هم از مشکلات عدیده این بازار است که بازاریان خواهان رسیدگی مسوولان به آن هستند تا این مکان تاریخی حداقل چهره ظاهری خود را حفظ کند.



















اردوی آمادگی تیم ملی روئینگ در خرداد ماه سال گذشته به مدت یک ماه قبل اعزام به مسابقات فرانسه برگزار شد و هم اکنون نیز از دهم تیرماه در پشت سد شهرچایی ارومیه آغاز شده است.
وی اظهار کرد: متاسفانه هیچگونه حمایتی از سوی فدراسیون و اداره کل ورزش و جوانان از ما نشده است و من از اعتبارات شخصی خود تاکنون نزدیک به 200 میلیون ریال برای برگزاری این اردوها هزینه کرده ام و همچنان منتظر حمایت مسئولان هستم.
شادمان گفت: استان ما دهها روئینگ سوار ملی پوش دارد که برای کسب و حفظ آمادگی لازم و ابقا در ترکیب تیم ملی و اعزام به بازی های اینچئون باید حمایت و پشتیبانی شوند و من با تمام وجود برای این کار تلاش کرده و خواهم کرد.
وی ادامه داد: من برای تامین تغذیه بازیکنان بیش از 150 میلیون ریال بدهکار هستم و این یکی دیگر از مشکلات مهمی است گریبانگیر ما شده است.
شادمان گفت: در تمامی دنیا شهرداری ها وظیفه تامین هزینه های ورزشی را بر عهده دارند و ما نیز از مسئولان شهرداری ارومیه تمنا داریم ورزش را فقط محدود والیبال نکنند و به جای صرف هزینه های چندین میلیاردی برای والیبال کمی نیز به فکر سایر رشته های مدال آور باشند.
وی ادامه داد: اردوی تیم ملی روئینگ هم اکنون در ارومیه برپا شده است و ما مجبور شدیم از مساعدت خود ملی پوشان نیز در تهیه امکانات رفاهی و تغذیه این اردو بهره بگیریم تا شاید فرجی حاصل شود و مسئولان دستی به جیب برده و برای حل مشکلات مالی هیات و قهرمانان نام آور و مدال آور این رشته آستین بالا بزنند.
شادمان گفت: بازی های اینچئون مهمترین کارزار ورزشی برای کشورهای آسیایی است و ما هم اکنون به حمایت و یاری مسئولان نیاز داریم و با توجه به فرصت کمی که در اختیار داریم نباید بیشتر از این فرصت سوزی کنیم.
وی که همزمان با ریاست هیات قایقرانی استان، سرپرستی اردوی تیم ملی را که در ارومیه برگزار می شود برعهده دارد، افزود: به نظر من مسئولان ورزشی به جای خودنمایی کردن در رسانه ها کمی هم در پشت پرده به فکر این جوانان ورزشکار باشند چرا که کسب مقام در بازی های اینچئون افتخاری برای جامعه ورزش کشور است.
شادمان ادامه داد: من حتی برای حل و فصل مشکلات مالی حتی از اداره کل ورزش استان پولی به عنوان قرض درخواست کردم که در اسرع وقت به آنان برگردانم ولی متاسفانه نتیجه ای عایدم نشد و همچنان درگیر این مسائل پیش و پا افتاده هستم.
وی افزود: فعلا سرمربی چینی که قرار بود به ارومیه سفر کند به دلیل مشکلات مالی نتوانسته وارد شهرمان شود و تا زمانی که نتوانیم مشکل مالی خود را حل کنیم نمی توانیم پذیرای مربی خارجی باشیم.
شادمان اظهار کرد: فدراسیون چون از سوی سرپرست اداره می شود قادر به حمایت از ورزشکاران نیست و من نیز به دلیل حضور ملی پوشان این استان در ترکیب تیم ملی خود را موظف به برگزاری اردو می دانم و تمام تلاشم را برای اعزام تیم به رقابتهای اینچئون به کار می گیرم.
سرپرست برگزاری اردوی تیم ملی روئینگ ادامه داد: فدراسیون قول مساعدت داده ولی فعلا در حال حاضر با مشکلات مالی مواجه است و نمی تواند کمک حال ما باشد و این امر باعث می شود معضلاتی زیادی در آماده سازی بازیکنان داشته باشیم.
بحث بر سر مقوله حجاب و عفاف و لزوم توجه به این موضوع یکی از مقولاتی است که شاید نقل تمام محافل و جلسات فرهنگی باشد و ضرورت توجه به آن در سخنان تمام مسئولان و مدیران، خودنمایی کند.
صحبت از حجاب و عفاف که میشود شاید ناخودآگاه ذهن اغلب مردم به سوی دختران و زنان بیحجاب و بدحجاب برود، هر چند منکر لزوم فرهنگسازی در ارتباط با رعایت حجاب در میان بانوان نبوده و نیستیم، اما باید دید سهم مردان از «حجاب و عفاف» چه میزان است و آیا به واقع توجهی به این موضوع میشود؟
تقلید از فرهنگ غلط غرب تا بدان جا در ذهن و فکر بعضی از جوانان ایرانی رسوخ کرده که از مدلهای موی غربی، لباسهای تنگ و چسبان، پوششهای زننده و یا لباسهای بدننما که بگذریم این روزها شاهد عادی شدن برداشتن ابرو توسط برخی از پسران جامعه و حتی آرایش آنها هستیم.
متأسفانه و صد افسوس شهر مرزداران ماکو نیز این روزها دچار چنین معضلی شده که شاید این وضعیت دیگر عادی شده باشد و این عادی بودن یعنی زنگ خطر.
آرایشگاههای مردانه نیز پابه پای این بحران بیهویتی، هویت از کف داده و با تبلیغ مدلهای فشن، برداشتن ابرو، رنگ مو و رنگ ابرو، خود به یک تابلوی تبلیغاتی در گسترش این معضل تبدیل شدهاند.
برخی دیگر از آنها نیز از برنامههای ماهوارهای الگو میگیرند تا به قول خودشان از آموزشهای بهروز و مدهای جدید بهره گیرند و هنر خود را روی مشتریهایشان عرضه کنند!
