دانستنی ها

دانستنی های کامپیوتر/زندگی/جهان و ...

دانستنی ها

دانستنی های کامپیوتر/زندگی/جهان و ...

یادداشتی برای خبرنگاران استان

خبرنگاران ،  این قشر تلاشگر و بی ادعایی که همه دغدغه و تلاششان برای ارائه تصویری شفاف از هر آنچه در سازمانها و ادارات می گذرد، انسانهای بی ادّعایی که تلاش می کنند ارائه گر تصویری روشن از خادمان و خائنان  به ملت باشند.

قصّه این قشر اما در این گوشه از سرزمین پهناور ایران - آذربایجان غربی - قصّه ی  متفاوتی است.

اینجا خبرنگار به کسی اطلاق می شود که از سر ناچاری و برای در آوردن چندرغاز پول و امرار معاش به اجبار دوربین به دست گرفته و دنبال این و آن راه می افتد تا بلکه با انتشار چند عکس و چند خط خبر پولی به جیب بزند!

شاید این چند خط زیاد به مزاج خبرنگاران استان ما خوش نیاید اما دوستان ، همکاران ، در شکل گیری این طرز تفکر و این طرز برداشت ، من ، شما و خیلی از همکاران مقصر هستیم. همین چند خط بالایی تفکر اکثر جامعه مدیریتی استان است نسبت به این جامعه و این خانواده 

البته همین کسانی هم که چنین برداشتی از این قشر می کنند ، در اغلب موارد حق دارند ،  وقتی خبرنگاران و مدیر مسئولان رسانه های ما سنگینی و وقار خودشان را و دیسیپلین شغلشان را حفظ نمی کنند ، بعضیها حق دارند چنین برداشتی از خبرنگار جماعت داشته باشند. 

وقتی خبرنگاری بعد از اتمام مصاحبه با فلان آقا یا خانم مدیر کل ، درخواست کار ، کارت هدیه و  ... را بکند ، دوستان یعنی شکست آن تابو ،شکست آنوقار و اقتدار یک خبرنگار 

وقتی خبرنگاری برای گرفتن عکس از فلان مسئول درجه چندم شهر ، روی آسفالت دراز بکشد و تا سر حد خود کشی پیش برود و آنوقت آقای مدیر با غرور تمام از کنارش به گونه ای رد شود که انگار رئیس سازمان ملل رد می شود !  دوستان،  دیگر ارزشی برای خبرنگار جماعت باقی نمی ماند. 

وقتی ریش سفید جامعه خبری این شهر، کار خبری را کنار گذاشته و میشود اسباب دست فلان اداره غیر دولتی و از این چاپخانه به آن چاپخانه دوان دوان پیگیر پاپ نشریات سه گانه اش می شود ، باید میزی محکم فراهم کرد برای کوباندن فرق سر !

وقتی یکی از مدیر مسئولان سایتهای این شهر به خاطر هیچ و پوچ محبوس می شود و بعضی  سایتها بجای اتخاذ جبهه واحد و بایکوت خبری برخی ها ،  برای خودشیرینی شروع به انجام مصاحبه با  آقای مدیر یا نماینده شاکی پرونده می کنند ،دوستان ، تعریف خنجر از پشت زدن از نگاه شما چیست؟

وقتی هر کسی از راه نرسیده وارد جرگه حرفه ای ها می شود و اتفاقا در همان شش ماهه اول فعالیتش وارد انتخابات مجامع این صنف شده و به لطف دوستان رای هم می آورد، دوستان ، یعنی باید به حال این حرفه گریست.

وقتی بخاطر گرفتن یک کارت هدیه بیست هزار تومانی ، خبرنگار نمایی سیاست کاری خود را در قبال آقا یا خانم مدیر کل تغییر می دهد،  باید به فلان آقای مدیر کل حق داد که جمله حال خراب کن   " همه خبرنگاران را خریده ام "  را به زبان بیاورد.

وقتی برخی خبرنگارنماها به خاطر باز کردن جای پا   در میان به اصطلاح بزرگان ، حریم خانوادگی جامعه رسانه ای را شکسته و اسرار این خانواده را در مقابل همه به ویترین بیان می گذارند، دوستان یعنی الفاتحه مع الصلوات ...

خبرنگاران ، به واقع به حق واقعی خودشان در این دیار نرسیده اند، ارزش خبرنگار جماعت بسیار بیشتر از اینهاست، در این استان به برخی مشاغل کاذب بیشتر از خبرنگاران و مدیر مسئولان رسانه ها ارزش قائل می شوند. خبرنگاران این استان بیشترین نقش را در کسب شهرت برای دیگران دارند اما خود در اوج گمنامی به سر می‌برند.  اینجا خبرنگار و مدیر مسئول فقط یک تعریف دارد، وسیله ماندن و سکوی پرتاب بعضی مسند نشین ها ،  مروری به آنچه عنوانش را نشست با اصحاب خبری می نامند بیندازید ، به بازه های زمانی برگزاری این نشست ها هم تامل کنید ، نشستند نگاه کردند تا من و شما برای دو رای بیشتر آوردن به جان هم بیفتیم ، چایشان را نوش جان کردند و گزارش دادند ، همه چی آرومه .... 

دوستان ، وزن این حرفه بالاست،  بالاتر از آن چیزی که بعضیها فکرش را می کنند ، خبرنگار جماعت حیثیت و شرافت کاری خود را به دهها کارت هدیه آقایان نمی فروشد ، اصحاب رسانه این استان جزو بهترین و لایق ترین جوان ها هستند ،  صداقت، شجاعت و صراحت از بارزترین ویژگی‌های خبرنگاران این دیار است .

 فقط عده ای خبرنگار  نما و رسانه ای نما اوضاع را شلم شوربا کرده اند و قداست این حرفه را زیر سوال برده اند، طرز تفکر خیلی ها باید نسبت به این حرفه تغییر کند ، در این تغییر همه وظیفه دارند دست به دست هم بدهند. شاید بدهند ، شاید هم ،همین آش و همین کاسه  ...

تجمع بزرگ حزب الله در ارومیه

تجمع بزرگ حزب الله و امت شهید پرور استان آذربایجان غربی روز چهارشنبه در مصلی امام خمینی (ره) ارومیه ساعت 18 برگزار می شود.

این حرکت  که به همت امام جمعه ارومیه و نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی شکل گرفته در جهت برنامه ریزی و تحقق راهبردهای کلان منویات مقام معظم رهبری در ارومیه برگزار خواهد شد.

دو نفر برای پیدا کردن گوشی در توالت جان باختند

بر اساس گزارش سایت‌های چینی، یک زن چینی در شهر شین‌شانگ چین که از توالت روباز استفاده کرده، ناگهان تلفن همراهش داخل چاه رها شده است. وی گوشی را به تازگی با قیمت 320 دلار خریداری کرده بود.
همسر وی به سرعت داخل توالت پریده تا گوشی را پیدا کند اما داخل چاه فرو رفته و جان خود را از دست می‌دهد، سپس مادر وی برای نجات فرزندش اقدام کرده و وی نیز داخل توالت فرو رفته و جان باخته است.
سپس با سر و صدای این زن چینی سه نفر از همسایگان نیز برای نجات شوهر و مادر شوهر وی داخل چاه رفته و بی‌هوش می‌شوند.
هم‌اکنون این زن چینی به همراه سه نفر از همسایگان در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری شده‌اند.
بر اساس گزارش پزشک قانونی، دو نفر متوفی در اثر خفگی جان باخته‌اند.


انتقاد نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی از نحوه توزیع زکات در استان

حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی قریشی در خصوص نحوه پرداخت زکات در استان با مدیرکل و مدیران کمیته امداد امام خمینی (ره) آذربایجان غربی دیدار کرد.

وی با تاکید بر اینکه طرح پرداخت زکات در حال حاضر به خوبی جا افتاده، گفت: امیدواریم با توجه بیشتر به فقرا از محل وجوهات زکات جمع آوری شده، موفقیت های این طرح روز به روز بیشتر شود.

وی خاطرنشان کرد: در صورتی که زکات مال به صورت کامل پرداخت شود، وضعیت فقرا و افراد دارای مشکلات مالی در استان بهبود می یابد.

نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی با تاکید بر لزوم ایجاد رابطه مضاغف کمیته امداد امام خمینی (ره) با مردم، ادامه داد: یکی از مهمترین راههایی که می تواند در ارتقای موفقیت های این نهاد حمایتی بسیار تاثیرگذار باشد، ایجاد ارتباط روزافزون با مردم است که باید مسئولان مرتبط، توجه بیشتری به آن داشته باشند تا بتوانند زمینه ارتقای مشارکتهای مردمی را فراهم کنند.

 

پارسال افزون بر 116 میلیارد ریال زکات در آذربایجان غربی جمع آوری شد که 80 درصد آن، سهم فقرا بود.

ارومیه میزبان کنگره ملّی 700 شهید حمل و نقل کشور

اولین کنگره ملی ده هزار شهید اصناف و بازار کشور و همچنین اولین یادواره سراسری 700 شهید والامقام حمل و نقل کشور پنج شنبه 22 خرداد در ارومیه برگزار خواهد شد.

در این  آئین ها که از ساعت 9:30 در محل کانون جوانان بسیج این شهر برگزار خواهد شد سردار علی فضلی جانشین سازمان بسیج مستضعفین کشور سخرانی خواهد کرد. مداحی مداح نامی آذربایجان ، سید محمد عاملی اردبیلی نیز در این آئین ها مدیحه سرایی خواهد کرد.

از عموم مردم شهید پرور ارومیه برای شرکت گسترده در این مراسم دعوت شده است.

مانتوهای بدون دکمه در بازارهای ارومیه

فصل تابستان از راه می رسد و پوشش نامناسب بانوان هم در شهر نمایان می شوند، اما گذشته از آن اگر مانتو ها و لباس های موجود در بازار مناسب یک بانوی ایرانی اسلامی باشند، تا حدودی می شود این وضعیت را کنترل کرد، اما اخیرا مانتوهایی در بازارهای شهر توزیع شده که علاوه بر اینکه مناسب یک بانوی ایرانی نیست، دکمه ای هم ندارد، و انگار شنل است تا اینکه مانتو باشد.

طراحان این گونه مدها با ساعت های کار شبانه روزی و تطبیق بی حیایی بر روی طراحی های خود، سعی می کنند روح اباحه گری را در سطح شهرها بدمند.

هر سالی که می گذرد، بدحجابی‌ها شکل و شمایل جدیدتری به خود می‌گیرند، تا جایی که دیگر با سری به مانتوفروشی ها متوجه می شویم که باید با چیزی به نام "دکمه" در مانتوها خداحافظی کنیم. مانتو هم دیگر معنای خود را از دست داده و بیشتر شبیه شنلی شده که تنها روی شانه ها آویزان می شود و از روبرو چیزی به نام "مانتو» دیده نمی‌شود.

اما در این میان، مسئولین فرهنگی این موضوعات را نادیده می گیرند و کاری به کار فروشندگان این نوع مانتو ها یا بهتر است بگویم شنل ها، ندارند. باید قبول کنیم تا زمانی که وضع اینگونه است و برخی ها خودشان را به خواب زده و چشمشان را بر روی این مشکل می بندند، با این وجود هر چه قدر هم بخواهند فرهنگ سازی کنند، نمی شود.

ما هم دلواپسیم، دلواپس وضعیت فرهنگی شهرمان.

 

نصب تابلوی " پایان محدوده نظارت های فرهنگی " در ابتدای تفرجگاه بند ارومیه؟!

روستای بند ارومیه ، جزو مکانهای گردشی - تفریحی این شهر است که نمادی بی بدیل از هنر خالق یکتا در این سرزمین است. روستایی زیبا  با جذابیت های بکر طبیعی و کوههای سر به فلک کشیده  که گذر رودخانه شهر چایی از میان این کوه های زیبا، جلوه خاصی به آن بخشیده است.

منطقه ای که بدون شک  اولین گزینه پیشنهادی ارومیه ای ها برای گردش مسافران و گردشگران است . 

این روستا به تناسب حضور جمعیت زیاد مردمی در روزهای تعطیل، مهم ترین و ویژه ترین مکان تفریحی این شهر تلقی می شود.  یعنی بزرگترین مکان تجمع اقشار مختلف جامعه با سبک های مختلف فرهنگی 

این منطقه در انتهای خیابان شهید بهشتی و در مسیر ارومیه به زیوه قرار دارد، روستایی که خیل عظیم تابلوهای تبلیغاتی در ورودیه آن بیشتر از هر چیز دیگری چشم را نوازش می دهد ، تابلوهای بزرگ و کوچکی که فقط کمبود یک تابلو در میانشان احساس می شود ، تابلویی با عنوان  " پایان محدوده نظارت های فرهنگی شهر ارومیه "  !

 آنچه در این میان بیشتر از هر موضوع دیگری نمود پیدا می کند موضوع فقر مطلق فرهنگ ایرانی - اسلامی در این مکان است. به جرات می توان گفت هیچ اقدام فرهنگی در این منطقه از سوی دست اندرکاران موضوع فرهنگ استان انجام نگرفته است. امر به معروف و نهی از منکر ،حتی از نوع تبلیغی و سوری آن هم در این روستا جایگاهی ندارد ، یک متر بنر یا یک پوستر در خصوص مسائل فرهنگی و ارزشی در این منطقه دیده نمی شود!

 حتی شعار سال هم باعث نشد تا مسئولین مربوطه نسبت به آنچه در این منطقه توریستی نزدیک شهر ارومیه می گذرد کمی جدی تر باشند. 

 

اوضاع رستورانها و تالارهای روستا هم اوضاعی دارند به معنی واقعی کلمه " افتضاح! "

بسیاری از باغات به اصطلاح سنتی این روستا که با نام قلیان سراها و رستورانهای سنتی به جوانان و خانواده ها خدمات ارائه می دهند به محل تشکیل  جلسات شیطان پرستی، خرافه پرستی و تبلیغ وهابیت تبدیل شده اند.

