دو محکوم به اعدام که در روزهای نه چندان دور در نهایت بی رحمی و سنگدلی به نوامیس مردم تجاوز می کردند و اعتقاد داشتند که پلیس نمی تواند در این شهر بزرگ آن ها را شناسایی کند، در سکوت مطلق بازداشتگاه آرام نشسته بودند.گویی زمان برای آن ها از حرکت ایستاده بود چرا که باید تا ساعتی دیگر پای چوبه دار می رفتند شاید هم در خلوت خود به وحشت و دلهره های دخترانی می اندیشیدند که چند ماه قبل با گریه و التماس از آنان می خواستند تا رهایشان کنند و عفت آنان را لکه دار نکنند و... در همین حال بود که ۲ محکوم به اعدام برای آخرین بار لب به سخن گشودند.
ع.ن گفت: رسانه ها به پرونده ما بال و پر دادند به همین خاطر هم جرایم ما به چشم آمد و دستگاه قضایی خیلی زود به اتهامات ما رسیدگی کرد و حکم آن نیز خیلی سریع به اجرا درمی آید. اگر چه قبول نداریم که در این ماجرا تنها ما مقصر بودیم چرا که وقتی برخی زنان و دختران با ظاهری زننده از خانه هایشان بیرون می آیند آن ها نیز در ارتکاب این گونه جرایم تقصیر دارند و از همه مهم تر خانواده ها هستند که باید کنترل مناسبی در وضعیت ظاهری، نوع پوشش و همچنین رفت و آمدهای فرزندان خود داشته باشند.
از سوی دیگر هم مسئولان باید در برخورد و جمع آوری لانه های فساد جدی تر عمل کنند چرا که بدبختی ما نیز از وقتی شروع شد که پایمان به این خانه های فساد باز شد. مبارزه جدی با زنان خیابانی و فساد باید در اولویت هر کاری قرار بگیرد چرا که وقتی فردی در منجلاب فساد افتاد دیگر از هیچ جرمی روی گردان نیست و ما هم به جایی رسیدیم که هیچ چیز جلودارمان نبود.
«رضا.ب» نیز گفت: همان طور که قبلاً نیز گفتم ما با زنان محجبه و چادری کاری نداشتیم یعنی اصلاً آن ها را سوار نمی کردیم چرا که یقین داشتیم دچار دردسر خواهیم شد. پس باید به خانواده ها بگویید اجازه ندهند فرزندانشان با ظاهری تحریک آمیز در خیابان ها ظاهر شوند. جرمی که ما انجام دادیم بسیار زشت بود و نباید تا این اندازه پیش می رفتیم اما تحت تأثیر وسوسه های شیطانی قرار گرفتیم و کارمان به اینجا کشیده شد. امیدوارم که دیگران از سرنوشت ما درس عبرت بگیرند و راه خلاف نروند چرا که عاقبتی جز این (اعدام) ندارد!
دو محکوم به اعدام که صبح روز گذشته به دار مجازات آویخته شدند اقدامات مجرمانه خود را از آبان سال گذشته در مشهد آغاز کردند. آنان با استفاده از یک دستگاه تاکسی پژو بین شهری، دختران مسافر را به جاده مشهد - فریمان می کشاندند و آنان را به زور مورد تجاوز قرار می دادند. ۲ محکوم مذکور در آذر سال گذشته با تلاش کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شدند و پس از تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب در شعبه پنجم دادگاه کیفری خراسان رضوی محاکمه و به اعدام محکوم شدند.
متن پیش رو در برگیرنده یکی از انتقادات مکتوب نوبهای یالثارات به عملکرد رسانه ملی و البته چندمین نقد این هفته نامه به برنامه « خندوانه
» است؛ برنامهای که این روزها از روانشناس و مداح، روحانی و دکتر، وکیل و
استاندار و... سازندگان آن را با القابی چون مجاهد فی سبیل الله و مبتکر
تحولخواه و بانی شادی در مملکت به ماتم نشسته(!) می ستایند.
یالثارات بارها به عنوان یک مفروض این
مسئله را طرح کرده است که دلیل پرداختن به اشکالات اساسی جاری «خندوانه»
این است که سازندگان آن به دلایل نامعلومی، در یک فرایند تدریجی سعی
کردهاند، این برنامه را با آرایه های مذهبی، تلفیق کنند.
حضور مناسبتی، روحانیون ، مداحان و...
قرار دادن بیلبورد یا صاحب الزمان ادرکنی در تیتراژ پایانی این برنامه،
تنها اقدامات مقدماتی و البته حرفهای برای مشروعیت بخشی به محتوای خندوانه
محسوب میشود که میتوان بدعتگذار آن را «رشید پور» در آخرین برنامه
مفتضح «کی شبیه کیه» دانست. او درحالی به دنبال نمایش کلوز آپ و هدفمند
چهره ناموس مسلمانان از زوایای مختلف مورد انتقاد جدی هیئت نظارت بر صدا و
سیما قرار گرفته بود که در قسمت پایانی برنامه با دعوت از امام جماعت یکی
از مساجد اسلام شهر که ظاهرا شبیه «محسن رضایی» بود، تلاش کرد تا با بیان
احادیث جهت دار و یک سویه از زبان آن روحانی، جامعه منتقد خود را افراطی و
تندرو جلوه دهد.
البته مقابله به مثل خام و دیر هنگام
«رشید پور» نتوانست بقای برنامه او بر آنتن سیما را ضمانت کند، اما به نظر
می رسد، آن اقدام، یک ایده خوب برای کل سازندگان برنامههای هجو باقی گذاشت
که البته «خندوانه» نیز در همان زمره قرار می گیرد.
کسانی (منظور افراد متعهد است) که از «
خندوانه » دفاع میکنند، یا به طور بخشی این برنامه را نظارهگر بودهاند و
یا آنکه در یک رودربایستی آشکار که به مناسبت دعوت آنان در برنامه بوده
است به مجیز گویی «رامبد جوان» مشغول شده و جایگاه او را تا حد یک ناجی
برای جامعه غم زده و نیازمند شادی بالا برده اند. حتی مداحی که « رامبد جوان
» را مجاهد راه خدا خطاب کرده بود در این باره می گوید: «من حدود یک ماه
پیش با ایشان تماس گرفتم و گفتم به نظر من تو مجاهدی در راه خدا(!!) من چون
برنامهات را کامل ندیدم نمیتوانم راجع به همهاش اظهارنظر کنم...»