متنوع شدن تفریحات فرهنگی، شناخت و فهم ارزشها و در نتیجه تغییر ناگهانی آداب و رسوم و سبک زندگی اجتماعی، باعث به وقوع پیوستن رفتارهای ناهنجار و متضاد یا اصول جامعه میشود که یکی از این رفتاره است.
اما این عزم ملی در چه راستا و با چه رویکردی باید لحاظ گردد. متاسفانه امروزه یکی از معضلاتی که دامن خانواده های ایرانی و زندگی آنها را گرفته است، جایگزینی سبک زندگی غربی به جای سبک زندگی ایرانی است.
با گسترش فناوری و متاسفانه ورود دیش های ماهواره ای به منازل و خو گرفتن مردم با برنامه های به ظاهر مفرح آن، عملا مردم با سبک زندگی غربی هم آغوش شده اند و به زبان ساده تبعیت از فرهنگ اصیل ایرانی را نوعی بی کلاسی و دِمُده می پندارند در حالی که اتفاقا هدف غرب از تولد و بارور کردن همه شبکه های ماهواره های و رسانه های ترویج فساد و فحشا، به غارت بردن همین فرهنگ ناب ایرانی اسلامی ایرانیان است که باید اذعان کنیم تا حدی نیز موفق بوده است.
والدین و فرزندان و شکاف بین آنها
شاید
در نگاه نخست بازگشت به چندین سال قبل و پیروزی از سبک زندگی گذشتگان
کاری سخت و رنج آور باشد، اما اندکی تامل و قدری تفکر قطعا هر ایرانی را
به این فکر وا میدارد که افسردگی، تنهایی، غربت و ... تنها دستمایه غربی
ها برای زندگی ایرانیان بوده است.
امروز جوانان و نوجوانان تا
حدی از خانواده های خود فاصله گرفته اند که عملا تنها زیر یک سقف زندگی می
کنند و هیچ قرابت فکری دیگری با یکدیگر ندارند در حالی که در گذشته های
نه چندان دور، پدر یا مادر در نقش اولین رفیق هر نوجوان و جوان ظاهر می
شدند اما این آموزه های شبکه های ماهواره ای است که دیگر پدر و ماد رنمی
توانند فرزندان را درک کنند و از این رو جوان باید برای پر نمودن خلا های
عاطفی خود به رفقای ناباب پناه ببرد.
این وضعیت تنها با عزم ملی دگرگون می شود. عزمی که نه به مدیریت مدیران کاری دارد و نه به نقش حکومت و نظام. این ایرانیان هستند که باید تعریف خود را از خانواده تغییر دهند و با بازگشت به سبک زندگی اسلامی ایرانی خود، به سبک های زندگی دیگران یک «نه» بزرگ بگویند.
دهم ماه رمضان سال دهم بعد از بعثت، حضرت خدیجه کبری(س)، همسر عظیم الشأن و والامقام پیامبر خاتم(ص) دیده از جهان فروبست و آن سال را که مقارن با رحلت حضرت ابوطالب(ع) نیز بود را، بنام "عام الحزن" در تاریخ اسلام با خاطره ای تلخ ماندگار ساخت.
حضرت خدیجه(س) به عنوان همسر پیامبر خاتم(ص) که 25 سال زندگی در جوار آن دردانه عالم خلقت را درک کرد، به عنوان نخستین بانوی مسلمان، دومین ایمان آورده به نبی خاتم(ص)، همراه و همیار پیامبر اعظم(ص) در راه تبلیغ و نشر آیین اسلام و به عنوان مادر یگانه هستی، حضرت زهرا(س) دارای مقامی بسیار والا و شانی عظیم است که متاسفانه صفحات تاریخ اسلام نه تنها حق آنرا ادا نکرده، بلکه جفاهای بسیاری را نیز در این باب متوجه آن بانوی بزرگوار نموده است. تاریخی که به خاطر کم کاری محققان (مخصوصا محققین عالم تشیع)، متاسفانه دستاویز بسیاری از تحریفات و اسرائیلیات گشته و راه سوء استفاده را در امر منحرف سازی اذهان و تحریف حقایق، بر روی بدخواهان و کینه ورزان دین اسلام بازگذاشته است.
خدیجه(س) کیست؟ آیا همان زنی است که سن و سالش مهمترین نظرگاه تحقیق محققان می باشد!؟ آیا همان زنی است که فقط اموالش بایستی در تاریخ جلوه گری کند؟! آیا همان بانویی است که ورقه بن نوفل مسیحی را ، عالم تر و داناتر از نبی الهی در راه اثبات نبوت حضرت محمد(ص) می داند!؟ آیا همان همسری است که پیامبر(ص) را متوجه قهر الهی کرده و نبی خاتم(ص) را، به حدسی و گمانی در غمی افزون از باب انقطاع وحی مبتلا می سازد؟ آیا خدیجه(س) همان زن کهنسالی است که زیبایی و شمائل محمد امین، او را عاشق خویش ساخته و به همین دلیل اموال خویش را نثار معشوق خویش می نماید!؟ و چه بس جفاپیشه است تاریخ و چه بسیار کم کار وقاصرند تاریخ نگاران، در حق این بانوی بانوان.
اگر تاریخ چنین نگارد و مدافعی برنخواسته و دفاعی جانانه در قبال مقام آن بانوی بی همتا ننماید، ساخته شدن فیلمهای موهن و نوشته شدن کتابهای شیطانی و مملو از اسرائیلیات را، محکوم نمودن بی معنی می نماید. بهتر آن است که قبل از منتظر شدن برای حضور در راهپیمایی های محکوم نمودن چنین توطئه هایی، به خویشتن بازنگریسته و از کم کاری عالمان و آگاهان فریاد سرداده و از قصور خویش در رشد شعوری و شوری در این باب، ناله نماییم، شاید که موثر افتد و به خواب رفته گانی از خواب غفلت برخیزند.
حضرت خدیجه (س)که بود؟
• بانوی بزرگواری که از پدر و مادری نجیب و بزرگوار در مکه دیده به جهان گشود.
•
در زمان جاهلیت عرب که جهل و نادانی و فساد غوغا می کرد، به "الطاهره-
امراه القریش- بانوی عاقل و مبارکه و سیده زنان" معروف بود.
• تاریخ نگاران ایشان را به عقل و زیرکی و وقار و حق طلبی ستوده اند.
• شهرت ایشان در داشتن روحیه و شم اقتصادی بالا در تاریخ پرآوازه است.