 در برخی از این رستورانها و باغات سنتی هیچ شب و روزی نیست که به نام برگزاری جشن تولد ، پارتی های آنچنانی دایر نباشد!

 در برخی از این رستورانها و قلیان سراها،  در کنار غذا و قلیان ،  بسته به نوع مشتری ، انواع نوشیدنی ! و دود کردنی ! هم سرو می شود.

برخی از این باغ سنتی ها ، مکان تاتو روی بدن جوانان ، فروش عمده و خرده مشروبات الکلی و محل قماربازیها هستند.

 موضوع حجاب  هم در این مکان توریستی  هم  اصولا مفهومی ندارد و در این منطقه اصولا، آنکس باکلاس تر تلقی می شود که بی حجاب تر باشد.

در حالی که چنین مناطقی می توانند مکان های بسیار مناسب و مساعدی برای انجام هرگونه کار فرهنگی باشند ، اما در همه این سالها مسئولین فرهنگی استان کوچکترین استفاده ای از این ظرفیت ها،  نکرده اند. هرجا در موضوع فرهنگ خلا باشد، نباید انتظار داشت جای خالی آن با آنچه ما دوست داریم پُر شود! دوستان پُر نکنید ، پُر خواهند کرد.

مسئولین فرهنگی شهر و دیار ما به همه مشکلات ذکر شده و نشده در خصوص تفرجگاه بند و بند های این شهر و استان آشنا هستند و خوب می دانند به لحاظ فرهنگی و بهتر بگوییم ، ضد فرهنگی چه اتفاقاتی در این مناطق در حال شکل گیری است ، آنها می دانند ، خوب هم می دانند، اما وانمود می کنند که نمی دانند و هیچ دردی بالاتر از این درد نیست. بزرگتر از دردی که گفته شود برای این مسئولین، موضوع توریست و جذب گردشگر بیشتر از این موضوعات اهمیت دارد!

روستای بند ، دربند مشکلات فرهنگی است ، این مکان شایسته ارومیه و ارومیه ای نیست ، ارومیه ای فرهنگ والایی دارد ، نباید نگاه کردن به بدحجاب ها انگیزه مسافرت گردشگران به این شهر و این روستا شود! 

ارومیه دارای فرهنگ غنی و سرشاری است که نمودش می تواند در  چنین مکانهایی جلوه گر شود، حرف اما حرف محدود کردن و بسته تر کردن شرایط نیست، اصولا در مورد مسائل فرهنگی ، رویه ای متعادل نداشته ایم ، یا مسائل را سفت سفت گرفته و خفقان ایجاد کرده ایم ، یا رهای رها و بیخیال بیخیال بوده ایم ، در حالی که با هنرمندی و مدیریت اصولی می توان فضایی ایجاد کرد که هم جوانان و هم خانواده ها  به دور از استرس و در کمال آرامش ،  شرایط متفاوتی را در چنین مکانهایی تجربه کنند. موضوعاتی که احساس می شود بدلیل نبود مشاوران کارکشته و متخصص در کنار مسئولین فرهنگی آذربایجان غربی ، در شرایط کنونی تحققش به مثابه رویا می ماند، کار فرهنگی در شهری به بزرگی ارومیه با همفکری مشاوران خبره ، جامعه شناسان، محققان ؛ روانشناسان و افراد متخصصان حوزه جامعه محقق می شود ، تا زمانی که این فضا و این شرایط ایجاد نشود و مسئولین امر در این شهر و استان در مقابل منتقدانشان جبهه گیری کرده و گارد بگیرند، اوضاع بهتر از این نخواهد شد، حتی تغییر برخی مدیران ارشد حوزه فرهنگ استان هم کارساز نخواهد بود تا زمانی که نوع نگاهها و نوع تفکرات برخی مدیران تغییر نکند.

اخاذی غیرقانونی در چهارچوب قانون در پارک های ارومیه

سلامتی و بهداشت مقوله های مهم زندگی انسان ها هستند که هرکدام تعاریف جداگانه ای برای خود دارند که باید از لحاظ کاربردی هریک را تعریف کرد و درباره آن توضیح داد.

بهداشت به یکسری اعمالی اطلاق می شود که برای رسیدن به سلامتی باید آنها را رعایت کرد که توجه به دان ها می تواند راه رسیدن به سلامتی را بسوی مریضی کج کند.

اما سلامتی را می توان آخرین مرحله از یکسری اقدامات مدون دانست که در نهایت باعث تندرستی روح و روان و جسم می شوند بنابراین بهداشت و سلامتی دو مقوله لاینفک هستند.

دین مبین اسلام نیز توجه ویژه ای به موضوع بهداشت داشته است چرا که از پیشوایان دین اسلام در روایات متعددی نقل شده است که: نظافت و پاکیزگی از ایمان است.

بنابراین با این مقدمه باید به سراغ متن برویم .

بهداشت به چندشاخه تقسیم می شود که بهداشت انفرادی و اجتماعی را می توان زیرشاخه های بهداشت نامید.

بهداشت اجتماعی موردنظر بحث امروز ماست به طوریکه بهداشت اجتماعی نه تنها با رعایت بهداشت انفرادی میسر می شود بلکه یکسری زیرساخت ها برای رسیدن به اتوپیای بهداشت اجتماعی لازم است.

شهر ارومیه که از آن بعنوان شهر هفتاد و دو ملت یاد می شود ولی در اصل شهری است که فقط یک ملت دارد و بقیه جماعت مهانی بیش نیستند! در برخی موارد نادر جزو استثنائاتی است که شاید در کتاب های رکورد باید بگنجد.

در این شهر اکثر قریب به یقین سرویس های بهداشتی در پارک ها و فضای سبز توسط کارگران شرکت های خدماتی بلیط فروشی می شوند به گونه ای که باید برای استفاده از این سرویس ها باید بهایی هرچند اندک پرداخت کرد.

وقتی که درباره چرایی دریافت پول از کارگران خدماتی سوال می شود نه تنها این کار غیرقانونی را موجه جلوه می دهند بلکه آن را حق نانوشته خود می دانند.

شاید گفتن این نکته جالب توجه و در عین حال خنده دار باشد ولی نگارنده در برخی موارد شاهد درگیری افراد عادی با کارگران نظافت سرویس های بهداشتی بوده است که این کارگران برای استفاده از این امکانات رایگان طلب پول کرده اند که کار به جاهای باریک کشیده است.

100 یا 200 تومان هایی که در قبال استفاده افراد از سرویس های رایگان بهداشتی در ارومیه اخذ می شود مصداق بارز اخاذی در روز روشن در پارک های ارومیه به صورت قانونی است!

امیدواریم مسئولین محترم شهری توجه ویژه ای به این سرویس ها داشته باشند.

یادمان "شهدای گمنام دانشگاه آزاد ارومیه" همچنان در گمنامی

برای سومین بار است که می نویسیم و متذکر می شویم... وقتی به دانشگاه آزاد ارومیه می رویم و مقبره شهدای گمنام را می بینیم، می فهمیم که چگونه شهدای گمنام مورد توجه مسئولین هستند!

خردادماه سال 91 بود که 2 شهید گمنام سالهای دفاع مقدس قدم به دیار باکری ها گذاشتند و مهمان دانشگاه آزاد ارومیه شدند.

اکنون دو سال از این مهمانی می گذرد و در این مدت اتفاقات بسیاری در این دانشگاه رخ داده است عده ای آمده اند و عده ای هم رفته اند  ولی آنچه که در این مدت ثابت مانده  و تغییری نکرده است بی توجهی مسئولان دانشگاه نسبت به مهمانانی است که روزگاری برای میزبانی شان سر و دست می شکستند.

یک سال قبل زمانی که یکی از سایت های خبری استانی نسبت به وضعیت نامناسب مزار شهدای گمنام دانشگاه آزاد ارومیه انتقاد کرد یکی از همین آقایان بیانیه صادر کرد که با هرگونه جوسازی و تشویش اذهان عمومی  و شایعه پراکنی  در خصوص شهدا به شدت برخورد خواهیم کرد!

مدیر کل ستاد شاهد و ایثار گران منطقه ۲ دانشگاه آزاد اعلام کرده بود که مسئله شهدا یک مسئله درون خانوادگی است و به احدی مربوط نمی شود که بخواهد در خصوص آن دست به جوسازی و تشویش افکار عمومی بزند!

جناب نریمانی! یکسال دیگر سکوت کردیم و دیدیم که چگونه این موضوع را حل و فصل نمودید!

در بخش دیگری از این قطعنامه(!) آمده بود: یادمان شهدای گمنام واحد ارومیه یکی از طرح هایی است که در حوزه عمرانی مرمت  این مزارها در دانشگاه با ساز و کارهای مهندسی به عنوان یک جایگاه  ارزشمند معنوی در دست اقدام می باشد و به زودی نمای کلی آن اجرایی خواهد شد.(30 تیر 1392)   

اکنون یکسال از آن زمان می گذرد ولی با مراجعه به محوطه شهدای گمنام دانشگاه آزاد ارومیه مشاهده می کنیم که هیچ تغییر مثبتی در این محوطه اعمال نشده است.

یکی از دانشجویان دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار نسل برهان گفت:  مزار شهدای گمنام بسیار مظلوم  و محروم  است زیرا هیچ گونه رسیدگی به مزار این شهدای عزیز نشده است و جای تاسف است پس از چندین سال تدفین این عزیزان هنوز اقدام خاصی صورت نگرفته است و فقط از طریق پرچم های برافراشته و کنجکاوی می توانیم به وجود مزار این شهدا پی ببریم!

وی می گوید: من به عنوان یک دانشجو مدت ها نمی دانستم قبر شهدای گمنام این دانشگاه در کجا واقع شده است!

این درحالی است که مقام معظم رهبری هنگام زیارت شهدای گمنام کلکچال، می فرمایند: " باقر زاده (مسئول بنیاد حفظ آثار ونشر ارزش های دفاع مقدس) کار خوب و عاقلانه ای کرد که شهدا را به اینجا آورد . به او بگویید که اینجا را بسازد، به گونه ای که چون نگینی بدرخشد."

نکته مهمی که در فرمایشات مقام معظم رهبری دیده می شود این است که اصل کار را خوب و عاقلانه توصیف نمودند و فرمودند که ساخته شود.

این سخن صریح مقام معظم رهبری در مورد رسیدگی به وضعیت شهدای گمنام باید مورد توجه تمامی مسئولین باشد و با رسیدگی به وضعیت این شهدای عزیز به گفته ایشان چون نگینی در شهر خود بدرخشند.

امیدواریم مسئولان مربوطه این بار بجای صدور قطعنامه و بیانیه های دندان شکن از دلایل این بی توجهی شان بگویند و بگویند که چرا با اقدامات خود موجب شرمندگی ملت شهید پرور آذربایجان در مقابل شهیدان شده اند؟

نصب دو عدد سنگ قبر و ساخت یک مزار در خور شان این بزرگواران چه میزان هزینه دارد که پس از دوسال همچنان بی حرمتی به این شهیدان ادامه دارد؟ آیا این طرح زیبنده مزار شهدای گمنام است؟

آیا  حصار کشی 7000 متر مربع دشت و بیابان واجب تراز تکمیل بنای یادبود شهدای گمنام بود؟ که در اسرع وقت به بهره برداری رسید.

 

 

خطاب به مسئولان دانشگاه!  اگر اعتقادی به حرمت خون شهیدان ندارید و یا صرف هزینه در این راه را اصراف می پندارید، با صراحت اعلام کنید تا دانشجویان و دلسوزان خودشان دست بکار شوند.

ارومیه، برنامه های فرهنگی خود را در ابن سینای تهران برگزار می کند

پس از برگزاری هفته فرهنگی هنری شهر برزگ کاشان، استان قزوین،بندر دیر برگزاری این برنامه  به عنوان چهارمین هفته فرهنگی و هنری استان ها، به میزبانی فرهنگسرای ابن سینا محسوب خواهد شد. 

سامان علوی ،دبیر اجرایی  این رویداد فرهنگی با اشاره به جایگاه مهم فرهنگ و تمدن ایرانی در جهان، از ارومیه به عنوان یکی از قدیمی‌ترین کانون‌های تمدن بشری یاد کرد و گفت:این برنامه یک رویداد فرهنگی مفید ،در سالی که مزین به اقتصاد و فرهنگ با عزم و مدیریت جهادی شده و در راستای معرفی توانمندی های فرهنگی هنری بالای مردم شهرستان  ارومیه با برنامه های متنوع و جذاب تلقی خواهد شد ،و سعی بر این شده است از تمامی ظرفیت ها و پتانسیل های فرهنگی هنری شهرستان  استفاده شود.

 ارومیه یکی از زیباترین شهرهای ایران و مرکز استان آذربایجان غربی و نیز مرکز شهرستان ارومیه است. این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ با ۵۷۷٬۳۰۷ نفر جمعیت، دهمین شهر پرجمعیت ایران به ‌شمار می‌آید. شهرستان ارومیه در جلگه ای در کنار دریاچه لاجوردی ارومیه قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان سلماس، از جنوب به شهرستان نقده، از شرق به دریاچه ارومیه و از غرب به مرز ترکیه محدود است

بعضی از مراکز دیدنی ارومیه عبارتند از: مسجد جامع ارومیه، مسجدسردار، مسجد مناره، مسجد اعظم ارومیه، امامزاده برکشلوی ارومیه، زیارتگاه عرب باغی، زیارتگاه مهدی القدم، بقعه دیزج تکیه، امامزاده قریب حسن، سه گنبد، کلیسای ننه مریم، کلیسای مارگیوکیس، کلیسای آشوری مادت خنه، کلیسای ماردانیال، کلیسای آشوری مار صبر شیوع، کلیسای موانا، کلیسای مارتوما، کلیسای پطور سوپولیس، کلیسای قره باغ، کلیسای سیر ارومیه، کلیسای شرق آشوری، کلسیای کلیمیان، مدرسه هدایت، مدرسه بیست و دو بهمن، خانه انصاری، ساختمان شهربانی، ساختمان ستاد لشگر، شهرداری ارومیه، یخچال دوقوز پله (نه پله)، پل باراندوز چای، پل چنقرانلوی ارومیه، بازار سنتی ارومیه، قلعه تاریخی بردوک، قلعه اسماعیل آقا، قلعه تاریخی دم دم، مقبره تاریخی روستای تم تمه، مقبره روستای خانقاه، مقبره صخره ای قارلی دام، غار هارون و مارون، غار میر داوود، غار تم تمه، تپه باستانی گوی تپه، تپه باستانی کرد لرتپه تاریخی موانا، موزه تاریخ طبیعی ارومیه، موزه آثار تاریخی ارومیه، دریاچه ارومیه سنگ مشت عثمان در داخل دریاچه ارومیه و ... می باشد.