ادلهای برای دفاع
در این میان ممکن است نگاه ظاهر بین،
اقداماتی نظیر کمپین یک قطره آب، طرح مشکلات معلولین ذهنی، خندیدن در مترو
و... در برنامه خندوانه را مستندی برای باطل دانستن نقد نقادان اعلام کند.
اما ما پیش از این هم به این مسئله اشاره کرده بودیم که دعوی یالثارات بر
سر مغلطههای خطرناکی است که در لابلای ، اقداماتی از این دست زرورق پیچ می
شوند، نهادینه میشوند و بعد از یک فرایند بلند مدت در زمره منکراتی قرار
میگیرند که تبدیل به معروف شده و هیچ قدرتی یارای نهی از آنان را نخواهد
داشت.
بنابراین حتی یک نگاه سطحی به روند اجرای
«خندوانه» حاکی از این است که علیرغم تبلیغات دائمی دین در این برنامه،
سازندگان آن یا اساسا با مبانی دینی بیگانه اند و یا آنکه آن را نادیده می
انگارند. بینندگان به کرّات دیدهاند که در این برنامه توصیه می شود، فارغ
از همه غم و غصه های پیرامونی، بی هدف قهقهه بزنید، زیرا علم ثابت کرده که
... انصافا کدام یک از روحانیون و مداحان مدعو در این برنامه که قطعا ناظر
به این فرایند پرتکرار در آن بوده اند، این فرمایش رسول اکرم صلوات الله
علیه را گوش زد کرده اند که: «خندة زیاد دل را می میراند»؟!
رواج های اختلاط ها در خندوانه
این حدیث پر معنا بر این نکته تاکید دارد
که مسلمان نباید به رخدادهای اطراف خود بی تفاوت باشد، حال آنکه فلسفه
خندیدن آنچنانی در خندوانه بر مبنای تفسیر مجریان آن ، تبدیل کردن مردم به
«الکی خوش های دوران» است که بی تفاوت نسبت به هر چیزی بیهوده می خندند.
البته این کار تئوریک در کنار سوال مجری برنامه از مدعوین که حاضرند برای
شادی مردم چه کار کنند در لفافه اغماض قرار گرفته است.
بی اطلاعی یا نادیده انگاری سازندگان
«خندوانه» از امور مذهبی، در سوالاتی متجلی می شود که از میهمانان می پرسند
و پاسخ آن را به عنوان یک جواب مشروع پخش میکنند. مثلا از یک هنرپیشه
فیلم های دختری – پسری سوال می شود که وقتی حالش خوب نیست چه می کند و او
می گوید که مقابل تلویزیون دراز می کشد و کانال عوض می کند! یا از فلان
هنرپیشه می پرسند که آیا به مرگ فکر می کند و او در پاسخ می گوید که
اصلا!... یا آنکه به کرّات از سوی مدعوین در پاسخ به همین سوال پرتکرار
شنیده شده که از مرگ ترسی ندارند!
یکی دیگر از روندهای جاری که حکایت از
بیگانگی مجری و سازندگان برنامه با شعائر دینی دارد، نحوه تعامل شخص «رامبد
جوان» و افراد حاشیه ای این برنامه با زنان نامحرم است. به عنوان مثال بد
نیست کارشناسان دیدنی اختلاط مجری با یکی از شخصیت های زن یک سریال مناسبتی
ماه رمضان
که اخیرا از «خندوانه» پخش شد را بازبینی کنند و در مورد آن نظر بدهند. یا
مثلا در برنامهای که یک زن و شوهر هنرپیشه، مهمان آن بودند، «خندوانه» در
مورد شخصیت و رفتار هنر پیشه زنِ میهمان، از یک هنر پیشه مردِ نامحرم که
در سریال طنز مهران مدیری (درحاشیه) ایفای نقش می کرد سوال میپرسید و او
با لحن و حالت زنندهای که حکایت از وضعیت خیلی خودمانی با ناموس یک مسلمان
داشت درباره مهربانی و صفاتِ خوبِ هنرپیشه زنِ مورد اشاره ما، سخن می گفت.
دلیل اینگونه روند سازی ها از بی غیرتی
مردان نسبت به همسرانشان که کاملا در تضاد با آیات و روایات اسلامی
سازماندهی شده اند، در بهترین حالت فقدان هر گونه درک دینی در قاموس
سازندگان است و یا آنکه متاسفانه باید گفت بر اساس تجربه های تلخ پیشین
نشانه ای از یک جریان مخرّب خزنده جدید در سیمای جمهوری اسلامی ایران است.
فلسفه اشتباه
یکی دیگر از جنبه های مشروعیت بخشی نَرم
به اعمال غیر دینی، که اتفاقا آزار دهندهترین روند جاری در خندوانه نیز
محسوب می شود، الگو سازی است که این برنامه برای زنان محجبه جامعه در پیش
گرفته است. همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، واقعا این یک رویه مشکوک محسوب
می شود که سوال قابل تاملی را در پی خود دارد. هدف «رامبد جوان» از شرکت
دادن فعال زنان و دختران چادری در این برنامه التقاطی چیست؟!
به نظر می رسد این اقدام غلط در بهترین
حالت ریشه در این فلسفه اشتباه دارد که طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب از
سوی برخی صاحب نظران دینی برای توجیه مسئله حجاب در سطح گسترده ای رواج
داده شد. این طیف، طی سالها تلاش برای مقابله با هجمه به حجاب، این نظریه
را با حجم بالایی گسترش دادند که «حجاب محدودیت نیست». کج فهمی و سوء
استفاده از این استدلال غلط، مبنای یله و رها کردن زنان در هر سطحی از
جامعه اسلامی، بدون هیچ قید و شرطی بوده است.