• دیانت و عفت از خصوصیات آن بانوی بانوان بوده است.
• و چه شانی بالاتر از کُف بودن با محمد امین برای زندگی مشترک.
• و چه شانی بالاتر از مادر فرزندان نبی خاتم(ص) بودن.
• و چه شانی بالاتر از 25 سال زندگی مشترک با پیامبر اسلام(ص) به عنوان عزیزترین کس و تنها همسر.
• اوست نخستین زن مسلمان.
• اوست دومین سبقت گیرنده در ایمان به نبی خاتم(ص) بدون لحظه ای درنگ.
• اوست سومین عضو نخستین نماز جماعت تاریخ اسلام در کنار نبی و ولی.
• و خدیجه(س) کسی است که جان و مال خویش را فدای دین الهی نموده و ایمان خویش را در زبان و عمل به اثبات رسانده است.
• ایشان همان بزرگواری است که حامل نور فاطمه(س) گشته و افتخار مادری آن دُرّ بی همتای هستی را مفتخر گردید.
• ایشان همان درس آموز نمونه مکتب نبی (ص) بود که ولایت ولی را پذیرفته و به آن اقرار نمود.
• و ایشان همان گوهری بود که پیامبر اسلام(ص) تا پایان عمر خویش به یادش، مشکلات را فراموش کرده و دل خویش را تسکین می داد.
آری تاریخ گواهی می دهد که:
پیامبر(ص) وعده بهشت را به آن بانوی بزرگوار داده است.
پیامبر(ص) همسری خویش در آخرت را پاداش تلاشهای آن همسر باوفا دانسته است.
پیامبر خاتم(ص) ایشان را جزو چهار زنی که به کمال رسیده اند برشمرده است (آسیه، مریم، خدیجه، فاطمه(س)).
پیامبر(ص) ایشان را در بین افضل زنان بهشتی به عنوان نخستین زن نامبرده است. (خدیجه، فاطمه (س)،مریم، آسیه).
پیامبر(ص) ثروت ایشان را سودمندترین ثروتها برای ترویج اسلام معرفی می کنند.
پیامبر
اعظم(ص) در هنگام رحلت آن بانوی بانوان، رضایت کامل خویش از ایشان را
ابراز داشته و آن بزرگوار را در لباس خویش (و به نقلی در پارچه ای فرستاده
شده از طرف خداوند) تکفین نموده است.
تاریخ گواهی می دهد که جبرئیل سلام رسان الهی به خدیجه(س) بوده است.
سه سال قبل از واقعه هجرت نبی(ص) و آغاز دوران شوکت و عظمت اسلام در مدینه، آن بانوی والامقام که نقشی بی بدیل در ترویج و نشر دین برعهده داشت و همسری بی مانند برای رسول الهی(ص) بود جان را به خالق بی همتا تسلیم کرده و در گورستان مکه در "حجون" آرمید.
خدیجه(س) به عنوان نخستین بانوی مسلمان الگویی بی نظیر در آغازین سالهای بعثت نبی(ص) برای سایر زنان ایمان آورده به اسلام بود. ملجاء و پناهگاهی تسکین بخش برای نبی(ص) در مقابل تمامی مشکلات و آزار و اذیتهای مشرکان، همراه و همیاری بی مانند در راه استقرار و نشر اسلام که تمام زندگی خویش را فدای آیین آخرین الهی نموده و در 10سال درک مسلمانی و نبوت نبی(ص) یارشاطر بود نه بار خاطر.
خدیجه(س) بانویی که خانه اش محل دعوت گشت و مورد هجمه بدخواهان.
بانویی که ناز و تنعم را با فرمانبری از نبی(ص) و تحمل مشکلات معامله کرد.
بانویی که لیاقت مادری فاطمه(س) را در خویش به رخ تمامی زنان عالم کشیده و خود را نشاندار به مادری تمامی ائمه منتخب الهی نمود.
پیامبر(ص) در جواب یکی از زنان حسود خویش که به مقام خدیجه(س) و ذکر مداوم فضایل او از طرف نبی خاتم(ص) با لحنی زشت و ناپسند اعتراض کرده بود چنین فرمودند: "هرگز خداوند نیکوتر از او(خدیجه) را به من عوض نداده است. زیرا هنگامی که همه مردم منکر رسالتم بودند، خدیجه بود که به من ایمان آورد و در آنوقت که دروغگویم می پنداشتند خدیجه بود که مرا تصدیق کرد و آن زمان که مردم مرا در مضیقه مال گذاشته بودند هم خدیجه بود که مرا شریک دارایی بی حسابش گردانید و در حالی که خداوند مرا از زنان دیگر بی بهره کرده بود خدیجه به من فرزندانی ارزانی داشت."
چه زیباست ترتیبی که فضایل خدیجه(س) در کلام نبی(ص) یافته است که ثروت و مال خدیجه (س) مطمئنا ارزشمند است اما نه ارزشمندتر از ایمان آوردن او و تصدیق نبی(ص) از طرف او.
سخن آخر اینکه: دهم ماه مبارک رمضان، فرصتی است جهت عرض ارادت خدمت آن بانوی بانوان که یکی از چهار بانوی برتر دنیا و بهشت برین است و به صراحت بگوییم که بسیار برتر از مادران بزرگوار انبیاء و ائمه و حضرات والامقامی همچون زینب کبری(س)، رقیه (س) و ام البنین(س) و امثالهم می باشد.
شاید جفا در حق مادر فاطمه زهرا(س) از طرف ما شیعیان که قاصریم از باب برنامه های شعوری و شوری در این باب، کمتر از جفای برخی مبغضان و کج اندیشان که مقام آن بانوی بی همتا را به خاطر جلوه دادن برخی دیگر از زنان پیامبر و یا به خاطر فراموشاندن نام علی و زهرا(س) روا می دارند، کمتر نباشد. و ای کاش حق آن بانوی بهشتی ناشناخته را ادا کنیم.
رشدقارچ گونه تابلو های تبلیغاتی در سطح شهر ارومیه که مسائل چندان جالب و مفیدی بر روی آنها به چشم نمی خورد در تمام خیابانها،چهاراهها و بلوارها تا چشم کار می کند دیده می شود.