مراسم افتتاحیه رسمی این هفته روز شنبه17 خردادساعت 18 با حضور مسئولین و مقامات استانی وشهرستان ارومیه و مسئولین شهرداری تهران و جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با برگزاری مراسم سخنرانی مقامات عالی استان،و شهردار ارومیه،شعر خوانی بیت الله جعفر ی و اجرای موسیقی اقوام آذربایجان آغاز خواهد شد.

برگزاری کارگاه تخصصی عکاسی ،شب شعر،نشست تخصصی پژوهشی موسیقی و ادبی ارومیه ،اجرای کنسرت موسیقی،دایر نمودن نمایشگاه و غرفه های مردم شناسی  پوشش های سنتی ارومیه،غذاهای سنتی ارومیه،صنایع دستی،غرفه تهیه نقل و حلوا و عرقیات به طور زنده ،غرفه های فرهنگی حوزه هنری آذربایجان غربی ، شهرداری ارومیه ،منتظران مصلح وغرفه گالری عکس از جمله بر نامه ها و بخش هایی است که برای این هفته فرهنگی در نظر گرفته شده است.

اجرای کنسرت موسیقی اقوام در روز های شنبه 17،چهار شنبه21 وپنج شنبه22  توسط هنرمندان موسیقی ،گروه جالمان،وعلوی شهرستان ارومیه از برنامه های دومین روز هفته فرهنگ و هنر این  شهرستان خواهد بود.هنرمندان ارومیه ای در این روزها با اجرای موسیقی بدون کلام  و با ساز های سنتی خود میزبان پایتخت نشینان خواهند بود.

منبت کاری،پیکر تراشی ،سرمه دوزی ،چرم دوزی ،ریزه کاری و نازک کاری هنری از جمله غرفه هایی هستند که در محل کالری های شماره یک و دوبه صورت زنده میز بان علاقمندان به هنر های سنتی خواهند بود.

علاقمندان جهت شرکت  در این هفته فرهنگی  می تواننددر روز های مذکور به نشانی شهرک قدس فاز یک خیابان ایران زمین شمالی فرهنگسرای ابن سینا مراجعه و برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن 8-88366366 تماس بگیرند.

منبع: سایت اطلاع رسانی فرهنگسرای ابن سینا

احیای دریاچه ارومیه آرزویی دور از انتظار

دریاچه ارومیه به عنوان یکی از 59 ذخیره گاه های بیوسفری کره زمین در شمال ایران اسلامی و در بین دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی قرار گرفته که از 17 سال پیش ارتفاع آب آن افزون بر هفت و نیم متر کاهش یافته است.

با این کاهش، هم اکنون  90 درصد از پهنه آبی دریاچه ارومیه به شوره زار تبدیل شده که با ادامه روند فعلی، پیش بینی می شود در سه تا پنج سال آینده آب آن به کلی خشک شده و افزون بر 10 میلیارد تن نمک در پهنه این دریاچه باقی بماند

دریاچه ارومیه با پنج هزار کیلو متر مربع وسعت، گنجایش 35 میلیارد متر مکعب آب را دارد که از رودخانه های استان های کردستان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی و چشمه های جوشان کف دریا تامین می شود.

در سال های اخیر ، بر اثر کاهش نزولات آسمانی، بهره برداری بی رویه از آب های سطحی و زیر زمینی، ساخت سدهای مخزنی، افزایش دمای هوا و تبخیر بیش از حد، با بحران کم آبی رو به رو شده که هر سال این روند تشدید شده است.

حوزه آبریز دریاچه ارومیه افزون بر 51 هزارو 876 کیلو متر مربع برآورد می شود که در استان های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان قرار گرفته است.

پتانسیل آبی برای تغذیه دریاچه ارومیه حدود هفت میلیارد متر مکعب در سال های پرآبی بوده که همه ساله این میزان آب به دریاچه وارد و در همین میزان نیز تبخیر می شد که تراز ارتفاع آن معمولا بدون تغییر باقی می ماند.

برای احیای دریاچه ارومیه گرچه طرح ها و اعتباراتی تصویب و ابلاغ شده است ولی به اعتراف خود مسئولین تا کنون هیچ یک از طرح ها منجر به آبرسانی نشده ، در حالی که روند خشکی دریاچه ارومیه روز به روز تشدید شده است.

مسئولین بر این باورند تا مدیران استانی و کشوری به این موضوع به عنوان یک موضوع مهم و استراتژیک توجه نکنند و برنامه های تدوین شده عملیاتی نشوند و مردم استان نه به تنهایی بلکه به همراه مردم استانهای زیر حوضه دریاچه در این موضوع مشارکت نکنند علاجی برای بحران دریاچه وجود نخواهد داشت.

هم اکنون مسئولان محیط زیست آذربایجان غربی خبر از گسترش دامنه فاجعه داده اند به گونه ای که اعلام کرده اند در صورت عدم رسیدگی به موقع به این موضوع جنوب دریاچه ارومیه به طور کل نابود می شود.

علی رغم اعلام مسئولین جهاد کشاورزی آذربایجان غربی هم اکنون شاهد ادامه روند گسترش زمینهای زراعی و به ویژه تبدیل زمینهای دیم به آبی در حوضه دریاچه ارومیه و به ویژه در جنوب این حوضه هستیم که این امر نیز بر دامنه این فاجعه زیست محیطی دامن می زند.

اراضی دیم زراعی حوضه دریاچه ارومیه در اطراف سد حسنلو در حال حاضر با سرعت غیر قابل پیش بینی در حال گسترش است و این در حالیست که اخیرا به تبع جنوب دریاچه شاهد گسترش باغات و اراضی کشاورزی در منطقه سرو و اطراف سد نازلو چای هستیم بدون اینکه کسی به این مسایل توجه داشته باشد.

پس با این حساب کلیه اقدامات در زمینه آموزش به کشاورزان  و طرح های مزرعه سبز و کشتهای جایگزین و انتقال کشتها به شمال استان و آبیاری بارانی و غیره را می توان کشک حساب کرد و باید به دنبال حل این معادله بود که چگونه با اعلام کاهش زمین های زراعی آبی در حوضه دریاچه ارومیه در استان عملا شاهد گسترش این زمین ها هستیم و علت سکوت مسئولان و ارائه این آمارهای کذایی چیست.

 

مهمترین بخش موضوع به این مطالب ختم نمی شود و باید از مسئولین شرکت آب منطقه ای اذربایجان غربی پرسید که در طول چند سال گذشته که سخن از بستن و تعطیلی چاه های غیر مجاز رانده شده چرا تغییری در آمار شما وجود نداشته و همیشه آمار ثابت بوده و حتی شاهد افزایش چاه ها در این حوزه نیز بوده ایم ، چرا در تحویل کنتورهای حجمی به افراد کندی و سستی انجام شده و کسی پاسخگوی این مسایل نیست .

پخت حلوای نذری توسط بانوان ارومیه ای

بانوان ارومیه ای جهت تدارک مراسم گرامیداشت بیست و پنجمین سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی (ره) به مانند سالهای گذشته اقدام به پخت حلوا کردند که در مراسم روز  14 خرداد که در مصلی بزرگ ارومیه برگزار خواهد شد بین عاشقان و سوگواران روح ا... پخش خواهد شد.

 

دستورالعمل استخدام فرزندان شهداء و ایثارگران اجرا می شود

در این مراسم حجت الاسلام و المسلمین قریشی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه ارومیه، سردار خرم فرمانده سپاه شهدای استان، سرهنگ حجازی فر، فرمانده سپاه ارومیه، یحیی تیموری مدیر کل  بنیاد شهید و امور ایثارگران استان و تنی چند از مسئولین استان برگزار شد.

یحیی تیموری، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران در خصوص حل مشکلات  استخدامی فرزندان شهدا و ایثارگران گفت: نامه استخدامی از معاون اول رئیس جمهور به استانداری فرستاده شده است اما تاکنون ترتیب اثر نیافته بود که این دستورالعمل خوشبختانه برای گروه اول از فرزندان عزیز که حدود 2سال پیش در آزمون ورودی استخدامی  قبول شده اند اجرا خواهد شد و به امید خدا با کمک دولت تدبیر و امید باقی فرزندان نیز بنا به رشته تحصیلی و تخصص ،به ادارات معرفی خواهند شد.

وی افزود: بررسی تخصصی سلامت جانبازان از سال گذشته شروع شده که در فاز اول این طرح جانبازان شیمیایی سردشت توسط پزشکان متخصص  اعمال شد.

در ادامه مراسم حجت الاسلام و المسلمین قریشی نیز با اشاره به حدیثی از پیامبر (ص) به مقام والای گفت: مقام حضرت به اندازه ای بالاست که در روز جزا تمام شهدا به ایشان غبطه خواهند خورد؛ کسی که در راه خدا سلامتی و قسمتی از بدنش را از دست میدهد پاداش  شهادت را میبرد.

 

 

قاضی پور بدون هیچ شناختی از من اظهار نظر کرده است

دانشگاه صنعتی ارومیه یکی از دانشگاه‌های فعال آذربایجان غربی است که از حدود 9 سال پیش تأسیس شد و همواره بدلیل برخی معادلات سیاسی پیچیده در کانون توجه مسئولان و رسانه ها بوده است.

ریاست این دانشگاه از همان ابتدا برعهده دکتر ایرج میرزایی بود تا اینکه روز دوشنبه 5 خرداد ماه 93 فکسی از وزارت علوم به مقصد دانشگاه صنعتی ارومیه ارسال شد که محتوای آن از پایان ریاست میرزایی و آغاز ریاست دکتر رضازاده بر این دانشگاه خبرمی داد.

این پایگاه خبری  فضای ایجاد شده را فرصت مناسبی دانست تا مشکلات و انتظارات دانشجویان، کارکنان و اساتید دانشگاه صنعتی ارومیه که در مطلب "دانشجویان دانشگاه صنعتی ارومیه چه انتظاری از رئیس دانشگاه دارند؟" مطرح شده بود را به اطلاع ریاست جدید برساند و پیگیری های لازم را در جهت برطرف نمودن آن ها انجام دهد.

 آقای دکتر! در خصوص حواشی به وجود آمده طی روزهای اخیر سخنی دارید؟

رضازاده: من از طرف وزیر علوم منصوب شدم تا یکسری ماموریت هایی را انجام دهم و برای پیاده کردن این ماموریت ها نیازمند آرامش هستم نه اینکه با صحبت های آقای قاضی پور درگیر حواشی بشوم. من به  آقای قاضی پور علاقه دارم چون انسان رکی هستند ولی در خصوص من بدون هیچ شناختی اظهار نظر کرده اند و احساس می کنم  که یکسری افراد مشاوره های نادرست به ایشان داده اند.

 از سوابق اجرایی ومدیریتی خود بگویید؟

موسس انجمن مخترعین و مبتکرین و پژوهشگاه علوم و صنعت استان

موسس خانه صنعت و معدن استان

مشاور تراکتورسازی ارومیه

عضو هیئت رئیسه شرکت آبسازی اسپوتا

مدیر گروه مکانیک دانشکده فنی ومهندسی دانشگاه ارومیه

معاون پژوهشی دانشکده فنی ومهندسی دانشگاه ارومیه

 شرایط فعلی دانشگاه را چطور ارزیابی میکنید؟

رضازاده: (با لبخند) سوال دشواری پرسیدید فعلا نمی تونم  جواب این سوال رو بگم و درحال برسی اوضاع هستم.

 در این چند روز هیچ برداشتی از اوضاع نداشتید؟

رضازاده: وقتی وارد دانشگاه شدم با مسائل حاشیه ای بزرگی روبه رو شدم مانند ساختمان 17 طبقه در بستر رودخانه که حساسیت بسیاری روی آن وجود دارد و طرح پرس که باید مورد مطالعه قرار بگیرد و مشخص شود که تا کنون برای دانشگاه سود آور بوده و یا زیان آور و سپس در خصوص آن تصمیم گیری شود.

وی از تشکیل تیم فنی برای برسی ابعاد مختلف پروژه ساختمان  17 طبقه خبر داد و گفت: در آینده نزدیک نتیجه برسی ها را در اختیار نسل برهان قرار خواهم داد.

 اولویت های شما در دانشگاه صنعتی ارومیه کدام اند؟

رضازاده: اولویت های بنده در 3 بند خلاصه می شوند:

1) شفاف سازی فعالیت ها و نحوه ارتباط مجموعه های وابسته به دانشگاه مانند: پردیس دانشگاهی، جامع علمی کاربردی دانشگاه، آموزشگاه آواتاک  و طرح پرس که بایستی در اسرع وقت تعیین تکلیف شوند.

2) بحث بعدی فضای فیزیکی دانشگاه است. ما یک سایت در جاده بند داریم و یک سایت 46 هکتاری در جاده نازلو که حدود 80 درصد پیشرفت فیزیکی در ساختمان کلاسی و اداری دارد.