تنها بخشی از صدمات ناشی از عملیاتی سازی
این نظریه که با بهانه اعاده حقوق زنان اتفاق افتاده، از هم پاشیدگی
خانواده هایی است که بخشی از زنان شاغل در بیرون از منزل را گرفتار روابط
غیر شرعی ساخته است... یالثارات در این نوشتار، قصد ورود به این مبحث
پردامنه را ندارد و مجددا به چارچوب «خندوانه» باز می گردد. زیرا اعتقاد بر
این است که برنامه هایی از این دست به دلیل کسب جایگاه بالا در بین مخاطب
عام یک سَر پُلِ مهم برای نابودی هر آنچه در جامعه باقی مانده است محسوب می
شوند. این دیدگاه از این منظر اهمیت می یابد که خود رسانه ملی ذاتا یک
ابزار مشروعیت بخش محسوب می شود. رسانه ای که طی ۳۶ سال گذشته به عنوان یک
ابزار حکومتی ، اطمینان جامعه را به خود جلب کرده است.حال آنکه برنامه ای
مثل خندوانه به شکل مضاعف در حال مشروعیت بخشی تدریجی به منکرات و جا زدن
آن در قالب معروف است.
حرکات موزونِ زنان و دختران
«رامبد جوان» در حالی موفق شده نمایش
حرکات موزونِ زنان و دختران (تاکید بر قشر چادری) را حداقل به عنوان یک
هنجار تصویری در خندوانه جا بیاندازد که شواهد حکایت از تداوم و تسری این
روند در برنامه او دارند.
ممکن است مخاطبان یالثارات، برنامه شب سه
شنبه۱۳مردادماهِ خندوانه را شاهد بوده باشند که مدعوین آن را قهرمانان
زورخانه ای و رئیس فدراسیون ورزش های پهلوانی تشکیل میدادند. در واقع
برنامه شب سه شنبه ۱۳مرداد ماه به عنوان جدیدترین بدعت «خندوانه»، انگیزه
یالثارات برای نقد دوباره این برنامه خطرناک محسوب می شد که شاید بهتر بود
در مدخل این گزارش به آن پرداخته می شد.
مخاطبان «خندوانه» شاهد بودند که همه
مدعوین همراه با «رامبد جوان» و زوج هنری او ، یک گود زورخانه را با همه
ابعاد اجرایی آن در استودیوی خندوانه شبیه سازی کردند. با این تفاوت که
برای اولین بار زنان (با تاکید بر زنان محجبه چادری) در زمره تماشاچیان
بیرون گود قرار داشتند. شاید توصیف این صحنه در وهله اول خالی از اشکال به
نظر برسد، اما وقتی کار به وصف هیبت ظاهری مدعوین ، رامبد جوان و زوج هنری او می رسد، کار کمی بیخ پیدا می کند.
بیغیرتی و حرام در زرورق صلوات
در خندوانه شب سه شنبه ۱۳مردادماه ، شاهد
بودیم که آقایان پهلوان با همان پوشش سنتی زورخانهای که بر اثر آن بخش
هایی از پا و دستان آنان را در معرض عریانی قرار داده بود در مقابل زنان
نامحرم به اجرای برنامه پرداختند. البته یالثارات به این حکم واقف است که
حدود شرعی برای مردان در این نوع پوشش رعایت شده بود، اما مسئله اینجاست که
طبق احکام مکمل دیگر، نگاه به بخش هایی از بدن مردان که به دنبال استفاده
از همین پوشش شرعی، عریان ماندهاند برای زنان نامحرم به طور مستقیم حرام
است.
مخاطبان یالثارات به خاطر دارند که اساسا
حکم محوری مراجع در رابطه با حرمت ورود زنان به ورزشگاه ها، همین مسئله
نگاه کردن به بخش های عریان بدن مردان نامحرم بود. مسئلهای که در لابلای
هوچی گری غائلهگران، مغفول باقی ماند و متاسفانه جمعی از رجال منتقد نیز
بدون توجه به آن، برای توجیه مخالفت خود با ورود زنان به ورزشگاه ها صرفا
به استدلال های مدنی در این رابطه اکتفا کردند. حالا «خندوانه»، در یک
برنامه تلویزیونی، ناموس مسلمانان را به ارتکاب در این حرام قطعی ، مشغول
کرده و در فرایند تغییر هنجاری خود، آن را به خورد مخاطب داده است.
نکته بد ماجرا که طبق معمول به عنوان
زرورق طلاییِ پوشش دهنده اینگونه اعمال در برنامه «خندوانه» ملازم آن بود،
جوّ مذهبی بود که بواسطه کلام مرشد، ذکر دعای نادعلی و نیز دعای پایانی
برنامه، برخندوانه عارض شده بود.
هرچند در مورد سطح سواد دینی و انگیزه
برنامه سازان در خندوانه باید دچار تردید بود اما این سوال از «فرهاد طلوع
کیان» رئیس فدراسیون ورزش های پهلوانی که در میانه این مجلس حرام ذکر
نادعلی گرفته بود جای دارد که آیا این ماجرا و روایت معروف از امیر
المومنین علی علیه السلام به گوش وی رسیده است؟!
روزی به امیرالمومنین علی علیه اسلام
اطلاع دادند ، زنان کوفه در مراکز تجاری و بازار رفت و آمد دارند، و شخصاً
به خرید و فروش می پردازند، ایشان در یک سخنرانی خطاب به مردم کوفه فرمود:
أما تَستَحیُونَ وَ لا تُغارُونَ وَ نِسائُکُم یِخرُجنَ إلی الأسواقِ وَ یُزاحِمنَ العُلُوجَ
«آیا حیاء ندارید؟ و غیرت نمی ورزید که زن های شما به بازارها می روند و با جوانان قوی و خوش هیکل روبرو می شوند.؟» (۱)
این گزارش نیز همچون سایر موارد در حالی به نظر مخاطبان می رسد که امیداوریم در این شلم شوربای آخر الزمانی که همه چیز دستخوش وارونگی است ، حداقل مسئول غیوری پیدا شود و راه این روند باطلِ خوش بر و رو که با آرایه های مذهبی بزک می شود را بگیرد.
یک متخصص بیماریهای مغز و اعصاب گفت: سردرد شایعترین علت غیبت از کار افراد و مراجعه آنها به درمانگاههاست. برخی سردردها جدی تلقی شده و نیاز به پیگیری دارد. دکتر بابک آزادنیا اظهار کرد: به طور کلی سردردها به دو نوع اولیه و ثانویه تقسیم میشوند. در نوع اولیه ایراد و مشکل در خود سیستم اعصاب مرکزی بوده و در نوع ثانویه علت سردرد خارج از سیستم اعصاب مرکزی است.