طی سال های اخیر ضعف تبلیغات رشد چشمگیری داشته است به طوریکه بی توجهی مدیران شهری به این مسئله و افزایش این پدیده دامن زده است و باعث ایجاد فضایی خالی از شور و نشاط بر روح قالب شهر شده است.
واژه ارزش در ارومیه واژه ای کاملا نامأنوس وناآشناست و دلیل آنرا هم می توان از تابلوهای تبلیغاتی که در سطح شهر نصب شده اند یافت بطوریکه می توان گفت بیش از 80 درصد موارد تبلیغی بر روی این تابلوها به مسائل غیرارزشی و غیرمفید برای عموم مردم اختصاص داده شده اند.
جدای از مسئله رشد قارچ گونه این تابلوها که چهره ناخوشایندی به شهر زیبای ارومیه داده اند تبلیغات مسائل غیرارزشی و غیرمفید و حتی گاها جلف بر روی این تابلوها اعتراض و گلایه مندی شهروندان را در پی داشته است.
تبلیغ لباس عروس،حمام سنتی ،آرایشگاههای زنانه و هزاران گونه از این موارد که لزومی نسبت به تبلیغات گسترده آنها در سطح شهر نیست موجبات نارضایتی مردم را فراهم آورده است .
گاها انگیزه مالی باعث شده تا برخی مدیران از رسالت واقعی و وظایف ذاتی خود دور شوند بطوریکه هر کس که به شهرداری مراجعه می کند و جای خالی در سطح شهر برای نصب چند میله و به اصطلاح تابلوهای شهری پیشنهاد می دهد دست رد به سینه او نمی زنند و برای درآمدزایی بیشتر آن را به اجاره واگذار می کند.هر چند که نتیجه این کار علاوه بر جلوه نامطلوب بصری شهر موجبات ضعف فرهنگ غنی مردم آذربایجان را فراهم می کند.
اکثر عابرانی که از کنار این گونه تابلوهای تبلیغاتی گذر می کنند می گویند هر کس لباس عروس بخواهد یا آرایشگاه ،خودش بلد است چگونه گلیم خود را از آب بکشد و نیازی به نصب تابلوی به این بزرگی در سطح شهر نیست و ما انتظار داریم بر روی این تابلوها مسائل ارزشی و مفید و قابل استقاده برای عموم مردم نصب و اطلاع رسانی شوند .
از آنجا که ارومیه شهری زیبا ودارای آب و هوای خوبی است همه ساله و گاها در تمام فصول شهر پذیرای گردشگرانی از تمام نقاط کشور است و مردم ارومیه از این امر ناراحت و دلواپسند که دیدن این گونه تابلوها که به مسائل غیرارزشی اختصاص داده شده اند دید گردشگران را نسبت به مردم و فرهنگ ارومیه ای ها تغییر خواهد داد.
حاصل این اقدام نسنجیده باعث شده است که سر را به هر سو که برگردانی گونه ای از آگهی و تابلوهای تبلیغاتی در سطح شهر مشاهده می کنی که مسائلی که نباید بر روی آنها تبلیغ می شوند.
از آنجا که سیمای هر شهر بازتابنده باورها و اندیشه های مردم شهر است امید است شهرداری با تمام پتانسیل و با استفاده از نظر کارشناسان مجرب و رعایت حقوق شهروندان و خصوصا توجه به نیازها و فرهنگ غنی شهر خود نسبت به تبلیغ مسائل ارزشی و برخواسته از دل مردم خود برآیند
،رسول خضری نماینده مردم پیرانشهر و سردشت درمجلس شورای اسلامی ضمن اعلام این خبر با اشاره به مباحث مطرح شده در این خصوص تاکید کرد: برای حمایت همه جانبه از عزیزان ایثارگر و جانباز و مصدومان شیمیایی ما یکی دو طرح در بخش سلامت که بنیادی ترین مظهر عدالت است را مطرح و مورد بررسی قرار داده ایم.
نماینده ایثارگر مجلس اظهار داشت:
بحث جانبازان شیمیایی که به گردن این کشور حق زیادی دارند یکی از دغدغه های
اصلی کمیسیون درمان و بهداشت مجلس است، چرا که قسمت عمده ای از بحث
داروها نیز به داروهای مصدومان شیمیایی و جانبازان بر می گردد که امیدوارم
در آینده نزدیک و با جایگزینی داروی ژنریک که بسیار کمتر از قیمت برند است
مشکل برطرف شود.
خضری با بیان این مطلب که در حال حاضر
در کشورهای پیشرفته جهان از داروهای برند به سمت ژنریک روی آورده اند
متذکر شد: پس ما چرا در جهت خلاف این جریان حرکت و هم هزینه بیشتری برای
خرید داروی برند پرداخت می کنیم در صورتی که از آن نتیجه کمتری گرفته می
شود و مطمئن هم نیست.
این نماینده مجلس تاثیر این طرح
در کاهش قیمت دارو را مورد اشاره قرارداد و افزود: در بحث جایگزینی داروی
ژنریک در صورتی که بتوانیم با کمک سازمان غذا و دارو ، وزارت بهداشت ، مجلس
، مجموعه دولت و مردم آن را مدیریت کنیم قطعا این قول را به شما می دهم
که قیمت دارو تا سطح یک پنجم آن کاهش پیدا خواهد کرد.
وی
ادامه داد:این موضوع خود باعث کمک به سبد سلامت خانواده های جانبازان به
خصوص مصدومان و جانبازان شیمیایی که هر سال بابت خرید داروهای آنان مبالغ
زیادی هزینه می شود خواهد شد. اگرچه این موضوع فرق نمی کند که این مبلغ را
بیمه پرداخت می کند یا مردم چرا که در هر صورت از بیت المال هزینه می شود.
خضری
همکاری و هماهنگی دولت و مجلس را در مورد این طرح خواستار شد و گفت:دولت
در این زمینه باید هماهنگ کننده، سیاستگذار و تصمیم گیرنده باشد همچنین
سازمان غذا و دارو باید سیاست خود را عوض و از سمت برند به سمت ژنریک سوق
پیدا کند.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در پایان
خاطرنشان کرد:جالب است که در سیاست های کلی که مقام معظم رهبری ابلاغ در
بخش سلامت فرمودند در بند 5 آن همین قضیه مورد تاکید قرار گرفته است بنا بر
این در راستای آن ما باید به سمت داروهای ژنریک برویم و از بحث برند خارج
شویم ما بنا داریم این موضوع را که هر ساله درصد بسیار قابل قبولی از ارزی
که جهت خرید دارو از کشور خارج می شود را بر مبنای اقتصاد مقاومتی که یکی
از رئوس آن همین موضوع است. برنامه ریزی و ساماندهی کنیم.
