ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
گر می گویید حجاب نه…به حجاب نیازی نداریم….به چادر و رعایت احکام اسلامی نیاز نداریم پس به داستان زیر توجه کنید:
در داستان حضرت موسیبن عمران(ع) چنین آمده است که او با تلاشهای پیگیر خود به تدریج برستمگران پیروز شد و پرچم توحید وعدالت را در نقاط مختلف زمین به اهتزاز درآورد حضرت موسی(ع) برای نجات ملت انطاکیه راهی جز سرکوبی ستمگران و فتح آن سرزمین نمیدید برای اجرای این امر سپاهی به فرماندهی یوشع و کالب تشکیل داد و با آن سپاه به سوی انطاکیه رهسپار گردید. عدهای از مردم نادان و اغفال شده انطاکیه به یکی از دانایان خود گفتند که موسی(ع) آمده است تا ما را بکشد و از دیارمان بیرون گرداند چاره بیندیش او پس از انجام برخی کارها و نتیجه نگرفتن از آنها چنین گفت: ما جز حیله راهی نداریم. پس برای سرکوبی سپاه موسی(ع) راه عجیبی را به مردم انطاکیه پیشنهاد کرد که همواره استعمارگران برای شکست هر ملتی از همین راه استفاده میکنند و آن این بود که مردم انطاکیه از راه اشاعه فحشا و انحراف جنسی و برگرفتن پوشش از زنان و دختران وارد عمل گردند.
او گفت: دختران و زنان را بیارایند و آنها را همراه اجناس مورد نیاز
سپاه موسی(ع) به عنوان خرید و فروش وارد سپاه کنند و سفارش کرد هرگاه از
سربازان سپاه موسی قصد شهوترانی با آنان را کرد مانع او نشوند و گفت: اگر
یک مرد از آنان مرتکب زنا شود شما را بس است و برشما پیروز نخواهند شد.
آنها
همین کار را کردند و طولی نکشید که عدهای از سپاه موسی(ع) با نگاههای
هوسآلود خود به بدن نیمه عریان زنان آرایش کرده، در پرتگاه انحراف قرار
گرفتند و رسوایی به آنجا کشید که کمکم براثر شهوتپرستی، ارادهها سست شد.
بیماریهایی مقاربتی و طاعون زیاد گردید تا آنجا که نوشتهاند: بیست هزار و
به قولی هفتادهزار نفر از سپاه موسی(ع) به خاک سیاه افتادند.
باز هم می گویی حجاب نه؟ خواهرم! حجابت را رعایت کن…این حرف را دلسوزانه می گویم….