وی افزود: سردردهای ناشی از سرماخوردگی و استرس از نوع سردردهای ثانویه محسوب میشود که به سیستم اعصاب مرکزی مربوط نمیشود و نیاز به پیگیری جدی ندارد. آزادنیا در مورد سردردهایی که نیاز به پیگیری دارند، تصریح کرد: سردردی که به تازگی شروع شده و مدت آن کمتر از یک ماه است، به ویژه در افراد بالای 40 سال نیز نیاز به پیگیری دارد.
این متخصص بیماریهای مغز و اعصاب گفت: سردرد مزمن که الگوی آن تغییر کرده و به داروهایی که فرد میخورد هم پاسخ نمیدهد باید جدی تلقی شود. همچنین سردردهایی که موجب اختلال در خواب فرد میشود از سر دردهای هشدار دهنده است که نیاز به پیگیری دارد. وی ابراز کرد: هرگونه سردرد همراه با استفراغ غیرقابل کنترل، سردرد همراه با تاری دید و بیحسی دست و پا در یک طرف بدن حتما نیازمند مراجعه به پزشک و پیگیریهای بیشتر است. سردردهای صبحگاهی نیز علتهای مختلفی دارد که ممکن است ناشی از میگرن یا افزایش فشار جمجمه باشد، البته برخی داروها نیز ممکن است باعث ایجاد سردردهای صبحگاهی در افراد شود.
وی در پایان تاکید کرد: افراد با مشاهده علائم فوق حتما به پزشک مراجعه کنند و علت سردرد خود را پیگیری کنند، علائم یاد شده در برخی موارد نشان از یک بیماری جدی است و در بعضی موارد ممکن است بیخطر باشد، اما افراد حتما باید پیگیر علت سردرد خود باشند.
ر پی تدفین دو تن از شهدای غواص در حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای در پیامی ابراز امیدواری کردند «هنر بزرگ» این شهدا، «مایهی برکت و الهام» حوزهی هنری به عنوان «مرکز هنر انقلابی» باشد.
متن پیام آیت الله خامنهای به شرح زیر است:
بسمه تعالی
- کار شایستهئی است. امید است هنر بزرگ این مردان خدا و مجاهدان راه حق، مایهی برکت و الهامِ آن مرکز هنر انقلابی باشد.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سیدعلی خامنهای
94/5/18
بر اساس این
گزارش، رئیس حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی چندی پیش درباره تدفین پیکر
مطهر دو تن از شهیدان غواص نامهای به رهبرمعظم انقلاب نوشت که متن این
نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک رهبر معظم انقلاب (دامظلهالشریف)
با سلام و تحیات
به لطف و فضل خداوند منان، نسبت حوزه هنری با جهاد و شهادت نسبتی است قابل افتخار؛ چه در روزهای رزم و حماسه که آثار هنرمندان برخاسته از آن به وسعت تمامی ایران ترنم و تجلی داشت و چه بعد از آن تا امروز که هنرمندان متعهد ما همیشه روایتگر حقیقتهای انقلاب اسلامی و عزت و شکوهمندیهای این ملت شریف بودهاند.
اینک حوزهی هنری این بخت تاریخی را یافته است که پیکر مطهر دو تن از شهیدان غواص و مرواریدهای درخشان دریای ایثار و جوانمردی را در آغوش بگیرد.
این اتفاق مقدس، یعنی تشییع و تدفین این گوهرهای
گرانقدر در دل حوزه هنری، که مرکز هنر و ادبیات انقلاب اسلامی است،
میتواند موجب انسجام و تقویت هرچه بیشتر روحیهی انقلابی هنرمندان متعهد
بهویژه نسلهای جدید آن گردد. حال، این آرزو که این مراسم معنوی با التفات
خاص رهبر عزیز انقلاب و نفحهی جانبخش ایشان همراه شود، اشتیاقی است که
اهالی ادب و هنر انقلاب را تاب نگهداشتن آن در دل نیست.
دعاگو: محسن مؤمنی شریف
راضیه لک در مورد سفر تیر ماه 10 نفر از متخصصان در حوزه احیای دریاچه ارومیه به امریکا به دعوت یکی از دانشگاههای این کشور، گفت: در این سفر از چهار دریاچه دریاچه سالتون سی (Salton sea)، مونو لیک (Mono Lake) و آونز لیک (Owens Lake) در ایالت کالیفرنیا و سالت لیک (Salt Lake) در ایالت یوتا بازدید کردیم.
وی ادامه داد: هدف ما از این سفر کسب تجربیات آمریکاییها در مورد مناطق خشک، دریاچههای خشک شده و در شرف احیا بود تا از این تجربیات در برنامهها و تصمیماتی که برای احیای دریاچه ارومیه میگیریم استفاده کنیم.
نماینده وزارت صنعت، معدن و تجارت در ستاد احیای دریاچه ارومیه در ادمه افزود: هدف از این سفر این بود که در آمریکا از دریاچههایی که از نظر اقلیمی مشابه با دریاچه ارومیه هستند، بازدید کنیم و راههایی که آنها قبل از ما به کار بستند را ببینیم و خطاها را تشخیص دهیم تا در برنامههایی که قرار است در دریاچه ارومیه اجرا شود کمترین اشتباه را داشته و بهترین استفاده را بکنیم.
لک با تاکید بر اینکه هر یک از چهار دریاچه مورد بازدید به گونهای قابل مقایسه با دریاچه ارومیه هستند، گفت: "آونزلیک" آینده دریاچه ارومیه است اگر برای دریاچه ارومیه اقدامی نکنیم، "گریت سالت دی" وضعیت پنج سال پیش دریاچه ارومیه را دارد که بهتر است آنها از تجربیات ما در حوزه دریاچه ارومیه استفاده کنند، "مونولیک" نیز آینده دریاچه ارومیه خواهد بود، درصورتی که بخواهیم آن را احیا کنیم و دریاچه "سالتون سی" زیستگاهی است که به عنوان یک آزمایشگاه طبیعی برای نشان دادن تاثیر افزایش جمعیت در روند تخریب دریاچهها مفید خواهد بود.