ابتدا تصمیم بر این بود که طرح جامع دانشگاه در آنجا پیاده سازی و کل دانشگاه به آنجا منتقل شود ولی باید در خصوص کاربری این دو سایت تصمیم نهایی در فرصت 3 ماهه تعطیلات گرفته شود.

3) ارتقای سطح علمی دانشگاه. ما باید سطح علمی اساتید و اعضای هئیت  علمی را به جایی برسانیم که تطابقی بین عنوان دانشگاه و سطح علمی آن وجود داشته باشد.


 در خصوص سخنان آقای قاضی پور جوابی دارید؟

رضازاده: من هیچ گونه اظهارنظری در این خصوص نمی کنم و معتقدم نظراتی که مردم در سایت نسل برهان اظهار کردند، بهترین پاسخ است.

 فکر می کنید علت این اظهارات چیست؟

رضازاده: حساسیت تغییر و تحول در دانشگاه صنعتی ارومیه موجب شد که وی چنین موضع گیری  بکند ولی با این سخن  که "رئیس دانشگاه با یک فکس بر کنار شد!" کاملا مخالفم چرا که این تغییر حاصل یک فرآیند 5 ماهه بود و نه یک روزه.

 علت استعفای دسته جمعی معاونان دانشگاه چه بود؟

رضازاده: این یک رسم است که هنگام معرفی رئیس جدید، معاونان استعفا می دهند. این استعفا به معنی جبهه گیری نیست بلکه برای باز گذاشتن دست مدیر مجموعه برای انتخاب نفرات است.

 در قبال حرکات تند و افراطی برخی تشکل ها چه موضعی خواهید گرفت؟

رضازاده: لطفا در این خصوص فعلا دست نگه دارید، این مسائل خطرناک هستند!

در کل آرزو می کنم تمامی تشکل ها بازیچه جناح های مختلف نباشند.

در غیر این صورت با اقدامات آنان مقابله خواهیم کرد.

به نظر شما تشکل ها و گروه ها تا چه اندازه می توانند آزاد باشند ؟ آیا اعتقادی به خطوط قرمز دارید؟

جوابی برای این سوال ندارم . لااقل فعلا نمی توانم اظهار نظری در این خصوص بکنم.

 در خصوص دسترسی دانشجویان و اساتید به پایگاه های علمی برنامه ای دارید؟

رضازاده: ما در دانشگاه ارومیه نیز با همین مشکل مواجه هستیم و 4 سال است که امکان دسترسی به پایگاه های علمی را بدلیل مشکلات مالی نداریم ولی برای حل این مشکل باید مذاکره کنیم.

هر کیلو گندم 1050 تومان از کشاورزان خریداری می شود/اعتبارات سیلوی بوکان تخصیص نیافت

هوشمند جوادی در نشستی با اصحاب رسانه از شروع خرید گندم از کشاورزان خبر داد و افزود: برای خرید گندم از تیرماه حدود 135 مرکز خرید در سطح استان در نظر گرفته شده است که مراکز تحت مدیریت تعاون روستایی در 100 روستای استان مستقر هستند تا گندم تولیدی کشاورزان را در همان محل خریداری کنند.

وی در خصوص قیمت خرید گندم از کشاورزان گفت: امسال قیمت خرید گندم در آذربایجان غربی پس از محاسبه افت مفید و غیر مفید یک هزار و ٥٠ تومان در نظر گرفته شده است.

مدیرعامل شرکت غله و خدمات بازرگانی آذربایجان غربی افزود: تا دو درصد سن زدگی گندم از کشاورزان، پولی کسر نمی شود ولی اگر میزان سن زدگی بیش از این میزان باشد، به ازای هر یک درصد، 100 ریال کسری در پرداخت بهای گندم به کشاورزان خواهیم داشت.

وی افزود: حداقل قیمت گندم 10 هزار و 10 ریال و حداکثر قیمت 10 هزار و 646 ریال است.

جوادی بیان کرد: به ازای هر کیلو گندم ٦٠ ریال به سیلودار حق الزحمه پرداخت می شود و برای هر کیلو گندم ٣٠ ریال به ذخیره ساز گندم پرداخت می شود که به طور صد در صد این رقم افزایش می یابد.

مدیرعامل شرکت غله و خدمات بازرگانی آذربایجان غربی با بیان اینکه ١٢ استان وارد فاز خرید شده اند گفت: تا کنون یک میلیون و ٧٠٠ هزار تن گندم در کشور خریداری شده و پول همه آنها پرداخت شده است.

وی به آخرین آمار اعلامی از سوی جهاد کشاورزی استان اشاره کرد و افزود: طبق این آمار ٦٣٠ هزار تن برآورد تولید گندم شده است و پیش بینی می شود ٤٠٠ هزار تن گندم تحویل شرکت غله شود.

وی افزود: آذربایجان غربی در سال گذشته، ششمین استان در خرید گندم در کشور بود و 260 هزار تن گندم از کشاورزان خریداری شد.

وی تصریح کرد: در ستاد ساماندهی گندم آذربایجان غربی مصوب شده که فرمانداران از صدور هر نوع بارنامه به نام گندم از اول خرداد خودداری و از خروج محموله های گندم به خارج از استان جلوگیری کنند.

وی اظهار کرد: سال گذشته رتبه ٦ را در خرید گندم داشتیم و بیشترین خرید در شهرستان شاهین دژ بود و بطور متوسط ماهانه ٣٠ هزار تن نیاز به گندم داریم.

مدیرعامل شرکت غله و خدمات بازرگانی آذربایجان غربی گفت: تلاش می شود آرد سبوس دار تولید شود و قبل از هدفمندی یارانه ها ٢٠ درصد سبوس گیری انجام می شد و در حال حاضر میانگین سبوس در آذربایجان غربی ١٥ درصد است و تلاش می شود تا ١٣ و نیم درصد برسد.

جوادی افزود: سیلوی ٧٠ هزار تنی بوکان با ٧٦ درصد پیشرفت فیزیکی از طرح ها و از اعتبارات ملی است ولی بودجه آن سال گذشته تخصیص نیافت و مقرر شده است در فصل خرید گندم امسال باسکول ها در این سیلو وصل شود.

 

وی سیلوی ٣٠ هزار تنی تکاب را تنها سیلوی بخش خصوصی دانست و اظهار کرد: این سیلو ٣٠ درصد پییشرفت فیزیکی دارد.

دانش آموز ارومیه ای مدرک دیپلم و فوق دیپلمش را همزمان گرفت!

یک دانش آموز ارومیه ای  مشغول به تحصیل در پایه دوّم دبیرستان  که برای سنجش میزان توانمندی خود در آزمون ورودی یکی از دانشگاهها ( که دارای مراکز متعدد آموزشی هم می باشد)   شرکت کرده و اتفاقا قبول هم می شود. اما نکته اوج داستان زمانی اتفاق می افتد که وی برای ادامه تحصیل در دانشگاه مذکور ، به دانشگاه مراجعت کرده و اقدام به ثبت نام می کند.

این دانش آموز بعد از ثبت نام در دانشگاه ، همزمان هم به دبیرستان می رود هم دانشگاه و در نهایت هم هر دو مدرک دیپلم و فوق دیپلم خود را همزمان اخذ می کند. این موضوع درحالی است که دانشگاه مذکور در موقع ثبت نام مدارک این دانش آموز را کنترل نکرده و بعد از اتمام تحصیل و موقع تسویه حساب از وی می خواهد برای صدور مدرک تحصیلی مدارک پرونده اش را تکمیل کند. موقع ارائه مدرک دیپلم ، دانشگاه تازه متوجه می شود که دانش آموز مذکور همزمان هم دانشجو بوده هم دانش آموز ! 

طبق گفته پدر این دانش آموز، دانشگاه از ارائه مدرک خودداری کرده و ارائه مدرک را منوط به یکسال تحصیل مجدد وی می کند . پدر این داش آموز از بی نتیجه ماندن اعتراضات و شکایاتش خبر داده و گفت : در حال حاضر پرونده را توسط وکیل به دیوان عدالت اداری فرستاده و از آنجا پیگیر موضوع هستم . وی گفت : اصلا یکی با مدرک سوم راهنمایی آمده و می خواهد در این دانشگاه ثبت نام کند ، نباید قبل از ثبت نام عوامل دانشگاه مدارک را کنترل کند؟ 

حال در این میان دانشگاه مقصر  بوده که بدون بررسی مدرک نسبت به ثبت نام وی اقدام کرده یا دانش آموز که علیرغم نداشتن مدرک دیپلم اقدام به  ثبت نام کرده است ، قضاوت با شما !

مدارک تحصیلی این دانش آموز - دانشجو نزد اروم نیوز محفوظ بوده و بعد از صدور حکم دیوان عدالت اداری  منتشر خواهد شد.

 

مردم آذربایجان غربی هم مراقب باشند

انعکاس آفتاب در آیینه زمان

به مناسبت ارتحال حضرت روح‌الله (علیه‌السلام)، سیر زندگی سراسر برکت و افتخار حضرتش را در آیینه تصاویر به یادماندنی و خاطره‌انگیز از نظر می‌گذرانید:

برای دیدن تصاویر در اندازه اصلی بر روی آن کلیک کنید:

فکر کردیم عباس زاده کارمند رسمی دولت است مدیر کلّش کردیم!

عباس زاده ، مردی که عمر مدیر کلی اش  به شش ماه هم نرسید.

مدیر کل میراث فرهنگی استان تاوان اشتباهی را داد که پایتخت نشینان مرتکب آن شده بودند. در خصوص علت برکناری وی یا همان استعفای مطرح شده موضوع داشتن مشکل کارگزینی مطرح شد. موضوعی که معاون میراث فرهنگی در مراسم و حاشیه مراسم تودیع و معارفه آن را غفلت سازمان مذکور دانسته و گفت: ما فکر می کردیم عباس زاده کارمند رسمی دولت است که مدیر کلش کردیم . اسداله امیردرویشی گفت : 5 ماه قبل در حالی تصمیم به انتخاب عباس زاده گرفتیم که سازمان تصور می کرد ایشان کارمند رسمی دولت است، در حالی که وی کارمند پیمانی بود! حال در این میان تقصیر عباس زاده چه بوده که آقایان به نوعی با آبرویش بازی کردند خدا می داند. با این حساب معلوم می شود سازمان میراث فرهنگی کشور بعد از انتصابات افراد، پرونده کارگزینی را بررسی می کند!

قلم برای نوشتن باقی این داستان نمی چرخد ، خودتان هرچه خواندید ، خواندید ...

هشدار هواشناسی استان به وقوع تندباد شدید در آذربایجان غربی

احتمال وقع تندباد شدید در کل آذربایجان غربی هشدار داد و افزود: پیش بینی می شود، امروز و فردا طوفان شدیدی آذربایجان غربی را فراگیرد.

وی در خصوص بارندگی شدید در شمال استان نیز گفت: شدت بارندگی به گونه ای پیش بینی می شود که احتمال وقوع سیل نیز است.

مدیر کل هواشناسی آذربایجان غربی افزود: با وجود اینکه پیش بینی می شود این طوفان، شدید خواهد بود، اما امکان اعلام میزان شدت و سرعت آن را ممکن نیست.

 

وی ادامه داد: این روند بعد از دو روز از استان خارج می شود و به وضعیت عادی خود برمی گردد.

نگاهی به زندگی زیبای قمر بنی هاشم (س)؛ زندگی ای پر از درس های پر مغز و ادب

بارقه آشنایی

علی به طرف مسجد به راه افتاد. درب شبستان مسجد که رسید برادرش عقیل را دید که طبق معمول در سجاده اش نشسته بود.

عقیل در نسب شناسی مهارت خاصی داشت، و افراد برای حل مسائل خود به او مراجعه می کردند. علی(ع) منتظر ماند تا مردم رفتند، آنگاه نزد برادر رفت.

سلام برادر. می خواهم همسری انتخاب کنم تا برایم فرزند شجاعی بیاورد. اگر بتوانی قبیله ای را به من معرفی کنی تا از میان آن همسری برگزینم. عقیل گفت: برادرجان تو که خود دانای عربی چرا از من می پرسی؟ علی(ع) فرمود: آمده ام با تو مشورت کنم.

عقیل اندکی تأمل کرد سپس گفت: قبیله کلاب مردان شجاعی دارد همه آنها از دلاوران روزگارند. بین آنها زنی را می شناسم به نام فاطمه دختر حزام بن خالد، زن خوبی است.

علی کسی را برای خواستگاری فاطمه فرستاد مراسم خواستگاری و ازدواج برگزار شد. فاطمه به خانه علی آمد. در این زمان حسن و حسین مریض بودند. وی به خوبی از آنها پرستاری کرد و سعی نمود جای خالی مادر را برای فرزندان علی پر کند.

● خانه علی روشن می شود

دیری نپائید که دیگربار خانه علی با تولد نوزادی روشن شد. همان طور که علی می خواست فرزندش آثار دلاوری و شجاعت در وجود او نمایان بود.کودک علی بسیار خوش اندام و زیبا بود. بعدها به خاطر این زیبایی وخوش اندامی به او لقب ماه بنی هاشم دادند. علی کودک را به دست گرفت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. آداب ولادت را به جای آورد. نگاه معناداری به کودکش کرد؛ اشک چشمان او را فرا گرفت.

حسن و حسین هم به نوبت برادر خود را دیدند آنها هم خوشحال بودند که خداوند برادری نصیب آنها نموده است. حالا وقت آن رسیده که نامی برای فرزند معین کنند. علی کودکش را عباس نامید یعنی شیری که در میدان نبرد همه از او فرار می کنند.