منطقه عملیاتی حاج عمران، منطقه ای است سوق الجیشی مابین شهرهای پیرانشهر ایران و چومان مصطفی عراق. حاج عمران نام پادگانی عراقی است در 12 کیلومتری مرز ایران و عراق، که در جاده ی مواصلاتی پیرانشهر- رواندوز(عراق) واقع شده است. این پادگان در عملیات والفجر 2 به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. این ناحیه پوشیده از عوارض کوهستانی است، که از مهمـترین آنها می توان به دو ارتفاع مرزی تمرچین و قمطره در 12 کیلومتری جنوب غربی پیرانشهر اشاره نمود. خط راس کوه های قمطره مرز دو کشور ایران و عراق را تشکیل می دهند.
وضعیت پیشین یادمان :
وضعیت قبل از شروع جنگ تحمیلی :
منطقه شمال غرب با توطئه بیگانگان از بدو پیروزی انقلاب اسلامی به صحنه درگیری نیروهای مسلح ج.ا.ا با گروهک های ضدانقلاب تبدیل شده بود لیکن ارتش عراق در تهاجم سراسری اولیه، خط حد شمالی را در منطقه نوسود قرار داده و شرایط منطقه اجازه گسترش عملیات به منطقه کردستان را نداده بود لیکن پس از گذشت مدتی، جنگ به این منطقه نیز گسترش یافته و انجام عملیات های متعدد منجر به حضور دائمی یگان هایی از دو طرف در مواضع حساس و قلل مهم منطقه و محورهای وصولی گردید.
وضعیت هنگام شروع جنگ تحمیلی :
همزمان با آغاز جنگ از سوی رژیم بعث، عملیاتی در منطقه حاج عمران انجام نشد بلکه جنگ بعدها به این منطقه کشیده شد.
وضعیت حین جنگ تحمیلی :
ارتفاع 2519 متری در منطقه عمومی حاج عمران همراه با ارتفاعات واراس، شهداء، نصر و گردمند از عوارض حساس و کلیدی منطقه محسوب شده و عمدتاً دید بسیار مناسبی را به همه جهات نسبت به منطقه حاج عمران فراهم ساخته و کنترل حرکات را به طرف منطقه مذکور، آسان می نمود. در این میان ارتفاع شهدا وضعیت حساس تری را دارا بود لذا عملیاتهای متعددی در این منطقه اجرا و ارتفاعات منطقه بارها دست به دست گردید.
وضعیت موجود یادمان :
یادمان حاج عمران در دامنه ارتفاعات بر مزار شش شهید گمنام احداث شده است.
در محل یادمان با هماهنگی بهداری ارتش و سپاه نسبت به برپایی چادر امداد و تحویل داروها و لوازم مورد نیاز اقدام شده و نظارت و کنترل امورات بهداشتی و درمانی توسط مسئولین مربوطه ادامه دارد. همچنین مرکز فوریتهای پزشکی 115 مرز تمرچین مجاور یادمان شهدا از هر نظر آمادگی لازم جهت خدمات پیش بیمارستانی را دارند.
عملیاتهایی که در این منطقه صورت پذیرفته :
1) عملیات والفجر2 ، 62/04/29 توسط سپاه و ارتش
2) عملیات ایذایی ظفر 3 ، 64/04/07 توسط لشکر 64 ارتش
3) عملیات قادر ، 64/04/24 توسط سپاه و ارتش
4)عملیات پدافندی حاج عمران ، 65/02/24 توسط ارتش
5) عملیات حاج عمران ، 65/03/02 توسط تیپ 57 سپاه
6)عملیات کربلای 2 ، 65/06/10 توسط سپاه
7)عملیات کربلای 7 ، 65/12/13 توسط لشکر 64 ارتش
8) عملیات فتح ، 66/06/10 توسط سپاه علیه معارضان کُرد
9) عملیات نصر 9 ، تاریخ 66/0901 توسط لشکر 64 ارتش
عملیات والفجر 2 : عملیات والفجر 2 در 29 تیرماه سال 62 با رمز "یا الله" آغاز با مشارکت نیروهای ارتش و سپاه در دو محور آغاز گردید. یکی اجرای عملیات نامنظم در محورهای شهیدان،کهنه لاهیجان و هوار بر خلاء و دیگری هجوم در منطقه حاج عمران به خطوط دشمن و تصرف ارتفاعات مورد نظراین عملیات بعد از 25 روز نبرد مداوم در تاریخ 23 مرداد 1362 با تصرف اهداف تعیین شده پایان یافت.
عملیات ظفر3: رزمندگان دلاور لشکر 64 پیاده ارومیه در 7 تیرماه سال 64 در ادامه عملیاتهای محدود آفندی، با ایجاد معبر در موانع دشمن که از مین های مختلف و شبکه های سیم خاردار آرایش یافته بود و عبور از این موانع موفق گردیدند به بیش از 15 پایگاه دشمن در واراس و آنه یورش برده و ضمن آسیب رساندن به آنها، دو پایگاه را بطور کامل منهدم نمایند.
عملیات کربلای2: عراق در مورخه 65/2/24 در منطقه حاج عمران به ارتفاعات 2519 حمله نمود و توانست ارتفاع مذکور را که از دستاوردهای عملیات والفجر 2 مجددا به تصرف خود درآورد.
تسلط عراق و اشراف نیروهایش بر جاده های مواصلاتی، نیروهای ایرانی را سخت تحت فشار قرار داده بود، سپاه پاسداران جهت آزاد سازی منطقه اشغال شده، عملیات کربلای 2 را طراحی و با رمز "یا اباعبدا... الحسین (ع)" اجراء نمود.
باوجودی که این عملیات در بدو امر موفقیت آمیز بود اما به دلیل هوشیاری و مقاومت دشمن، ارتفاع 2519 مجددا توسط دشمن بازپس گرفته شد و نیروهای خودی عقب نشینی نموده و تنها به تصرف ارتفاع شهید صدر در محور شمالی اکتفاء کردند.