معاون طرح و برنامه سازمان زمینشناسی کشور با اشاره به اینکه دریاچه آونزلیک 3.5 درصد مساحت دریاچه ارومیه را دارد و اگر دریاچه ارومیه خشک شود باید منابع مالی بسیاری برای مهار ریزگردهای این دریاچه در نظر بگیریم، گفت: در این سفر متوجه شدیم اگر دریاچه ارومیه را به حال خودش رها کنیم شبیه دریاچه آونزلیک میشود. این دریاچه در حال حاضر خشک شده و دولت هزینه بسیار سنگینی معادل 450 میلیون دلار برای اتخاذ 8 روش برای مهار ریزگردها پرداخت میکند.
وی در ادامه افزود: در دریاچه آونزلیک روشهای متعددی برای مهار ریزگردها آزمایش شده و این مسیر را به حدی رفتهاند که میتوانند جواب بگیرند.
لک با اشاره به وضعیت "مونولیک" به عنوان دریاچه احیا شده گفت: این دریاچه یک درصد مساحت دریاچه ارومیه را دارد و شوری آن خیلی کمتر از این دریاچه است. درحالی که حدود 33 میلیون دلار برای احیای آن هزینه شده ، آب این دریاچه که برای تامین نیاز آبی شهر لسآنجلس به آن وارد میشد، تا 75 درصد به مونولیک برگردانده و کشاورزی اطراف این دریاچه نیز تعطیل شده است تا آب مصرفی کشاورزی وارد دریاچه شود و بدین طریق توانستند تا حدی این دریاچه را سرپا نگه دارند.
وی با بیان اینکه دریاچه "گریت سالت دی" به خاطر شباهت ظاهری و زمین شناسی با دریاچه ارومیه خواهرخوانده آن خوانده میشود، اظهار کرد: در حال حاضر آب این دریاچه وارد لاس وگاس میشود و باید گفت اگر با این روند پیش روند به عاقبت دریاچه ارومیه دچار میشود.
این عضو هیات اعزامی به امریکا با اشاره به اینکه آنها از پتانسیل اکوتوریسمی دریاچهها استفاده میکنند، گفت: از دریاچههای آمریکا استفادههای اقتصادی در حوزه استحصال نمک و توریست نیز میشود؛ درآمد حاصل از آن بسیار بالاست و همان را هم برای احیای خود دریاچه استفاده میکنند؛ متخصصان آمریکایی به ما نیز توصیه کردند که از طریق ایجاد کارخانههای استحصال املاح معدنی در اطراف دریاچه ارومیه باعث ایجاد اشتغالزایی و سوق دادن مردم از کشاورزی به فعالیت در این عرصه شویم.
وی همچنین با اشاره به وجود تشکل TTD در این کشور ادامه داد: این تشکل نقش کلیدی مدیریت منابع آب را به عهده دارد و به عنوان گروههای فکری در تصمیمگیریهای مربوط به دریاچهها حضور دارند. این تشکل شبیه تشکل آببران است. ما نیز در منطقه آذربایجان باید به کسانی که تصمیمات ما در زندگی آنها تاثیر بسیاری دارد توجه بیشتری کنیم؛ اگرچه کمیته اجتماعی ستاد احیای دریاچه ارومیه چنین وظیفهیی را برعهده گرفته اما نقش آنها باید پررنگتر باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زمین شناسی با اشاره به اینکه در دریاچه ارومیه پایش مستمر صورت نمیگیرد گفت: در دریاچههای آمریکا ایستگاههای مختلف به طور مستمر پارامترهای مختلف مثل شوری، عمق، وضعیت فیزیکی و شیمیایی دریاچه را رصد میکنند.
وی با بیان اینکه در روند احیای دریاچه ارومیه کارهای تحقیقاتی را نباید نادیده بگیریم ادامه داد: باید ارتباط دستگاههای اجرایی و مراکز تحقیقاتی و دانشگاهها را قوی کنیم تا اقدامات دستگاههای اجرایی مورد رصد دانشگاهها قرار بگیرد. در امریکا همکاری بسیار خوبی بین دانشگاهها و مراکز اجرایی در زمینه احیای دریاچه وجود دارد و مانیتورینگ دریاچهها از طریق دانشگاهها به طور مستمر اتفاق میافتد.
انتقال آب راهکار احیای دریاچه ارومیه نیست
معاون طرح و برنامه سازمان زمینشناسی کشور با بیان اینکه کارشناسان آمریکایی در بحث احیا با بحث انتقال آب از جاهای دیگر مخالف هستند گفت: کارشناسان امریکایی مساله انتقال آب را منتفی میدانستند و انتقال آب از جای دیگر را راهگشای احیای دریاچهها نمیدانستند و معتقد بودند آب را باید در حوضه آبریز مدیریت کرد و کارهای انتقال آب کاری زمانبر و هزینهبردار است که نه تنها باعث احیای دریاچه نمیشود بلکه آب موجود در جای دیگر را نیز از بین میبرد.
وی با تاکید بر اینکه چارهیی جز احیای دریاچه ارومیه وجود ندارد و باید آب گرفته شده از دریاچه را به آن پس بدهیم، گفت: برای احیای آن به منابع آبی کافی نیاز داریم و نمیتوانیم این میزان آب را مصرف کنیم و با همین روشها پیش برویم و اجازه ورود آب دریاچه را به شهرهای مختلف بدهیم و انتظار احیای آن را هم داشته باشیم؛ اگر برای دریاچه کاری نکنیم تا یک سال بعد وضعیت دریاچه بدتر خواهد شد و تا دو سال دریاچه خشک شده و فقط دو نقطه لکه از آن باقی میماند.
لک افزود: در حال حاضر هیچ وقتی برای از دست دادن فرصتها نداریم و برای تثبیت وضعیت فعلی دریاچه هم به منابع آبی احتیاج داریم. در آنجا کشاورزان اجازه تغییر کاربری ندارند و قوانین سختی در این حوزه وجود دارد که اگر اجازه تغییر کاربری هم دهند میزان آبی که به کشاورز تعلق میگیرد تغییر نمیکند؛ بنابراین در این شرایط مدیریت یکپارچه منابع آب حرف اول را میزند.