● کودکی ابوالفضل

از خردسالی قوی و نیرومند بود و همیشه کمک کار پدر بود. در آبیاری نخلستان ها و حفر قنوات و آبادانی مزارع، نهایت کوشش را داشت و به بینوایان و ایتام کمک می کرد و به بیوه زنان رسیدگی می کرد. در بسیاری از جنگ ها با پدر شرکت می نمود. رابطه او با برادرانش حسن و حسین بسیار صمیمی و دوستانه بود. او بارها از پدرش شنیده بود که به او می گفت: روزی باید به یاری برادرت حسین بشتابی بیشتر با او باش و او را کمک کن.

● ادب ابوالفضل

او همیشه حسن و حسین را از خود بالاتر و برتر می دانست. به آنها به دیده احترام نگاه می کرد. آنها را با احترام خاصی صدا می زد. زیرا آنها را از فرزندان فاطمه زهرا(س) و فرزندان پیامبر(ص) می دانست و خود را کوچک تر از آن می دانست که خود را برادر آنها بنامد. به خواهرش زینب بسیار احترام می کرد.

● من شرم دارم….

روزی عباس مشغول بازی بود علی فرزندش را صدا زد به او گفت: فرزندم بگو یک. عباس گفت: خدا یکی است. حضرت فرمود: بگو دو. عباس از این که این جمله را بگوید خودداری کرد. وقتی علی علت را پرسید عباس که کودکی ۵ ساله بود گفت: پدرجان من شرم دارم با زبانی که خدا را به یگانگی خوانده ام دو بگویم. علی (ع) از هوش و ذکاوت فرزندش غرق در شادی شد و پیشانی فرزندش را بوسید.

● جوان نقابدار

لشکر معاویه آب را بر سپاه امیرالمؤمنین در کارزار صفین قطع کرده بود. علی(ع) قصد داشت سربازان را برای بازکردن راه آب، تهییج و تحریک کند. دراین میان جوان رشیدی از لشکر علی در حالی که نقابی بر چهره داشت، بیرون آمد. آثار شجاعت و دلیری در رفتار او نمایان بود. چند قدم جلو رفت تا در مقابل سپاه دشمن قرار گرفت با صدای بلند خطاب به سپاه دشمن فریاد زد: شجاع ترین شما کیست؟ چه کسی جرأت دارد جلو بیاید تا تکلیف کار روشن شود؟

در میان سپاه معاویه شخص شجاعی بود به نام ابوشعثاء. او از جنگجویان روزگار خود بود. معاویه او را صدا زد و به او گفت: به میدان برو و این جوان را از پای درآور، تا عبرتی برای دیگران باشد. ابوشعثاء گفت: در شأن من نیست که با چنین جوانی روبرو شوم من فرمانده ای هستم که توان مقابله با هزار نفر را دارم. ولی فرزندانی دارم که یکی از آنها را می فرستم تا کار این جوان را تمام کند. فرزند او به میدان رفت تا با جوان سپاه علی بجنگد. بعد از مدتی درگیری فرزند ابوشعثاء کشته می شود. ابوشعثاء فرزند دیگرش را روانه می کند او هم بعد از دقایقی هلاک می گردد. جوان نقابدار هفت فرزند ابوشعثاء را می کشد. آثار خشم و غضب در چهره ابوشعثاء آشکار می شود. شمشیرش را برداشته به میدان می رود جنگ سختی درمی گیرد. اما بعد از دقایقی هم دیدند که جسد ابوشعثاء غرق در خون بر روی زمین افتاده و جوان نقابدار فریاد می زند: آیا کسی هست به جنگ من بیاید؟

همه متعجب شده اند و انگشت به دهان گرفته اند. مگر این جوان کیست که چنین رشادتی از خود نشان داد؟ لحظاتی بعد وقتی کسی یارای مقابله با جوان را نداشت او به خیمه سپاه برگشت همه خود را به او رسانیدند تا او را بشناسند اما او به طرف علی امیرالمؤمنین حرکت کرد. آیا او با علی(ع) نسبتی دارد؟ وقتی نقاب از چهره برگرفت دیدند او، عباس فرزند علی(ع) است. آری او فرزند فاتح خیبر است که توانست چنین مردانه بجنگد. علی فرزند خود را در آغوش کشید و صورتش را غرق بوسه کرد.

● در کنار برادر

عباس همیشه سعی می کرد در کنار برادرش حسین باشد و او را یاری کند. وقتی امام حسین (ع) را برای بیعت فرا خواندند حضرت عباس از جمله کسانی بود که آماده نبرد شد و تا دارالاماره مدینه برادرش را همراهی کرد و وقتی امام از مدینه به مکه حرکت نمودند به همراه امام حرکت کرد و برادرش را تنها نگذاشت. عباس، حسین را امام خویش می دانست و به همین جهت در یاری او کوتاهی نمی کرد.

● اعلام وفاداری

شب عاشورای حسینی، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در سخنرانی مفصلی تمای یاران خویش را آزاد گذاشتند و فرمودند: هر کدام می توانید از فرصت تاریکی شب استفاده کنید و جان خود را برهانید. آنها با من کار دارند اگر مرا بگیرند کاری با شما ندارند. وقتی سخنان امام حسین(ع) تمام شد حضرت عباس بلند شد و با سخنانی وفاداری خود را به برادر و امام خویش اعلام کرد. فرمود: ما هیچ گاه تو را تنها نمی گذاریم و تا آخر با دشمنان تو می جنگیم.

● عبادت و بندگی ابوالفضل

فرزند از رفتارهای پدر و مادر تأثیر می پذیرد. عباس فرزند امیرالمؤمنین است هم او که عبادت های شبانه اش معروف است. عباس اهل عبادت بود، اهل تقوی و بندگی. آن چنان در این عرصه پیشتاز بود که در سن ۳۴ سالگی هنگام شهادت ، اثر سجده در پیشانی مبارکش به خوبی نمایان بود.

● زیارت حضرت ابوالفضل

در زیارت ایشان می خوانیم: سلام بر تو ای بنده صالح مطیع خدا و پیامبر و امیرالمؤمنین و حسن و حسین علیهم السلام. سلام و رحمت و مغفرت و برکات و رضایت خدا بر تو باد.

● مقام حضرت عباس

حضرت سجاد(ع) می فرمایند: خداوند عمویم عباس را رحمت کند برادرش را بر خود ترجیح داد و خود را فدای برادر کرد. همانا عمویم عباس نزد خداوند مقامی دارد که در روز قیامت تمام شهدا به آن غبطه می خورند.

● سخن امام صادق(ع)

امام صادق(ع) درباره ایشان فرمودند: عموی ما عباس دارای بصیرت عمیق در دین و ایمان محکم و استوار بود. با اباعبدالله الحسین(ع) جهاد کرد تا آنکه شهید شد.

 

سرداب حضرت ابوالفضل(ع)

بنای حرم حضرت ابوالفضل‌(ع) از همان ابتدا بر روی این سرداب و آب بنا شده و این امر تأثیری بر روی استحکام حرم حضرت نداشته است.

 










حرم حضرت عباس(ع)

 

حضرت عباس(ع) در چهارم شعبان سال ۲۶ ه.ق متولد شد او را به سبب زیبایی چهره‌اش، "قمر بنی‌هاشم" لقب داده بودند. وی در ۱۰ محرم در کربلا شهید شد.

 











مقام کف‌العباس در کربلا

تصویری از مقام دست راست و دست چپ حضرت ابوالفضل العباس(ع) که در کربلای معلی قرار دارد.




میدان مشک در کربلای معلی



 

ماجراهای عجیب پرواز دیشب هواپیما ارومیه - تهران

پرواز "آتا" که ساعت 21:20 از ارومیه حرکت کرده بود ، در نزدیکی تهران با هوای نامساعد بر فراز این شهر مواجه شد و خلبان آن ناگزیر از هدایت هواپیما به فرودگاه امام شد.

هم اکنون مسافران در این هواپیما هستند و منتظرند با بهبود نسبی شرایط جوی، از فرودگاه امام به سمت فرودگاه مهرآباد پرواز کنند.

خبر تکمیلی 1 

با فرا رسیدن نیمه شب ، در حالی که مسافران زمان زیادی را داخل هواپیما سپری کرده اند، نه هنوز هواپیما پرواز کرده و نه به مسافران اجازه پیاده شدن داده اند.
گزارش های رسیده در داخل هواپیما حاکی از نارضایتی شدید مسافران است که می خواهند پیاده شده و اندک مسیر باقی مانده تا تهران را با خودرو طی کنند ولی هنوز مجوز خروج شان از هواپیما صادر نشده است و معلوم نیست چرا مسوولان این پرواز ، مانع از این امر می شوند.

خبر تکمیلی 2

سرانجام بعد از اعتراضات فراگیر مسافران، اجازه پیاده شدن صادر شد. هنوز معلوم نیست آیا هواپیمایی آتا هزینه انتقال مسافران به تهران را خواهد داد یا مسافران ناگزیر از تحمل این هزینه اضافی می شوند.

خبر تکمیلی 3

از آنجا که فرودگاه امام خمینی ، پذیرای پروازهای بین المللی است ، همه مسافرانی که از هواپیما پیاده و وارد سالن آن می شوند باید گذرنامه های خود را ارائه دهند. 
به همین دلیل، هم اکنون مسافران پرواز ارومیه ، در بخش بررسی گذرنامه متوقف شده اند و مسوولان این بخش می گویند که برای ورود آنها هماهنگی نشده است.

خبرتکمیلی 4

سرانجام مسافران از واحد گذرنامه هم عبور کردند و بعد از تحویل لوازم شان ، از فرودگاه خارج شدند و با تاکسی به سمت تهران حرکت کردند.

دست کارگر شرکت دخانیات ارومیه قطع شد

روز جهانی بدون دخانیات بود که در حین پر کردن کپسول های آتش نشانی در شرکت دخانیات ارومیه، حادثه ای رخ داد.

در این حادثه دست "جعفر صادق طلعت" که یکی از کارکنان این شرکت است، قطع شد.

گفتنی است، در حال حاضر وی در یکی از بیمارستان های ارومیه تحت مراقب است و حال عمومی وی رو به بهبودی است.

 

همچنین امروز برخی از مسئولین استانی، برای ملاقلات با وی، به بیمارستان می روند.


دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه از زبان استاندار اسبق آذربایجان غربی

در چندین سال گذشته مسئله فاجعه بار خشک شدن دریاچه اورمیه، موضوع بحث محافل مربوطه بوده و در باره آن سخن فراوان گفته شده، صدها مقاله نوشته شده، میزگردها تشکیل داده ، کمپین جلو گیری از خشک شدن دریاچه و حمایت از آب رسانی به دریاچه از طرف گروه های مختلف راه انداخته شده، مسؤولان و فعالان محیط زیست هر کدام به نوعی در این مرثیه همگانی شرکت کرده و هر یک به زبانی سخن از علت این معضل لاینحل دریاچه ارومیه گفته اند.صدها کنفرانس و سمینار و مناظره راه انداخته و ده ها مجلس کارشناسی در داخل و خارج آراسته اند ، نشسته و گفته و برخاسته اند و هنوز هم ادامه دارد ، در این میان آن چه بی نصیب مانده، دریاچه بوده است که حکایت غم انگیز آن همچنان باقی است ، و این همه پیگیری ها و وعده و وعید ها، هنوز ره به جایی نبرده است. گفته می شود که 400 کارشناس روی آن کار می کنند و از اظهار نظر های غیر کارشناسانه ابراز نگرانی کرده اند!(همشهری 6237) 

صاحب این قلم نیز به نوبه خود به عنوان یک شهروند دغدغه مند ایرانی ، در آذر سال 1390 مطلبی در این مقوله به عنوان " کویری دیگر در راه است "ارائه کرده و نظر خود را داده ام.( چشم انداز شماره 70 ) : آن چه لازم به تکرار است تاکید این نکته می باشد که" آنچه در وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه بر حسب اولویت لازم بوده که به فوریت انجام گیرد ( البته از سالها پیش )، این بود که با استفاده از منابع موجود آبی که از طرف کارشناسان منطقه عنوان می شود - مثل رها کردن ذخیره سدها، برگرداندن رودخانه های زاب کوچک و بزرگ که اینک به عراق سرازیر می شود، به سوی دریاچه ارومیه، آوردن آب از ارس، برچیدن یا کنترل چاه های عمیق اطراف دریاچه، جایگزینی آب شرب تبریز و رها کردن آب رودخانه زرینه رود به سوی دریاچه ( زرینه رود بزرگترین و مهم ترین منبع تامین آب دریاچه به شمار می رفت از سالها پیش تاکنون برای تامین آب شرب تبریز ، اردبیل و بسیاری از شهرهای اطراف مورد استفاده قرار گرفته و دیگر به دریاچه ارومیه سرازیر نمی شود، (همشهری،25 اردیبهشت 1393) و یا دیگر راه حل های پیشنهادی دیگر نخست آب دریاچه را به وضعیت نسبتا عادی در بیاورند و بعد نسبت به نیازهای تعریف شده مثل نیاز کشاورزی، صنایع، شرب، و زیست محیطی (دریاچه) آب منطقه را بطور عادلانه توزیع نمایند. هر چند بیشتر این پروژه ها بر فرض انجام، تمام شدن شان جای سؤال دارد، در هر حال فراموش نکنیم که اجرای هر پروژه ای در حال حاضر می تواند برای دریاچه مفید باشد وگرنه بعد از خشک شدن باقیمانده دریاچه در دو سه سال آینده هیچ طرحی مفید واقع نخواهد شد و تبعات اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی آن دامنگیر کل منطقه خواهد بود."

اینک نزدیک به 3 سال از نگارش آن مقاله گذشته ، بیش از 90 درصد دریاچه خشک شده ، می رود تاآن جا که از دست هیچ کس کار در نیاید!