پ) عملیات کربلای 7: از پیچیده ترین و موفقیت آمیزترین عملیاتهای آفندی بود که در طول دفاع مقدس به اجرا درآمد. این عملیات در مورخ 13 اسفند سال 65 به منظور دستیابی به اهداف عملیات کربلای 2، توسط نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی و توسط تکاوران لشکر 64 ارومیه اجرا گردید. قله 2519 متری در منطقه حاج عمران در حالی مورد هجوم گردان تکاوران لشکر 64 ارومیه قرار گرفت که چندین متر برف قله و سراسر منطقه را دربرگرفته و سربازان شجاع لشکر با راهپیمایی 24 ساعته خود در میان برفها، با رمز "یا مولای متقیان ادرکنی (ع)" دشمن را غافلگیر و اهداف مشخص شده را تصرف نموده و در مقابله با پاتک های متعدد دشمن مقاومت و ایستادگی کرده و نهایتاً بعد از 5 روز اهداف بدست آمده را تثبیت نمودند.
حضرت امام خمینی (ره) ضمن مکالمه تلفنی مستقیم با سرهنگ آذرفر - فرمانده عملیات- در روز بعد عملیات با صدور پیامی خطاب به رزمندگان می فرماید: شما با این عملیات قلب مرا خشنود ساختید.
ت) عملیات نصر 9 : لشکر 64 پیاده نیروی زمینی ارتش با 4 گردان به همراهی یک گردان از تیپ 25 تکاور نزاجا با آگاهی از حضور عناصر منافقین در کنار یگان های عراقی طرحی را آماده ساختند تا با اجرای آن بتوانند تپه شهداء را که در تصرف عراق قرار داشت، مجدداً اشغال نمایند. این عملیات سه روز به طول انجامید و در سوم آذرماه به پایان رسید. تپه شهداء در یورش اولیه به تصرف نیروهای خودی درآمد ولی پاتک های بسیار سنگین عراق و خستگی شدید نیروهای خودی موجب شد مواضع بدست آمده دوباره توسط عراق اشغال شود.
حاجیه فاطمه نیک در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی در خانواده مذهبی و سر شناس متولد شد. والدینش به دلیل عشق و علاقه ای که به اهل بیت(ع) داشتند نامش را «فاطمه» گذاشتند.
ستاد
مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور از ابطال کارت سوخت خودروهای فرسوده شخصی
با سن 25 سال به بالا و موتورسیکلتهای بالاتر از 10 سال خبر داد.
به گزارش ایسنا، طبق مصوبات هیأت وزیران و ستاد هدفمندسازی یارانه ها کارت سوخت وسائط برخی وسایل نقلیه ابطال میشود.
بر
این اساس کارتهای سوخت خودروهای فرسوده شخصی با سن 25 سال و بالاتر،
وانت بارهای فرسوده با سن بیش از 30 سال و موتورسیکلت های با سن 10 سال و
بالاتر (حتی در صورت داشتن پلاک ملی) باطل خواهد شد.
همچنین
موتورسیکلت های فاقد پلاک ملی، وسایل نقلیه اسقاط شده و آژانسهای فاقد
فعالیت در موسسات اتومبیل کرایه (بنا به نظر اتحادیه ذیربط) امکان استفاده
از کارت سوخت را نخواهند داشت.
بنا به اطلاعیه ستاد مدیریت حمل و
نقل و سوخت کشور صرفاً موتورسیکلتهای فاقد پلاک ملی با سن کمتر از ده سال
(مدل84 الی 93) پس از اخذ پلاک ملی می توانند پس از گذشت دو ماه از زمان
تعویض پلاک به دفاتر پلیس+10 مراجعه و درخواست کارت سوخت المثنی کنند.
اما
در خصوص سایر موارد با توجه به صراحت مصوبات قانونی امکان فعال شدن مجدد
کارت سوخت و سهمیه ها وجود ندارد و حضور افراد نیز تأثیری در این امر
نخواهد داشت.
بر این اساس پیشتر، حسین هاشمی، معاون ستاد مدیریت
حملونقل سوخت کشور، گفته بود که سهمیهبندی بنزین حدود 24 میلیون کارت
سوخت انواع وسائط نقلیه وجود داشت که از دی ماه سال گذشته تاکنون حدود شش
میلیون کارت سوخت مربوط به انواع وسائط نقلیه، خودروهای فرسوده،
موتورسیکلتهای فرسوده یا فاقد پلاک ملی و خودروهای قابل هویت ابطال شده که
از این محل روزانه شش میلیون لیتر صرفهجویی در مصرف بنزین یارانهای
صورت گرفته است.
کودک آزاری آن هم از نوع دادن مواد مخدر به کودکان از سوی والدین معتاد قربانی دیگری گرفت.
عرشیا نوزاد چهار ماههای که در اثر مصرف مواد مخدر اوردوز کرده بود سر انجام در روز یکشنبه ۱۵ تیر ماه در اثر مشکلات قلبی در گذشت، این نوزاد که والدینی معتاد داشت چند ماه پیش به دلیل وضعیت وخیم جسمی خود از سوی یکی از اقوامش به بیمارستان منتقل شده و تحت درمان قرار گرفته بود.
مهرداد توحیدی فعال اجتماعی و عضو جمعیت دانشجویی - مردمی امام علی با اعلام این خبر گفت: ما در تاریخ ۱۵ خرداد ۹۳ از حضور عرشیا در بیمارستان با خبر و با توجه به علائمی که داشت متوجه شدیم که وضعیت نامناسب سلامتی وی به دلیل استفاه مواد مخدر است که آزمایشات بیمارستان نیز این مساله را تایید کرد.
وی ادامه داد: با پیگیریهایی که انجام شد محل زندگی عرشیا را در محله «لب خط» پیدا کردیم، محلهای که چند ماه قبل نیز کودکی با وضعیت مشابه در آن وجود داشت که از طریق جمعیت امام علی به بیمارستان منتقل شد.
توحیدی گفت: در بازدیدهایی که از خانه عرشیا داشتیم متوجه شدیم که مادر عرشیا اعتیاد دارد و پدرش نیز خانه را ترک کرده؛ همچنین متاسفانه دو نوزاد دیگر نیز در آن خانه که محل مصرف مداوم مواد مخدر است حضور دارند. عرشیا از بدو تولد دارای نارسایی قلبی بوده که پزشکان اعتیاد مادر و قرار گرفتن او در فضای آلوده به مواد مخدر را سبب تشدید این بیماری می دانند.