رییس کمیته زمین شناسی در ستاد احیای دریاچه ارومیه در پایان با بیان اینکه در حال حاضر دولت توجه بسیاری به احیای دریاچه دارد و منابع مالی خوبی برای این امر اختصاص داده است، گفت: حالا که دولت توانسته منابع مالی خوبی را بدهد باید از این منابع بهترین استفاده را کنیم؛ پیشنهاد مشخص من این است که از ایرانیان حاضر در آمریکا که تجربیات خوبی در این عرصه دارند استفاده کنیم برای مثال رئیس انیستیتوی آونزلیک یک ایرانی است؛ که میتوانیم از آنها برای اجرای طرحها به منظور احیای دریاچه ارومیه دعوت کنیم به ایران بیایند تا از تجربیات آنها که این مسیرها را یک بار رفتهاند استفاده کنیم. اگر از آنها کمک نگیریم تمام این مراحل را خودمان باید آزمون و خطا کنیم که این کار منطقی نیست
در پژوهشی که hotels.com انجام داده است، 49درصد از مسافران کاری(تجاری) ارائه ی Wi-Fi رایگان از سوی هتلها را عامل تعیین کننده ای در انتخاب هتل محل اقامت خود میدانند.
این درحالیست که بر اساس اعلام hotels.com، تقاضا برای اتصال رایگان به اینترنت در هتلها بعلت افزایش نقاط تحت پوشش Wi-Fi عمومی روبه کاهش است.
با این حال، اکثریت مسافران تفریحی نیز اتصال رایگان به اینترنت را مهمترین خدمت قابل ارائه از سوی یک هتل تلقی میکنند؛ حتی مهمتر از پارکینگ رایگان یا استخر شنا.
درحالیکه تولیدکنندگان چینی مانند هـوآوی Huawei و ژیائومی Xiaomi به عملکرد قدرتمند خود هم در بازار داخل و هم خارج ادامه میدهند، پیشتاز بازار، سـامسـونگ، خود را تحت فشار زیادی در هر دو بازار می یابد.
از طرفی، فروش قابل ملاحظه ی آیفون به وضعیت این غول الکترونیک کـره ای در بازار سطح بالا(محصولات گرانقیمت تر) آسیب وارد کرده است؛ از طرف دبگر، فروشندگان چینی نیز به جذب بیش از پیش بازار سطح پایین (محصولات ارزانتر) ادامه داده و در این عرصه نیز سامسونگ را به چالش کشیده اند. سامسونگ تنها تولیدکننده میان 5 بـرند برتر تلفن های هوشمند است که سال به سال شاهد افت در میزان محموله های خود میباشد؛ بنحویکه سهم بازار این شرکت از 24.8درصد در سه ماهه ی دوم سال2014، به 21.7درصد در مدت مشابه سال 2015، کاهش یافته است.
شکل زیر سهم پیشتازان تولید تلفن هوشمند در بازار جهانی این محصول در یکچهارم دوم سال 2015 را نشان میدهد.
"شمس" یک درگاه پرداخت اینترنتیه که بانک سپه برای راحت تر کردن خرید و فروش صاحبان کسب و کارهای اینترنتی که نماد پرداخت الکترونیکی (www.enamad.ir) دارن ، راه اندازی کرده.
اگر مدیر سایت هستید و شخصیت حقیقی دارید اول این دو مدرک رو حاضر کنید :
• کارت ملی یا شناسنامه یا گذرنامه گواهینامه
• اصل و کپی جوازی که در زمینه فعالیت فروشگاه اینترنتی تون دارید.
اگر هم شرکت هستید و شخصیت حقوقی دارید :
• اصل و کپی اساسنامه ، آگهی روزنامه رسمی و آخرین تغییرات شرکت
• اصل و کپی مدارک صاحبان امضای شرکت (کارت ملی یا شناسنامه یا گذرنامه گواهینامه )
خب حالا این دو فرم رو دانلود و پر کنید و به یکی از شعب بانک سپه مراجعه کنید :
1- فرم مشخصات پذیرنده :
http://www.banksepah.ir/Upload/Modules/Contents/asset0/documents/Banking_Forms/ePayment_Merchant.pdf
2- قرارداد برای گرفتن شمس :
http://www.banksepah.ir/Upload/Modules/Contents/asset0/documents/Banking_Forms/ePayment_Contract.pdf
برای مراجعه به نزدیکترین شعبه ، بانک سپه نرم افزار ویژه ای رو هم طراحی کرده که می تونید نه تنها شعب مختلف رو جستجو کنید ، بلکه می تونید از طریق این نرم افزار بهترین مسیر برای رسیدن به شعبه مورد نظر با در نظر گرفتن کلیه مسیرهای احتمالی با استفاده از وسائل نقلیه عمومی (مترو، تاکسی، خطوط اتوبوس رانی و BRT) در شهر تهران رو هم داشته باشید.
از این لینک می تونید نرم افزار رو دریافت کنید :
http://www.banksepah.ir/default-2325.aspx
و اما پاسخگویی شبانه روزی بانک سپه برای دارندگان این درگاه اینترنتی :
شما در هر ساعتی از شبانه روز که با مسئله ای در درگاه پرداخت تون مواجه شدید ، میتونید با این شماره تماس بگیرید تا بلافاصله به مسئله شما رسیدگی بشه.
اداره کل بانکداری الکترونیک (پشتیبانی خدمات درگاه های الکترونیک)
35912412 - 021
اداره کل فناوری اطلاعات (پشتیبانی فنی)
این حادثه روز سهشنبه 13 مرداد ماه در حالی رخ داد که یکی از کارگران کارگاه مبلمان شهرداری خوی در حین جوشکاری دچار برق گرفتگی شد و علیرغم تلاش کادر فوریتهای پزشکی و اعزام فوری به بیمارستان ارومیه، متأسفانه اقدامات کادر درمانی برای نجات وی راه به جایی نبرد تا اینکه صبح امروز در بیمارستان فوت کرد.
رئیس اداره خدمات شهری شهرداری خوی در خصوص حادثه برق گرفتگی کارگر شهرداری در کارگاه مبلمان شهرداری در صحن علی شورا حضور یافت و در تشریح جزئیات این حادثه گفت: متوفی از کارگران روزمزد شهرداری بود و در روز حادثه زمانی که وی برای تعویض فوم سقف کارگاه به بالای شیروانی رفته بود بعلت ارتفاع کم سیم برق فشار قوی، در میدان مغناطیسی آن قرار گرفته و دچار برق گرفتگی می شود.