پل میانگذر دریاچه

آنچه مرا وداشت که دوباره در این مورد قلم به دست گیرم، این است که می بینم در این بحث و جدل ها، ، از جمله موارد اتهامی علت خشک شدن دریاچه را پل میان گذر دریاچه عنوان می کنند و بعضی ها صحبت از تخریب آن می نمایند ، و یک مشت دلایل واهی می آورند که هیچ عقل سلیمی نمی تواند آن را مورد تایید قرار دهد. این از آن حرف های بی ربط و بی اساس است که فقط بی خبران و آن ها که از دور دستی بر آتش دارند و منطقه را به چشم ندیده و از راه دور نسخه پیچی می کنند ممکن است همچون مو ضوعی را عنوان کنند. یاد آوری می نماید که خشک شدن دریاچه سه دلیل عمده دارد :

1- تغیر شرایط اقلیمی ، (گرم شدن هوا و خشک سالی های ممتد و تحلیل رفتن منابع طبیعی دریاچه در طول دو دهه گذشته )
2- افزایش جمعیت ، در نتیجه توسعه سطح زیر کشت ، با الگوهای سنتی آبیاری و فشار بیش از حد بر منابع آبی ( چه در سطح و چه در عمق، ) . بیش از 90 درصد آب منطقه را کشاورزی می بلعد ، در حالی است که حد اکثر راندمان کشاورزی منطه 34 در صد می باشد ، این بدین معنی است 66 درصد آب برداشتی از رودخانه ها و چاه ها که مورد استفاده کشاورزی می رسد به هدر میرود(همشهری ، همان) 
3- قصور و عدم کارآیی و غفلت مدیریت منابع آبی و طبیعی منطقه. بنا بر این خشک شدن دریاچه کوچکترین ارتباطی با احداث راه میان گذر ندارد.

اکو سسیستم

سوال اینکه این پل چه آسیبی ممکن است به اکوسیستم دریاچه از نظر چرخش آب بزند، در خور بحث و پاسخ گوئی است. البته این نکته بسیار مهم و حیاتی است . لازم به یاد آوری است که طراحان اولیه این گذرگاه از این نکته غافل نبوده ودر طرح اولیه گذرگاه، نکات زیست محیطی اکوسیستم دقیقا در نظر گرفته شده بود و قرار بود در قسمت غربی و خاک ریز میان گذر ، (سمت ارومیه)، پل های آب گذر ( آبراه زیر جاده ای) احداث شود تا آب دریاچه در شمال و جنوب پل در ارتباط با هم باشند و بر چرخش آب مانعی ایجاد نشود. و شرکت صدرا، پیمانکار سازهای فلزی پل روگذر هم، در نظر داشت که در کیلومتر 4 سمت غربی میان گذر پل آب گذر زیر جاده ای احداث نماید. لازم بیاد آوری است که این بخش از پروژه در صورتی بود که دریاچه حالت عادی خود را داشت و کمترین عرض دریاچه در طول پل میان گذر حدود 15 کیلومتر بود. ولی اینک طبق آخرین اطلاعات دریافتی از محل، با توجه به خشک شدن دریاچه، از 15 کیلومتر طول میانگذر ،کمتر از دو کیلو متر از دریاچه باقی مانده است. یک و نیم کیلومتر آن زیر پل آب گذر سمت شرق دریاچه و کمتر از نیم کیلومتر در قسمت غربی پل میانگذر . بنابر این آبی در طول جاده خاکی میانگذر باقی نمانده که احتیاج به عبور از آبراه زیر جاده ای و چرخش شمال و جنوب داشته باشد!

ضرورت ها

اما از این که پل روگذر دریاچه اورمیه برای منطقه چقدر ضروری بوده و از نظر اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و بخصوص امنیتی چه اهمیتی داشته است هر چه بگوییم کم گفته ایم ، اغراق نیست که گفته شود این میانگذر برای اهالی شهرهای غرب دریاچه و نوار مرزی شمال غرب کشور که بین دریاچه و مرز بین المللی محصور و در بن بست قرار گرفته اند ،و با گوشت و پوست در صد سال گذشته نا امنی های فاجعه بار منطقه را لمس کرده اند ، جنبه حیاتی داشته است.

شهر ارومیه و حومه که در نوار مرزی شمال غرب کشور قرار گرفته در طول تاریخ یکی از حساس ترین مناطق مرزی ایران بوده است به ویژه در صد سال گذشته، این شهر در معرض نا امنی های بسیار، جنگ و گریزها، شبیخون های اشرار و تجاوز و اشغال بیگانگان بوده است. علت اصلی این ناامنی ها و آسیب پذیر بودن منطقه ، در انزوا قرار گرفتن - محصور بین دریاچه و مرزهای بین المللی- بوده است زمان هائی بوده که منطقه بطور کامل در محاصره قرار گرفته، بدون اینکه دسترسی به تبریز (مرکز استان آذربایجان در قدیم ) و تهران و سایر شهرها داشته باشد.

بنا بر این تنها راه وصول، می توانست از طریق دریاچه ارومیه باشد که این منطقه را، از بن بست انزوا در آورد. لذا در اولین روزهای انقلاب که کار به دست مردم افتاده بود و مسئولین استان هم که با خواست مردم انتخاب شده بودند اولین پروژه و طرحی که می توانست از ذهن ارومیه ای ها خطور کند پیدا کردن راه برون رفت از انزوا و رفع موانع جغرافیای امنیتی منطقه بود. این است که علیرغم درگیری های امنیتی مرزی و مشکلات روز مره استان و سختی های سال اول انقلاب ، مسئولین محلی استان با توجه به آشنایی دقیق به مسائل استان ، حل بنیادی مسائل امنیتی را در اولویت کار خود قرار داده بودند، و در این رابطه تسهیل در حمل و نقل و هموار کردن راه های استان به استان های همجوار و تهران در اولویت برنامه ها قرار داشت.

در این میان ساختن راه میان گذر روی دریاچه اورمیه که فاصله میان تبریز و اورمیه را در صورت اجرا طبق برنامه پیش بینی شده به یک دوم می رسانید در دستور کار دست اندر کاران راه ترابری استان قرار گرفت.

پیشینه

اولین بار فکر ایجاد یک پل میان گذر از روی دریاچه اورمیه به سال 1343 بر می گردد. طبق گزارش مهندس شیدفر همکار شهید کلانتری و مجری اولیه راه میانگذر ، در شهریور سال 1343 اولین بار لزوم احداث چنین گذرگاهی از طرف مقامات استان طی نامه به نخست وزیر وقت پیشنهاد گردیده بود که پلی از وسط دریاجه رضاییه (ارومیه) زده شود و دسترسی شهر ارومیه به شرق آذربایجان و تهران سریعتر گردد ، و طرح هائی هم برای ایجاد آن ریخته شده بودند ولی مثل بسیاری از طرح های توسعه درآن سال ها ، بدون اینکه به مرحله اجرائی در آید در بایگانی های ادارات مربوطه محبوس، به قول معروف خاک می خوردند. این همت مرحوم کلانتری و سایر دست اندرکاران راه و ترابری اولیه استان در روز های نخستین پیروزی انقلاب از جمله مهندس صادق محمد ، و مهندس شیدفر اولین مجری پل میانگذر ،و البته پشتیبانی و حمایت بی دریغ استانداری بود که سنگ بنای اولیه آرزوی دیرینه مردم منطقه را پایه ریزی کردند و به دور از تبلیغات و تظاهر و خودنمائی کار عظیمی را شروع نمودند که در همان روزهای اول انقلاب که به عنوان اولین پروژه ملی ، هدیه انقلاب به مردم آذربایجان غربی تلقی گردید.

آغاز عملیات

بنا به گزارش مهندس شیدفر، مجری اولیه پل میان گذر، شهید مهندس موسی کلانتری همگام با دوست و همکار خود، مهندس صادق محمد، از همان روزهای اول ورود به ارومیه ضمن بازدید از پروژه راه روستائی ماکوکندی و بندرگلمان خانه، از بالای کوه زنبیل در غرب دریاچه ارومیه، با مشاهده کوه ساحلی شرق دریاچه، (متصل به شبه جزیره شاهی) و ارزیابی فاصله این دو کوه در شرق و غرب این دریاچه، در همان بالای کوه زنبیل صحبت از احداث راه میانگذر دریاچه و تقلیل فاصله ارومیه به تبریز می شود که با توجه به اینکه کوتاهترین فاصله عرضی دریاچه، همان فاصله بین کوه زنبیل در غرب و کوه برآمده از شبه جزیره شاهی در شرق دریاچه بود، و با بررسی نقشه های هوائی و مقایسه راه خشکی طولانی تبریز و ارومیه به این نتیجه می رسند که راه میان دریاچه هر چه زودتر احداث شود. لذا پس از نقشه برداری و عمق یابی مسیر شرق و غرب دریاچه، عملیات اجرائی احداث راه توسط مهندس شیدفر به سرعت و بطور غیر رسمی ، در ردیف پروژه های امانی روستائی عملا" شروع می شود و تازه بعد از صد متر پیشروی مرحوم کلانتری در سفر خود به تهران موافقت احداث راه دریاچه را می گیرد و عملیات یاد شده با شدت و جدیت ، توسط عامل اجرائی آن یعنی مهندس شید فر ادامه می یابد.

مرحوم کلانتری مدیرکل راه و ترابری استان، یک مرد کاری فوق العاده بود. عاشق کار و خدمت بود ، اگر بگویم در کل استان های کشور به عنوان مدیرکل راه و ترابری نمونه بود، اغراق نگفته ام . یک روز ساعت6 صبح قرار برای بازدید به جائی برویم. سوار یک اتومبیل جیپ بودیم من و او و مهندس فایزی معاون عمرانی استانداری.کلانتری خودش رانندگی می کرد، از اینکه آن موقع بامداد کار را شروع می کرد تحسینش کردم ، در پاسخ گفت : من معتقدم که باید کار کرد و اثرگذار بود، فردا اگر مردیم پشت سر ما نگویند که فس فس کردند و کاری انجام ندادند. نباید گوش به حرف این و آن داد و باید آنچه لازم است و وظیفه ماست باید به خوبی انجام دهیم. کار دریاچه را هم با چنین روحیه ای آغاز کرد. اولین بار که با هم رفتیم به بازدید از مقدمات کار میان گذر دیدم که با توپ های قرمز رنگ پلاستیکی در فاصله های معین در یک خط مستقیم در طول مسیر میان گذر با یک سر نخ و یک وزنه توی آب چیده اند تا خط مستقیم گذرگاه را در داخل آب نشان دهد. یک روز هم به همراه مهندس فائزی، معاون عمرانی استانداری، با یک قایق کوچک طول مسیر میان گذر را مورد بازدید قرار دادم و تا ده آق گنبد درجزیره اسلامی (شاهی سابق) رفتیم .در موقع بازگشت آب دریاچه به شدت طوفانی شده بود و تا با ساحل برسیم هر لحظه در معرض خطر واژگون شدن قایق بودیم .

بدین ترتیب من که به اهمیت و حیاتی بودن این گذرگاه به منطقه واقف بودم ، لحظه لحظه پیشرفت کار میان گذر را دنبال می کردم و می گفتم که حاضرم یک تخت بگذارم کنار دریاچه و شب و روز قدم به قدم پیشرفت کار را ببینم و پیش بینی می کردیم که این میانگذر، حداکثر تا دو سال به بهره برداری برسد! دو سال نشد که من از استان رفتم و کار این میان گذر، لنگان لنگان به بیش از 30 سال طول کشید. این در حالی است که هنوز بزرگراه تبریز به جزیره ساخته نشده است و میان گذر در ادامه راه، بعد از دور زدن جزیره شاهی از یک مسیر طولانی یک باندی تا نزدیکی های تبریز باید عبور کند. در حالیکه در طرح اولیه آن، قرار بود این مسیر تا تبریز به صورت بلوار دو بانده از مسیر یک تونل از درون کوه های جزیره شاهی عبور کند و پیش بینی شده بود از وسط میانگذر خط آهن هم کشیده شود .

فراخوان عمومی

روزهای آغازین با رسانه ای شدن این پروژه که برای منطقه و بخصوص اورمیه و شهرهای اطراف جنبه حیاتی داشت ، حملات و انتقادات نه چندان سازنده و فشار های همه جانبه بخصوص از جانب بعضی ها که از تحول و توسعه خوششان نمی آید شروع شد. بطوریکه من می ترسیدم که پروژه را متوقف کنند و این آرزوی دیرینه مردم منطقه بر باد رود. این است که به منظور نشان دادن حمایت مردمی از این پروژه ، یک روز جمعه را ، روز حمایت از این پروژه اعلام کردم و از مردم درخواست کردم که هر کس از این پروژه حمایت می کند روز جمعه بیاید کنار دریاچه ، پای کوه زنبیل و بطور سمبلیک و با هر وسیله ای که می توانند به مسیر میان گذر خاکریزی کند.

اهالی اورمیه از این فراخوان عمومی استقبال شایانی کردند و تجمع بسیار بزرگی در آنجا تشکیل شد و آقای حسنی، امام جمعه ارومیه هم با استقبال از این فراخوان اعلام کرد که من نماز جمعه را در همانجا برگزار می کنم . هزاران نفر ،هر که می توانست چه ملی و چه مذهبی و با شور و هیجان همه آمدند و بطور عملی نشان دادند که از این پروژه ملی حمایت می کنند. علاوه بر خبرنگاران داخلی یک گروه خبرنگاران از آلمان و سویس در آنجا حضور یافته بودند و از کل فعالیت ها فیلم برداری کردند بطوریکه وقتی دیدند که من خودم با یک فرگون خاک حمل می کنم خیلی شگفت زده شده و زبان به تحسین گشودند و گفتند که این انقلاب پیروز می شود و بعد ها یکی از دوستان فیلم این گزارش را که در آلمان پخش شده بود دیده بود . این فیلم که همه فعالیت استانداری بخصوص در ناحیه مرزی استان را نشان می داد اثر بسیار مثبتی نسبت به انقلاب اسلامی در اروپا بوجود آورده بود. یکی از همان خبرنگاران بنام دکتر پیتر شولاتر ، بعد از برگشت از ایران " یک کتاب درباره منطقه خاورمیانه و عمدتا" ایران بخصوص استان آذربایجان غربی نوشته بود و اسم کتاب را با استفاده از آیه قرآن ، "ان الله مع الصابرین" گذاشته بود که برگردان آن توسط ضیاالدین ضیایی به نام " ایران کانون زمین لرزه" توسط انتشارات شرکت تعاونی ترجمه و نشر بین الملل در تابستان 1363 منتشر گردید.

