دانستنی ها

دانستنی های کامپیوتر/زندگی/جهان و ...

دانستنی ها

دانستنی های کامپیوتر/زندگی/جهان و ...

«نه» به یارانه برای نجات دریاچه اورمیه

اینکه تعداد افرادی که یارانه نقدی دریافت می کنند بیش از جمعیت ایران است موضوع بحث ما نیست، چرا که حرکات شگفت انگیز کم از دولت قبل ندیدیم که تعجب کنیم. بحث، خود این یارانه نقدی است که نظرسنجی ها نشان می دهد خیلی ها با دریافت آن و وضعیت بد اقتصادی توامان مشکل دارند. البته پارادوکسی هم این وسط وجود دارد که وقتی این مبلغ واریز می شود، برای گرفتن آن پشت عابربانک ها صف می بندیم. برای دریافت سه هزار و پانصد میلیارد تومان در ماه، یعنی ایجاد نقدینگی در حد وحشتناک در کشور!
برای اینکه تصور بهتری از این عدد پیدا کنیم کافی است طنزی را به یاد بیاوریم که درارتباط با اختلاس سه هزارمیلیاردی امیرمنصورآریا شکل گرفت. اگر کوروش کبیر که 2500سال پیش حکمرانی می کرد، ماهانه 117میلیون تومان پس انداز می کرد، هم اکنون پس از گذشت این همه مدت پس انداز او به سه هزار و پانصد میلیارد تومان می رسید.رقمی که در مخیله خیلی از ما ایرانی ها نمی گنجد. اما با این خیلی پول در یک ماه چه کارها می توان کرد؟ کافی است مثال هایی را با هم مرور کنیم:
طبق محاسبات انجام شده توسط کارشناسان، ایجاد هر شغل در کشور بین 50تا 70میلیون تومان هزینه دارد پس در ماه مابین 50000تا 70000شغل می توان ایجاد کرد. یعنی درسال حدود 700000شغل بطور متوسط!
هزینه ساخت پتروشیمی تبریز به پول امروز چیزی حدود 2000میلیاردتومان برآورد می شود، یعنی با پول یارانه در سال تقریباً می توان 18 کارخانه پتروشیمی تبریز را ایجاد کرد، علاوه بر اشتغالزایی، جلوی خام فروشی نفت راگرفت. درآمد ایجاد شده نیز باعث توسعه منطقه می شود.
هزینه ساخت نیروگاه گازی چهلستون اصفهان 400میلیون دلار بوده و 1000مگاوات برق را به چرخه نیاز کشور وارد کرده است. یعنی 1200میلیارد تومان هزینه، پس با هزینه یارانه ماهانه می توان 3نیروگاه گازی در کشور ایجاد کرد و سالانه 36 نیروگاه! آیا می توان در آن صورت به کمبود برق در کشور فکر کرد؟
قرار بود یارانه ها به تقویت تولید منجر شود اما علاوه برآنکه نشد، اعتیادی در ملت ایجاد کرد که مانند استخوانی در گلو نه می توان از آن گذشت و نه می توان آنرا قبول کرد و علاوه برآن که هیچگونه ارزش افزوده ای نداشت. اینکه ملت در رنج اقتصادی هستند شک و شبهه ای در آن نیست. اینکه باید به دهک های پایین در کشور چون بنده نگارنده توجه شود و عدالت را در این دیار گستراند تقریباً بدون شک پاسخ مثبت دارد. اما با کمی بازی با اعداد همچون آنچه در بالا اشاره شد می توان کارهای بهتری کرد.
یکی از این کارهای بهتر که برای آیندگان به یادگار خواهد ماند نجات دریاچه ارومیه(چی چست) است. دریاچه ای که می گویند به دلیل بستن سد بر رودهای ورودی به آن چنین روز به روز بانمک تر می شود.سدهایی که می گویند از قبل آنها 200هزار شغل ایجاد شده است. از یک طرف باید آب سدها را به چی چست رساند و از طرف دیگر 200هزار نفر را نان داد. راه چاره چیست؟
در حضور خانم ابتکار در تبریزشنیدیم 200میلیارد تومان برای نجات دریاچه در مرحله اول تخصیص داده شده است. رقمی که با آن شاید چیزی را نتوان نجات داد. شاید بتوان با یک خود اظهاری برای طبقات متوسط به بالا و نه گفتن به یارانه رقم قابل توجهی برای نجات دریاچه ارومیه، تغییر در روش کشاورزی و بیکار نشدن 200هزارنفر جمع اوری کرد.
درسالی که مفهوم اقتصاد و فرهنگ در کنار هم قرارگرفته می توان با ماهیت فرهنگی و زیست محیطی، هم به اقتصاد منطقه کمک کرد و هم دریاچه ارومیه را نجات داد. دریاچه ای که به دلیل حال و روزش در دنیا معروف شده و می تواند مظهر توسعه صنعت گردشگری نیز در منطقه باشد. پس من با نه گفتن به دریافت یارانه آن ر ا به نجات دریاچه ارومیه اختصاص می دهم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.