ذوالفقار مرادی افزود: متاسفانه دو ایراد اساسی وجود دارد و اول اینکه شهرداری ساختمان خود را زیر خط فشار قوی احداث کرده و دوم اینکه اداره برق نه تنها این خط فشار قوی را از مسیر دیگری انتقال نداده بلکه دقیقاً از میان کارگاه عبور داده و حتی علیرغم مکاتبات متعدد به شکستگی دو تیر برق که با سیم بکسر نگه داشته شده اند نیز بی اعتنایی کرده است، بطوریکه ارتفاع سیم برق در یکی از تیرهای برق به کمتر از 6 متر هم می رسد در حالیکه ارتفاع قانونی آن باید 12 متر باشد و این موارد طی 21 مورد نامه نگاری به اداره برق منعکس گردیده که متاسفانه تا به امروز نسبت به تعویض و جابجایی تیرهای برق اقدامی صورت نگرفته است.
وی تصریح کرد: برای جلوگیری از حوادث ناگوار بعدی لازم است مسیر برق فشار قوی از داخل کارگاه به بیرون انتقال یابد و اگر در همین حادثه چنانچه فیوز عمل نمی کرد قطعاً شاهد تلفات بیشتری بودیم.
مرادی به کمبود امکانات و نبود فضای درمانی در بیمارستان ارومیه اشاره کرد و افزود: متوفی در اولین لحظات حادثه تحت درمان فوریتهای پزشکی قرار گرفت و بدلیل وضعیت حاد مصدوم، طبق هماهنگی با رئیس شبکه در اسرع وقت به ارومیه اعزام شد ولی متاسفانه در بخش آی.سی.یو فضای کافی برای بستری مصدوم نبود و شش روز در اتاق معمولی بستری کردند که با هماهنگی انجام شده موفق شدیم بعد از دو روز تلاش جای خالی در یکی از بیماستانهای مجهز تبریز پیدا کنیم و قرار بود به این بیمارستان انتقال داده شود که بعلت وخیم بودن وضعیت عمومی، مصدوم ساعت 2 صبح فوت کرد.
انتظارها به سر رسید و رشوهخوار بزرگ، مهدی هاشمی رفسنجانی برای گذراندن «حداقل» 10 سال زندان، وارد اوین شد! مهدی هاشمی رفسنجانی دیروز بعدازظهر حوالی ساعت 16 وارد زندان اوین شد.
بهرغم آنکه 20 خردادماه دادگاه تجدیدنظر حکم مجازات مهدی هاشمی را اعلام کرد اما سرانجام پس از 2 ماه، او، یعنی مهدی هاشمی رفسنجانی وارد اوین شد تا روزشمار مجازات 10 ساله وی، از روز گذشته، یعنی یکشنبه، 18 مردادماه سال 1394 آغاز شود! مهدی هاشمی روز گذشته در حالی وارد اوین شد که محمود علیزاده طباطبایی، وکیل او نیز وی را همراهی میکرد.
به گزارش «وطن امروز»، مجازات مهدی هاشمی البته به غیر از حبس، جزای نقدی، رد مال و شلاق هم بوده است اما مهمترین اتهامات فرزند آقای اکبر هاشمی رفسنجانی که این روزها توهین وی به روستاییان، موج اعتراضی گستردهای در کشور ایجاد کرده، فساد اقتصادی بوده است.
مهدی هاشمی به خاطر اختلاس و جعل
(جعلی که در دل اختلاس است) به 10 سال حبس و رد مال بهمبلغ 600میلیون
تومان و جزای نقدی معادل 2برابر مبلغ رد مال بهمیزان یکمیلیارد و
200میلیون تومان محکوم شده است. همچنین بهدلیل ارتشا به 10 سال حبس، رد
مال بهمبلغ 5میلیون و 200هزار دلار و جزای نقدی معادل همین میزان، محکوم
شده است. این متهم همچنین بهدلیل ارتشا، به انفصال دائم از خدمات دولتی و
50 ضربه شلاق و بهدلیل مسائل امنیتی نیز مطابق ماده 610 قانون مجازات
اسلامی به 5 سال حبس محکوم شده است. به گزارش تسنیم، براساس قانون مجازات
اسلامی مصوب سال 92، این متهم صرفاً 10 سال از 25 سال محکومیت خود را تحمل
خواهد کرد. حکم صادرشده برای پرونده مهدی هاشمی در دادگاه بدوی، مجموعاً 15
سال حبس بود که این حکم برای اعلام نظر به دادگاه تجدید نظر ارسال شده بود
اما بعد از پایان رسیدگی در دادگاه تجدید نظر، قضات شعبه تجدید نظر مجموع
محکومیت در نظر گرفته شده برای 3 اتهام مهدی هاشمی را 10 سال افزایش دادند.
طبق ماده 134 در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از 3 جرم نباشد
دادگاه برای هریک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم میکند و هرگاه
جرائم ارتکابی بیش از 3 جرم باشد، مجازات هریک را بیش از حداکثر مجازات
مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر بهاضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین
میکند. در هریک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراست و اگر مجازات اشد
به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجرا شود، مجازات
اشد بعدی اجرا میشود.
زندان با حکم آیتالله
مهدی
هاشمی در حالی روز گذشته وارد زندان اوین شد تا 10 سال مجازات حبس خود را
به دلیل فساد اقتصادی و ارتشا آغاز کند که در واقع نظر ریاست قوهقضائیه
نیز در میزان حبس و زندان وی دخیل بوده است. به گزارش
«وطن
امروز»، خردادماه امسال پس از آنکه دادگاه تجدید نظر حکم مجازات مهدی
هاشمی را ابلاغ کرد (که البته نسبت به دادگاه بدوی شامل مجازات
سختگیرانهتری شده بود) مهدی هاشمی از ریاست قوهقضائیه درخواست اعمال ماده
18 کرد. این خبر را همان زمان علیزاده طباطبایی، وکیل مهدی هاشمی اعلام
کرد. با این حال اما سرانجام مهدی هاشمی برای گذراندن مجازات خود وارد
زندان شد تا مشخص شود حکم آیتالله آملیلاریجانی، همان حکم دادگاه
تجدیدنظر بوده است.