وی ادامه داد: بیمارستان این مورد را به عنوان کودک آزاری مطرح کرده است اما متاسفانه مراجع قانونی این مورد را به عنوان کودک آزاری نپذیرفته اند.
این عضو جمعیت امام علی با اشاره به اینکه افزایش این گونه موارد کودک آزاری نشان دهنده ضرورت تدوین قانونی در این زمینه است گفت: امیدوارم در مراجع قانون گذاری علاوه بر عکسهایی که در مورد پوشش برخی افراد نشان میدهند عکس عرشیا و کودکانی مانند او را نیز نشان دهند.
توحیدی افزود: مدتها است که قانونی در جهت حمایت از حقوق کودکان در مجلس وجود دارد که به آن رسیدگی نمیشود،همچنین نهادهایی که اکنون برای رسیدگی به این موارد وجود دارند با توجه به امکانات و مشکلات قضایی نمیتوانند به تمامی موارد رسیدگی کنند.
این فعال اجتماعی اشاره کرد: در بسیاری از کشورها پلیس امنیت کودکان وجود دارد که به نظر میآید با گسترش آسیبهای اجتماعی و افزایش نا هنجاری هایی مانند کودک آزاری و فروش کودکان لزوم حضور این مرجع انتظامی در کشور ما احساس میشود.
گفتنی است که پیش از این گزارشی از وضعیت این نوزاد و خانواده او در این خبر گزاری منتشر شده بود.
پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها بخش قابل توجهی از درآمدهای کشور به جای اینکه صرف سرمایه گذاری در بخش تولید و یا ایجاد زیرساخت ها شود، برای پرداخت یارانه نقدی، هزینه می شود.
پیروز منجزی اظهار داشت: این شرکت در دوره زمانی یادشده، ٧٥٠ میلیارد ریال بابت سایر مصادیق مصرف در بخش عوارض گازرسانی و هزار و ٤٨٣ میلیارد ریال نیز بابت سهم مالیات بر ارزش افزوده، به خزانه داری کل کشور واریز نموده است.
وی با بیان اینکه این مبالغ از محل فروش داخلی گاز تامین می شود، افزود: در بودجه نقدی علاوه بر بخش فروش داخلی گاز، بخشی نیز به عنوان فروش سایر محصولات از جمله صادرات LPG و صادرات گاز وجود دارد.
منجزی بااشاره به اینکه از اسفندماه سال گذشته تا اردیبهشت امسال، حدود ٥٠٠ میلیون یورو اعتبار از صادرات گاز دریافت شده است، اظهار داشت: خوشبختانه صادرات گاز طبیعی طبق برنامه انجام می شود و هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد و فروش داخلی گوگرد، اتان و LPG نیز در حال انجام است.
مدیر امور مالی با اشاره به اینکه هزار و ٧٧٠ میلیارد ریال علی الحساب مالیاتی سال ٩٣ شرکت ملی گاز ایران بصورت کامل پرداخت شده است، افزود: از ابتدای امسال تا 12 خرداد ماه، ٣ هزار میلیارد ریال از منابع شرکت ملی گاز ایران نیز به شرکت های توزیع و فروش پرداخت شده است.
در سالهای گذشته به دلیل اینکه بیشتر از درآمد حاصل از افزایش نرخ حامل های انرژی صرف پردخت یارانه نقدی می شود، بخش عمده ای از درآمدهای شرکت های توانیر، شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز برای پرداخت یارانه نقدی اختصاص یافته است.
کارشناسان تاکید می کنند پرداخت یارانه نقدی به شیوه قعلی برای اقتصاد کشور مخرب بوده و باعث دامن زدن به تورم می شود.
به تازگی برخی نمایندگان کارگری کشور شکایتی را در کمیسیون اصل 90 مجلس به ثبت رسانده اند که طی آن، خواسته شده است تا این کمیسیون درباره شکایت آنها از تخلف صورت گرفته در وزارت کار دولت سابق برای تعیین حداقل دستمزد سال 92، اظهارنظر شود.
کارگران می گویند شورای عالی کار که ریاست آن بر عهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است در تعیین درصد افزایش حداقل دستمزد سال 92 مرتکب تخلف شده و به جای اجرای دقیق ماده 41 قانون کار که بر افزایش سالیانه دستمزد مشمولان قانون کار بر اساس نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی و همچنین با در نظر گرفتن معیشت کارگران، مصلحت اندیشی شده است.
آنها همچنین معتقدند مصلحت اندیشی های پی در پی شورای عالی کار در طول سالیان متمادی منجر به افت شدید قدرت خرید کارگران شده و تعیین دستمزد واقعی برای قشر کارگری کشور تقریبا به موضوعی غیرقابل دست یافتن تبدیل شده است.
در اسفندماه سال 91 که شورای عالی کار مشغول تعیین میزان افزایش حداقل دستمزد سال گذشته کارگران بوده است، بانک مرکزی نرخ تورم پایان بهمن ماه 91 را به میزان 31.6 درصد اعلام کرده بود که کارگران می گویند طبق ماده 41 قانون کار، دستکم افزایش سالیانه دستمزد کارگران باید به همین میزان تعیین و ابلاغ می شد.
در عین حال، شورای عالی کار در اسفندماه 91 میزان افزایش حداقل دستمزد سال 92 کارگران را به میزان 25 درصد تعیین و تصویب کرده بود که این مسئله مورد اعتراض نمایندگان کارگری قرار گرفت. البته از آنسو نمایندگان دیگر کارگران حاضر در نشست شورای عالی کار، این تصمیم و صورتجلسه را به همراه نمایندگان دولت و کارفرمایان امضا کرده بودند.
در فروردین ماه سال گذشته نیز کارگران شکایتی را در دیوان عدالت اداری ثبت کرده بودند که بررسی و اظهارنظر آن توسط دیوان عدالت اداری بیش از یکسال به طول انجامید و مدتی پیش اعلام شد رای دیوان درباره شکایت صورت گرفته از سوی کارگران منفی است و از نظر دیوان عدالت اداری، شورای عالی کار در آخرین سال فعالیت دولت محمود احمدی نژاد مرتکب تخلفی نشده است و تفسیر کارگران از ماده 41 قانون کار اشتباه است.