بعد از این فراخوان عمومی کار پیشرفت را میان گذر سرعت گرفت و مسئولین با دلگرمی بیشتر کار را دنبال کردند. چند ماهی ازآغاز عملیات احداث پل میانگذر نگذشته بود که آقای موسی کلانتری ، از طرف آقای طاهری قزوینی ، وزیر راه و ترابری دولت موقت ، که خود داوطلبانه از وزارت کناره گیری کردند ، به عنوان جایگزین خود پیشنهاد گردید ، این پیشنهاد مورد موافقت مهندس بازرگان قرار گرفت ، بدین وسیله آقای کلانتری .ارتقاء مقام پیدا کرد و وزیر راه و ترابی شد و به جای او آقای مهندس صادق محمد به عنوان مدیر کل راه و ترابری استان آذربایجان غربی به ارومیه آمد و کار پل را دنبال نمود. اینک مهندس کلانتری به عنوان وزیر راه و ترابری میتوانست اقدامات اساسی تری برای پیشرفت کار پل انجام دهد . این طور هم شد ماشین آلات سنگین تازه ای در اختیار اداره راه ترابری گذاشته شد. مهندس محمد نیز دیری نپایید که از استان رفتند و به جای ایشان آقای مهندس اثنی عشری مسئولیت مدیرکل راه و ترابری استان را به عهده گرفت.

پیگیری

خاتمه خدمت من در ارومیه و رفتن از استان مانع از آن نشد این پرژه عظیم ملی را که با شوق و ذوق و رنج و زحمات بسیار شروع کرده بودیم رهاکنم ، این است که در سه دهه گذشته با همه اینکه من از حاکمیت به کنار بوده ام، ولی با وقوف کامل به اهمیت حیاتی این راه استراتژیک ، به عنوان یک شهروند دغدغه مند، از دور و نزدیک ، مستقیم و غیر مستقیم، از طریق استانداران وقت و مسئولین مربوطه پیگیر به سرانجام رسیدن این پروژه ملی و استانی بوده ام ، لذا سال های اول از طریق آقای اثنی عشری، مدیر کل راه و ترابری استان پیگیر ی می نمودم ، آقای اثنی عشری ازاینکه من در تهران پیگیر این مسئله هستم خوشحال بود و مرا راهنمایی می کرد که در تهران چگونه پیگیر این مسئله باشم . مهندس اثنی عشری 17 سال بعد از موسی کلانتری و صادق محمد ، عهده دار مدیریت اداره کل راه و ترابری استان بود و بخاطر خدمات صادقانه اش در استان از احترام و محبوبیت زیادی برخورداربود- همچنین مهندس محمد تقی شیدفر ، کارشناس وزارت راه در ارومیه که مسئول مستقیم اجرای پروژه میانگذر بود، نامبرده با هزینه خود برای مطالعه علمی این میانگذر سفری هم به ژاپن کرده بود، هر دو نفر اطلاعات ارزنده ای از چگونگی کار میانگذر در اختیار من گذاشتند و با راه نمایی ایشان موضوع را در طهران از طریق آقای دکتر عیسی کلانتری پیگیری نمودم.

آقای دکتر عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی در زمان صدارت آقای خاتمی از طرف دولت مسئول پیگیری پل میانگذر شده بود. یک روز با قرار قبلی رفتم به دیدن نامبرده و موضوع و اهمیت پل را به ایشان یاد آوری نمودم و گفتم آقای دکتر، در این مملکت اگر دو نفر باشد که به این پل میان گذر حساس و علاقه مند باشد یکی من هستم و یکی شما، من به خاطر اهل محل بودن و به عنوان استاندار وقت ، همچنان دغدغه مشکلات استان را دارم و شما هم بخاطر برادرتان که این میان گذر، نام آن مرحوم را به خود گرفته است. من کاری از دستم ساخته نیست ولی شما خیلی کار می توانید بکنید. ایشان ، همان وقت تلفن کرد به آقای سعیدی کیا وزیر راه وقت و از ایشان پیگیر وضعیت پل میانگذر دریاچه ارومیه شد. آقای سعیدی کیا هم برای من با یکی از معاونینش(مهندس حلوایی) که پروژه میان گذر دریاچه ارومیه در حیطه مسئولیت او بود قرار ملاقات گذاشت. این دیدار به عمل آمد و گزارش کاملی از آن چه می خواهند برای ادامه کار پل انجام دهند در اختیار من گذاشتند.

به موازات این فعالیت ها در تهران از طریق استانداران استان نیز پیگیر مسئله بودم. از جمله آقای جمشید انصاری استاندار وقت، که به نقل از نامبرده، آقای خاتمی رییس جمهور وقت قول داده بودند که این میان گذر حتما پیش از پایان زعامت خود ، خاتمه می یابد ، که البته این قول بهر علتی عملی نشد . بعد از آقای انصاری ، خدمت آقای قربانی استاندار وقت رسیدم نامبرده هم مژده راه انداختن پل را بزودی به من دادند و یک برنامه بازدید از عملیات در حال انجام میانگذر برای من ترتیب دادند. این بازدید برایم بسیار مفید بود . در این بازید با مهندسین شرکت صدرا که پیمانکار ساخت عملی پل را به عهده داشتند آشنا شدم که با شور و شوق روند عملیات و میزان پیشرفت کار را به من توضیح دادند و انیمشن پایانی پل را به نمایش گذاشتند که برای من بسیار جالب و امیدوار کننده بود. این پروژه توسط یک شرکت نروژی طراحی شده و نظارت عالیه آن به عهده یک شرکت دانمارکی بود. آقای علی خامودچی یکی از مهندسین جوان شرکت صدرا ، تمامی قسمت ها و سازه های در دست اقدام پل را به من نشان دادند و به من اطمینان دادند که پل بزودی به اتمام می رسد. بآلاخره طولی نکشید که یک باند گذرگاه تمام شد و مورد بهره برداری قرار گرفت،

سخن آخر

اینک روز و شب ،حدود صد اتوبوس مسافربری بین ارومیه تهران از این مسیر رفت و آمد می کنند . سفر به تهران و تبریز و نقل و انتقال بین دو استان ، سریع و سهل تر شده است واقعیت این است که خود دریاچه از دست رفته است . ولی پل باقی است . از فراز نمکزار به جا مانده از دریاچه راه ترانزیتی تهران تبریز را به جاده سرو در مرز ترکیه پیوند می دهد . در رفت و آمد و ارتباط و تبادل تجاری اهالی آذربایجان شرقی و غربی تاثیر فراوانی گذاشته است و در آینده با تکمیل هر دو باند این گذرگاه و ادامه آن تا تبریز بیش از پیش در رفاه مردم آذربایجان و کردستان مفید و موثر خواهد بود و می تواند از نظر توسعه اقتصادی منطقه ، نقشه راه دیگری برای استان بگشاید، به طوریکه با توجه به بحران آب منطقه ، گذران زندگی مردم این سامان ، تنها وابسته به کشاورزی و صنایع وابسته به آن نباشد . مسلما تجارت مرزی و توسعه صنعت توریسم که از مزیت های مهم این استان مرزی است ، می تواند ثروت و رفاه بیشتری را به استان به ارمغان بیاورد و فشار بر منابع محدود آبی را کمتر نماید.

 

منظره دریاچه ارومیه از پای پل میانگذر، بهار1391

دریاچه ارومیه و پل میان گذر

 

بازدید از محل جاده میان گذر ، همراه با آقایان: مرادخان از صدا و سیمای ارومیه و حسین زاده رییس خبرگذاری وقت و اسداللهی رییس گروه ام14 دکتر چمران. پاییز 1358 ، ارومیه

دریاچه ارومیه و پل میان گذر

 

سازه های فلزی پل میانگذر دریاچه ارومیه قبل از بهره برداری

دریاچه ارومیه و پل میان گذر



*جمشید حقگو در ۱۳۱۷ش در اورمیه به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات ابتدائی و متوسطه، وارد دانشگاه تهران شد و در رشته حقوق لیسانس گرفت وی فعالیت سیاسی خود را از ۱۳۴۰ش آغاز کرد. آن سال وارد شورای مرکزی کانون دانشجویان آذربایجان مقیم مرکز وابسته به جبهه ملی شد و در این رابطه در سالهای ۴۲-۱۳۴۰ دوباره دستگیر و شش ماه زندانی شد. در ۱۳۴۸ش به آمریکا رفت و در رشته اقتصاد دکتری گرفت. وی در دوران تحصیل در آمریکا، عضو انجمن اسلامی شهر سنت لوئیز بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به کشور بازگشت و مدتی استاندار آذربایجان غربی بود. معاونت اقتصادی امور بین اللمل وزارت امور خارجه از دیگر سمت های وی بود.

مشمولان دریافت سبد کالای جدید مشخص شدند

جزئیاتی از پیشنهادات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص دستورالعمل اجرایی بسته حمایت غذایی ( سبد کالایی در دور جدید) که در دستور کار دولت قرار دارد، منتشر شد.

به موجب این دستورالعمل و درصورت تصویب دولت، در مرحله اول کلیه مستمری بگیران سازمان‌های حمایتی کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی مشمول دریافت بسته حمایت غذایی می‌شوند.
 
اعتبار پیش بینی شده برای هر نفر در هر مرحله از توزیع این بسته 200 هزار ریال و برای هر خانوار حداکثر یک میلیون و 400 هزار ریال تعیین شده است.
 
همچنین براساس بخشی از این دستورالعمل، توزیع شیر رایگان در طول سال تحصیلی ۹۴-۹۳ برای دانش آموزان دوره ابتدایی و دوره اول متوسط حداقل 70 نوبت با اختصاص مبلغ  3 هزار میلیارد ریال صورت خواهد گرفت.
 
این در حالی است که در این رابطه، به تازگی نمایندگان کارگران کشور در نامه ای به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از وی خواسته بودند تا کارگران در لیست دریافت کنندگان مرحله جدید سبد کالا قرار بگیرند.
 
البته علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره جدیدترین برنامه ها و اقدامات دولت در زمینه توزیع سبد کالا در مرحله جدید گفته است: برنامه توزیع سبد کالا تا پایان هفته در دستور کار دولت قرار می گیرد.

هنوز هم اگر مولایم امر کند، وارد میدان می شوم

جانباز یعنی ایثار و از جان گذشتگی و رسیدن به مرحله کمال؛ جبهه های حق علیه باطل در دوران دفاع مقدس نمود واقعی از خود گذشتگی و از جان گذشتگی مخلصانه برای خشنودی خداوند بود.

جانبازی فرهنگی است که همچنان جاری است و پیروان واقعی اهل بیت (ع) آن را زنده نگه داشته و پرچم فداکاری و ایثار را با تأسی به علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس و با همان صلابت، بلند نگه داشته و به فرموده رهبر انقلاب جزو برجستگان و ذخایر این ملت‌اند.

چراغعلی ابراهیمی، جانباز دوران دفاع مقدس است که در منطقه شلمچه در حمله رمضان مجروح شده است.

 وی در گفت و گو با خبرنگار اروم نیوز گفت: همه ما باید در این مملکت جانباز باشیم و جان  خود را در راه دفاع از ایران زیبا تقدیم ولایت فقیه نماییم و هر موقع  فرمانده کل قوا امر فرمودند وارد نبرد شویم.

وی افزود: درسال 61 در شهر عجب شیر آموزش سربازی می دیدم که خرمشهر ازاد شد . شور و شوق آن لحظه را هیچ وقت فراموش نمی کنم درست مثل این که تکه ای از بدنت را وصله تنت کرده باشند ما را سوار قطار کردند و به پادگان 21همزه تهران بردند و از آنجا به دیدار خرمشهر رفتیم و دو روز در آنجا ماندیم و به خط مفدم شلمچه اعزام شدیم؛ من آنجا مجروح شدم ولی همرزم هایی داشتم که حالشان  از من خرابتر بود و من با آن وضعم به آنان آب میدادم؛ ما رابه بیمارستان اهواز انتفال دادند بیمارستانی که زیرزمین بود تا هواپیمای دشمن متوجه ان فسمت نباشد.

وی در پایان خطاب به مقام معظم رهبری افزود: تا خون در رگ ماست ایران در تن ماست ما جانباز اسلامیم دلبسته ایرانیم.

قاسم صیاد هم یکی ازجانبازان عملیات والفجر 4است که با شجاعت تمام کار امدادگری در جبهه را برعهده داشته است.

وی افزود: وقتی یکی از همرزم هایم مجروح می شد به سوی او می شتافتم و با اینکه رمق حرف زدن نداشت با اشاره دست می گفت به طرف دوستم برو و این خاطرات از جان گذشتگی هیچ وقت از یادم نمی رود.

وی به رشادت های جانبازان اشاره کرد وافزود: با آن اوضاع نابسامان جنگ سربازی که مجرح می شد تفنگ را از خود جدا نمی کرد و تا رسیدن گروه امداد نجات از میهن خویش دفاع می کرد و این نشانه جان باختگی و عشق به وطن است و دشمن تا زمانی که این دلیران را دارد هیچ غلطی نمی تواند بکند سربازی که برای خدمت به خط مقدم جبهه می رفت مخلصانه وارد میدان می شد و با ذکر الله اکبر دفاع از میهن را آغاز می کرد.

وی در پایان این انقلاب را مدیون شهیدان و جانبازانی که قطعه ای از بدن خویش را نثار انقلاب نموده اند دانست و از انان قدردانی نمود.

راه‌اندازی کانون‌های دانشجویی هلال احمر در دانشگاه‌ها

 در حاشیه اجلاس مشترک معاونان و مدیران فرهنگی و اجتماعی دانشگاههای سراسر کشور تفاهم نامه همکاری بین معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سازمان جوانان جمعیت هلال احمر به امضای دکتر سیدضیاء هاشمی معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم و دکتر وحید قبادی دانا رئیس سازمان جوانان جمعیت هلال احمر رسید.
این تفاهم نامه در راستای اجرای وظایف وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای افزایش مشارکت (دانشجویان، اساتید و کارکنان) در ارائه خدمات داوطلبانه و بشردوستانه منعقد شد.

بر پایه این گزارش، برنامه ریزی و آموزش دانشجویان با محوریت خدمات بشردوستانه، امدادی، اجتماعی و فرهنگی، توسعه مشارکت دانشجویان در تصمیم گیری ها و فعالیت های مرتبط با هلال احمر و نیز کمک به اقشار آسیب پذیر، کمک به امر سلامت جامعه و دفاع از ارزش های انسانی در قالب برنامه های امدادی، بشردوستانه و عام المنفعه و کوشش در جهت برقراری دوستی و تفاهم ملی و بین الملل از طریق همایش و سمینارها و سایر اقدامات فرهنگی از جمله محورهای این تفاهم نامه می باشد.

همچنین مشارکت در امر ساماندهی اوقات فراغت دانشجویان با طراحی و اجرای برنامه های مختلف، توانمندسازی اعضای کانون های دانشجویی هلال احمر در امور مرتبط با وظایف سازمان و ایجاد زمینه های لازم برای تعاون و فعالیت های نیکوکاری جوانان دانشجو و تلاش برای ایجاد وفاق و همدلی در میان دانشگاهیان و اقشار مختلف جامعه بویژه نیازمندان و آسیب دیدگان از دیگر مفاد این تفاهم نامه است.

در این تفاهم نامه سازمان جوانان جمعیت هلال احمر متعهد شده که مواردی از قبیل: حمایت همه جانبه از فعالیت ها و برنامه های کانون های دانشجویی هلال احمر و تجهیز مناسب آن ها، برنامه ریزی و آموزش امداد و کمکهای اولیه جهت دانشجویان و دانشگاهیان در فضای دانشگاه ها و خوابگاه های دانشجویی، فراهم نمودن زمینه مناسب جهت مشارکت کانون های دانشجویی هلال احمر در برنامه ریزی و اجرای برنامه های بشردوستانه،امدادی، فرهنگی و اجتماعی، برگزاری مانورهای امدادی و آمادگی در سطح دانشگاه های تحت پوشش، تهیه و ارسال کتب، نشریات و نرم افزارهای منتشرشده توسط سازمان جهت استفاده دانشجویان و دانشگاهیان و تهیه آئین نامه ها و دستورالعمل های مربوط و اعطای مجوز فعالیت کانون های دانشجویی هلال احمر را اجرا کند.

همچنین معاونت فرهنگی وزارت علوم نیز مواردی همچون همکاری درخصوص راه اندازی کانون های دانشجویی هلال احمر در کلیه مراکز آموزش عالی و حمایت از کانون های تأسیس شده، اعطای مجوز به کانون های دانشجویی هلال احمر صرفا با هماهنگی سازمان، ایجاد زمینه و تمهید مقدمات لازم برای انجام تعهدات سازمان جوانان در مراکز آموزش عالی، اطلاع رسانی اخبار و رویدادهای مرتبط با فعالیتهای کانونهای دانشجویی هلال احمر از طریق ابزار اطلاع رسانی معاونت، تأمین مکان فیزیکی مناسب جهت کانون های دانشجویی هلال احمر، همکاری و حمایت مادی و معنوی از فعالیت های کانون دانشجویی هلال احمر در دانشگاه ها و توصیه به عضویت دبیر کانون دانشجویی هلال احمر در شورای فرهنگی دانشگاه را به مورد اجرا گذارد.

گفتنی است این تفاهم نامه در 7 ماده و 3 تبصره تنظیم شده و از تاریخ امضا به مدت 5 سال اعتبار دارد.

رقابت 550 هزار داوطلب در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد

ساعت آغاز آزمون های صبح 8:00 و آزمون های بعدازظهر 16:00 عصر است و داوطلبان باید یکساعت قبل از برگزاری هر نوبت از آزمون در حوزه امتحانی حضور به هم رسانند. به همراه داشتن کارت ورود به جلسه، اصل شناسنامه و یا اصل کارت ملی در حوزه امتحانی ضروری است.

داوطلبان به هنگام استقرار در صندلی خود شماره کارت ورود به جلسه و شماره پاسخنامه خود را بررسی کنند و در صورت وجود هرگونه مغایرت به مسئولین مربوطه اطلاع دهند. به همراه داشتن هرگونه وسایل الکترونیکی نظیر ماشین حساب، تلفن همراه، دستگاههای حافظه دار و ارتباطی و مشابه آن در جلسه آزمون ارشد ممنوع است.

داوطلبان در نظر داشته باشند از زمانی که کارت ورود به جلسه خود را دریافت می کنند، شماره داوطلبی خود را یادداشت کرده و آن را تاپایان زمان اعلام نتایج نگهداری کنند تا برای دریافت کارنامه از پایگاه اینترنتی مرکزآزمون دچار مشکل نشوند.

سوالات اکثر مجموعه های این آزمون به صورت تستی برگزار می شود، داوطلبان می بایست با توجه به ردیف هر سوال، پاسخ را با مداد سیاه معمولی بطور یکنواخت و پررنگ علامتگذاری کنند. در مورد برخی از مجموعه های گروه هنر که سوالات آن به صورت تستی و تشریحی است داوطلبان لازم است وسایل مورد نیاز آزمون تشریحی را که در برگ ورود به جلسه آنها قید شده است به همراه داشته باشند.

در سوالات تستی هر پاسخ صحیح یک نمره مثبت و هر پاسخ غلط نمره منفی منظور می شود. بنابراین بهتر است داوطلبان بطور حدسی و تصادفی پاسخ نداده و فقط به سوالاتی که از جواب آن مطمئن هستند، پاسخ دهند.

ناصر اقبالی رئیس مرکز آزمون دانشگاه آزاد همچنین یادآور شد: در این دوره از آزمون ارشد داوطلبان از 120 مجموعه و 3741 رشته - محل را برای ادامه تحصیل انتخاب کردند. هیچ یک از رشته های مقطع کارشناسی ارشد دارای مصاحبه نخواهد بود.

رئیس مرکز آزمون خاطرنشان کرد: پیرترین و جوان ترین شرکت کننده آزمون ارشد امسال مردی 71 ساله از تهران و خانمی 14 ساله از تهران است.

نفر کشته بخاطر 61 متر زمین در رامهرمز +تصاویر (+16 )

درگیری بر سر 61 متر زمین در شهرستان رامهرمز با 7 کشته پایان یافت. قاضی افتخاری، معاون قضایی رئیس کل دادگستری استان خوزستان در تشریح این ماجرا گفت: صبح دیروز درگیری و تیراندازی در یکی از محلات شهرستان رامهرمز به پلیس اطلاع داده شد.

7 نفر کشته بخاطر 61 متر زمین در رامهرمز +تصاویر (+16 )

در ادامه با توجه به حساسیت موجود چند تیم از ماموران راهی محل درگیری شدند. وی افزود: در بررسی های اولیه مشخص شد اختلاف ملکی به میزان 61 متر در یک زمین باعث این درگیری شده بود. دو نفر از یکی از طرفین درگیر با تهیه دو اسلحه کلاشینکف و 16 خشاب راهی ملک مورد نظر شده و با تیراندازی سه نفر از افراد مرتبط با درگیری خود را به قتل رساندند. همچنین دو نفر از افرادی که در این درگیری هیچ نقشی قرار نداشتند، هدف گلوله قرار گرفته و جان خود را از دست دادند. قاضی افتخاری خاطر نشان کرد: دو مرد موتورسوار سپس به سمت یک نمایندگی فروش خودرو که متعلق به مقتولین بود، رفته و اقدام به تیراندازی به سمت آنجا کردند که خوشبختانه در جریان این تیراندازی به کسی آسیبی نرسید.

7 نفر کشته بخاطر 61 متر زمین در رامهرمز +تصاویر (+16 )

معاون قضایی رئیس کل دادگستری استان خوزستان ادامه داد: ماموران پلیس به تعقیب عاملان این جنایت پرداخته و با اخطار و شلیک تیر هوایی از آنها خواستند که خود را تسلیم کنند، اما دو مرد مسلح به فرار خود ادامه داده که در جریان درگیری با ماموران هدف گلوله قرار گرفته و کشته شدند. وی افزود: در این درگیری 7 نفر از جمله دو ضارب کشته شدند که تحقیقات پلیسی و قضایی در این زمینه ادامه دارد. یکی از نزدیکان عاملان این جنایت هولناک نیز گفت: ضاربان دو برادر بودند که پیش از این نیز تهدید کرده بودند اگر نتوانند در دعوای این ملک پیروز شوند دست به جنایت می زنند.

مهر

گلوی زندگی زنان بی سرپرست در پنجه مشکلات

باز قصه زنان بی سرپرست ، باز تنهایی، باز غم باز فشردن گلو زیر پنجه های نا خوش مشکلات، باز افسوس خوردن های بیهوده ،باز دست و پا زدن نافرجام در مرداب سختی ها، باز زنان بی سرپرست و آتش ناخوشیها و سیاهی ....

 بدون شک هیچ اتفاقی برای یک زن، تلخ‌تر و شکننده‌تر از بی سرپرست شدن نیست شکننده از آن جهت که قلب یک زندگی مشترک را از تپش بازمی‌‌دارد.

حال اینکه بی سرپرست شدن ممکن است به دلیل فوت همسر ، جدایی و طلاق و یا دختر مجردی که بی سرپرست است باشد بهر حال برای یک زن تلخ ترین رویداد زندگی اش می باشد که آغاز کشاکشی سخت در زندگی با شروع این حقیقت تلخ است کشاکشی که اگر پای فرزندی هم در میان باشد، آنها نخستین قربانیان بی‌دفاع ماجرا خواهند بود.

اما تاری که رزوگار برای زنان بی سرپرست می‌تند، گرفتارکننده‌تر است و روزگار سخت را باید تلخ‌ترین ارمغان بی سرپرستی برشمرد.

نوروزی کارشناس بهزیستی با اشاره به مشکلات زنان بی سرپرست می‌گوید: نبود حامی و مشکلات اقتصادی و دید غلطی که در جامعه مردم نسبت به زنان بی سرپرست یا بیوه دارند سه مقوله اصلی و مهمی هستند که باعث رنجش روحی و اذیت زنان می شود چرا که این زناننه تنها باید مصیبت وارده را تحمل کنند باید چشمها و دهانهایی را که پشت سر آنها هستند را نیز تحمل کنند.

زهرا زنی بی سرپرست 42 ساله است. او می‌گوید:

 هیچ‌چیز برای زن بدتر از این نیست که سایه بالای سر خود نداشته باشد و تنها در برابر طوفان مشکلات زندگی بایستد وخودش مسئول دخل و خرج خودش باشد ومجبور باشد تأمین مخارج فرزندان را تنها به دوش کشد اغلب زنان سرپرست خانوار خصوصاً در سنین بالا، از سواد و امکانات اشتغال کمتری برخوردارند و نیز به دلیل نیازهای مالی با مشکلات اقتصادی بیشتری مواجه می‌شوند که عرصه را هر روز بیش از روز قبل بر آنان تنگ می‌کندو خیلی زود روح لطیف آنان را پژمرده می کند.

مریم، زن 54 ساله‌ای است که پنج فرزند دارد و شوهرش اخیراً فوت کرده است می‌گوید:
یکی از دخترانم به دلیل فوت همسر و دختر دیگرم هم به دلیل طلاق با من زندگی می کنند تا وقتی شوهرم زنده بود منم مثل بقیه زن‌ها برای خودم سرو سامان داشتم شوهرم که فوت کرد حقوق کمی را که از او برایمان مانده بود را به سه قسمت تقسیم کردند و الان فرزندانم از منزلی که خانه پدریشان است سهم خود را می خواهند و من مانده ام با 250 هزار تومان حقوق چگونه هم مخارج زندگی را تأمین کنم و هم کرایه خانه را بدهم که آنهم با وضعیت کنونی اجاره ها حتی در پایین ترین نقطه شهر هم با ید ماهی 300 هزار تومان کرایه بدهم و من مانده ام با کوله باری از مشکلات و سختی ها که هر روز بیشتر از روز قبل ذوبم می کنند.

دولت تدبیرچاره ای می اندیشد؟

اگرچه دولت برای آسان‌تر کردن شرایط زندگی زنان بی سرپرست و افراد وابسته بدان چاره هایی اندیشیده است، اما با توجه به وسعت و گستره مشکلاتی که این زنان با آن مواجهند، پایین بودن نرخ پرداخت‌های دولتی به این زنان، تورم بالا، فقدان مهارت‌های اجتماعی و شغلی و نیز این که بیشتر از پنجاه درصد این زنان تحت هیچ نوع حمایتی نیستند؛ این خدمات حتی در بهترین وجوهش نمی‌تواند پاسخ‌گوی تمام مشکلات آنها باشد و به نظر می‌رسد که برای حل یا تخفیف مسائل این قشر باید تدابیر جدی‌تری به کار گرفته شود .

تدبیری که زنان سرپرست خانوار را چشم به راه کرده آنان منتظرند تا لبی گشوده شود و از مشکلات و ناهمواریهای آنان در زندگی جویا شود و دستی که اندکی از ناهمواریهای زندگی آنان را هموار سازد آیا این دست در جامعه ما آستین خود را بالا خواهد زد تا به یاری زنان بی سرپرست بشتابد؟