در عین حال، نمایندگان کارگرانی که از مصوبه دستمزد شورای عالی کار شکایت کرده بودند عنوان کردند رای دیوان را قبول ندارند و از اینرو شکایت جدیدی را در کمیسیون اصل 90 مجلس ثبت کردند که واکنش رئیس دیوان عدالت اداری نیز نسبت به اقدام جدید کارگران جالب بوده است. وی گفته بود کارگران شکایت خود را نزد خداوند ببرند شاید به جواب برسند.
حال کارگران منتشر بررسی و اعلام نظر کمیسیون اصل 90 هستند تا رای خود را به آنها درباره تخلف صورت گرفته در شورای عالی کار و مصلحت اندیشی در افزایش حداقل مزد سالیانه کارگران به جای اجرای قانون را اعلام کند.
حسین حبیبی در گفتگو با مهر با تاکید بر ثبت شکایت جدید کارگران در کمیسیون اصل 90 مجلس گفت: در حال حاضر، منتظر بررسی این کمیسیون نسبت به شکایت صورت گرفته هستیم.
شکایت کننده اصلی کارگران از دستمزد سال درباره اظهارات اخیر نماینده عضو کمیسیون اصل 90 که گفته بود چنین شکایتی در کمیسیون وجود ندارد، اظهارداشت: وی اطلاعی از ثبت دبیرخانه ای شکایت کارگران نداشته است.
حبیبی ادامه داد: در عین حال، برخی صحبت ها نیز با کمیسیون اصل 90 درباره شکایت صورت گرفته انجام شده و منتظر اعلام نظر این کمیسیون که معمولا یکماه به طول می انجامد، هستیم.
این مقام مسئول کارگری افزود: به تازگی فراکسیون کارگری مجلس نیز که 100 نفر از نمایندگان در ان عضویت دارند، وارد مذاکره شده ایم تا کمک کنند این پرونده توسط کمیسیون اصل 90 مورد بررسی دقیق و اظهارنظر قرار گیرد.
وی خاطرنشان کرد: ما اعتقاد داریم شورای عالی کار در تعیین میزان افزایش دستمزد سالیانه کارگران مرتکب تخلف شده و متاسفانه هیات تخصصی دیوان عدالت اداری نیز در این باره تفسیر به رای کرده و یا مصلحت اندیشی دوباره ای توسط دیوان عدالت اداری صورت گرفته است.
به گفته حبیبی، مبنای شکایت ما ماده 41 قانون کار است که بر لزوم افزایش حداقل دستمزد سالیانه کارگران به میزان نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی تاکید دارد.
دبیر کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران اظهارداشت: متاسفانه مصلحت اندیشی های مکرر در طی سال های اخیر باعث افت شدید قدرت خرید کارگران شده و این مسئله بر روی بهره وری نیروی کار نیز تاثیر گذار است.
وی یکی از نشانه های روشن مسائل و سختی های معیشتی کارگران را گرایش به چند شغله شدن عنوان کرد و گفت: تنگناهای معیشتی درصد قابل توجهی از کارگران را وادار به انجام مشاغلی غیر از کار اصلی برای تامین مخارج زندگی کرده است.
یک منبع آگاه از کشف سکههای طلا و اشیاء عتیقه در محوطه مزار پوریای ولی در شهرستان خوی خبر داد.
به گفته این منبع آگاه ، به هنگام انجام عملیات ساختمانی و بازسازی محوطه مزار پوریای ولی ، تعدادی سکه طلا مربوط به ادوار ایلخانی و شاه اسماعیل صفوی به همراه تعدادی کاشی لاجوردی و چند عدد اشیاء سفالی و سنگهای ساروج کشف و به یکی از موزه های شخصی شهر تحویل گردیده است.
این منبع آگاه افزود: این سکه های طلا و اشیاء عتیقه کشف شده در روزهای آتی در موزه فوق الذکر در معرض دید عموم قرار خواهند گرفت.
این جاندار آبهای شور دریاچه ارومیه در قالب طرحی مشترک با مرکز تحقیقات آرتمیای کشور با رهاسازی 10 تن سیست در مصب رودخانه های ورودی به دریاچه ارومیه احیا و صیانت می شود.
حسن عباس نژاد مدیر کل محیط زیست آذربایجان غربی گفت: این طرح با هدف ایجاد زمینه مناسب در راستای حفظ و احیای آرتمیا دردریاچه ارومیه ، حفظ ذخایر ژنتیکی و جلوگیری از بین رفتن تنوع زیستی در دریاچه ارومیه و نیز اجرای سند زیست بومی دریاچه ارومیه که به تصویب هیات دولت رسیده است اجرا می شود.
وی اظهار کرد: تنوع زیستی به عنوان یک گنجینه ژنی بزرگ مطرح است که که وظیفه حفاظت از آن برعهده ماست.
وی ادامه داد: این موضوع نیازمند همکاری کلیه دستگاهها بوده و یک دستگاه به تنهایی قادر به انجام چنین اقدام مهمی نخواهد بود.
عباس نژاد افزود: این اقدام با توجه به وجود قطبها و ظرفیتهای علمی فراوان در استان می تواند کمک شایسته ای به احیای دوباره پرورش آرتمیانا ارومیانا بنماید.
متن پرسش مطرح شده و پاسخ این مرجع تقلید شیعیان به نقل از شفقنا بدین شرح است: بنده در شهر مهران که دارای آب و هوای خیلی گرمی است زندگی مینمایم از آنجایی که روزه در تابستان در اینجا خیلی سخت و طاقت فرساست و انسان را از فعالیت های روزمره باز میدارد بطوری که واقعا باید همیشه در منزل ماند و آن هم در حالت درازکش و خوابیده بود آیا میشود روزه را در یکی از ماه های دیگر بجا آورد یا اینکه یک روز در میان روزه گرفت؟ اگر راه حل دیگری هم دارد لطفا مرا راهنمایی نمایید .
پاسخ آیت الله مکارم شیرازی:
مردم معمولاً در فصل تابستان نیز روزه
می گیرند و به کارهای زندگی (البته بصورت سبک تر) ادامه می دهند ولی چنانچه
بعضی افراد ضعیف باشند و طاقت روزه پی در پی نداشته باشند می توانند یک در
میان روزه بگیرند و در زمستان بقیه را قضا کنند.