البته «وطن امروز» پیش از این در برخی گزارشات خود نوشت در دادگاه مهدی هاشمی، تنها بخشی از پرونده اتهامی علیه وی، بررسی شده است و در واقع سایر اتهامات او که بخش عمدهای از آنها باز هم اقتصادی است، هنوز بررسی نشده است. الیاس نادران، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پیش از این به «وطن امروز» گفت پرونده اتهامی مهدی هاشمی مفتوح است و تنها بخشی از آن رسیدگی شده است. مهدی هاشمی در روزهای اخیر تلاش زیادی کرد تا حضور خود در زندان را باز هم سیاسی جلوه دهد.
او 3 روز قبل از حضور در اوین با انتشار مطلبی در فیسبوک خود، حضورش در زندان را قریبالوقوع دانسته بود و مدعی شده بود اعلام کاندیداتوری پدرش برای مجلس خبرگان رهبری، باعث خواهد شد او زندانی شود! او دیروز نیز قبل از ورود به زندان گفت: این کیفر را عادلانه و قانونی ندانسته و اغراض سیاسی را در آن عامل اصلی میدانم. او همچنین در مقابل خبرنگاران متنی را خواند و در آن خواستار پخش جلسه دادگاه خود از طریق صدا و سیما شد. مهدی هاشمی در حالی به زندان رفت که همچنان پرونده جنجالی کرسنت رمزگشایی نشده است؛ پروندهای که به نظر میرسد به دلیل برخی محدودیتهایی که با روی کار آمدن دولت روحانی در قبال آن اعمال شده، مورد رسیدگی قرار نگرفته است. عباس یزدانپناهیزدی، یکی از متهمان اصلی کرسنت که همزمان با آغاز دادگاه مهدی هاشمی «ناپدید» شد، در فیلمی که از او منتشر شده، ادعای تکاندهندهای درباره نقش مهدی هاشمی در یک پرونده پورسانتی چند میلیاردی در نفت مطرح کرده است.
،شاید این کودکان معصوم هیچ وقت باور نخواهند کرد که روزی روزگاری در جایی که بازیهای کودکانه شان را انجام می دهند، نزدیک به یک متر آب بود و دریاچه ای نیلگون چشم هر بیننده ای را نوازش می کرد.
خبرنگاران به عنوان قشری که آگاهی، اطلاع رسانی و تنویرافکار عمومی را هدف خود قرار داده اند، همیشه سعی داشته اند مردم را با واقعیات موجود آشنا کرده و به حرف دل آنها نیز گوش فرا دهند و با ارتباطی دوسویه با مسئولان و همچنین بازی کردن نقش پل ارتباطی بین مردم و آنها، به وظیفه خطیر خود عمل کنند.
از این رو روز گذشته و بعد از تنها یک روز از سپری شدن از روز خبرنگار با تعریف و تمجیدهای آنچنانی اش که مسئولان استانی بر زبان راندند، بنابر درخواستهای متعدد اهالی منطقه روستای جبل ارومیه برای طرح مشکلاتشان در خصوص هجوم شنهای روان و همچنین بیان حقایق در خصوص تشکیل کانونهای ریزگرد در ارومیه با عده ای از خبرنگاران عزم خود را جزم کرده و راهی سفری شدیم که ماجراهای جالبی در انتها برسرمان آمد.
گروه خبری ما که متشکل از 5 نفر از خبرنگاران رسانه های مختلف ارومیه(شامل خبرنگاران تسنیم، اروم نیوز، ندای ارومیه، هفته نامه چی چست و بسیج رسانه) بود. طبق اصول خبرنگاری و رسالت خبری خویش برای پوشش هجوم بی امان شنهای روان بی هیچ چشم داشتی و همچنین جهتگیری به اداره یا فرد خاصی به منطقه رسیدیم.
به دلیل نا آشنا بودن به منطقه و با مشاهده افرادی که مشغول انجام کارهایی در دوردست بودند به آنها نزدیک و خواستار ارائه راهنمایی به خودمان شدیم. این عده که از کارگران طرف حساب اداره کل محیط زیست استان بودند با مشاهده خبرنگاران به طرف آنها هجوم برده و خواستار طرح مشکلاتشان شدند و با اصرار و گلایه مندی فراوان توسط آنها، اکیپ خبری حاضر به تهیه گزارشهایی از مشکلات آنها شدند.
اما این همه ماجرا نبود و ظاهراً مسئولان طرح پروژه حوزه دریاچه ارومیه در آن منطقه، طاقت خبرنگاران را نداشتند و یکی از آنها با هجوم به یکی از خبرنگاران دوربین وی را به صورت کاملاً غیرقانونی و خارج از حیطه وظایف خویش ضبط کرده و با سرعت آن را به دفتر خود می برد. دفتری که در دل دریاچه مجهز به کولر گازی است و درست در نقطه مقابل آن کارگرانی که در گرمای نزدیک به 40 درجه سیاه سوخته شده و خواستار احقاق حقوقشان هستند.
حال این شخص به چه علت و با چه نیتی اقدام به ضبط دوربین خبرنگاران آن هم خارج از محدوده کارگاه مدنظر خویش و در اراضی روستای جبل کندی می نماید، خود جای بحث و جدل فراوان دارد، اما باید نکته ای را متذکر شد که این اقدامات فراقانونی از طرف برخی افراد مسوول در استان را چگونه می توان در ذهن گنجانید و حلاجی کرد؟!
اگر خبرنگاران کار خلافی انجام داده اند، قانون وجود دارد و می توانستند از طریق قانونی اقدام کرده و پلیس به عنوان ضابط قضایی وارد عمل شود و اگر کارشان غیرقانونی بود چرا با دستور مقام بالاتر فرد مذکور اقدام به آزاد کردن دوربین خبرنگاران کردند!
قطعاً عملکرد مسوولان مربوطه در خصوص طرحهای مرتبط با احیاء دریاچه ارومیه و همچنین دیگر طرحهای پیشگیرانه بوده است که آنها را اینچنین نسبت به حضور خبرنگاران حساس کرده و حضور آنها در دریاچه ارومیه، محیط زیستی ها را وحشت زده می کند که اگر غیر از این بود صریح و آشکار تور خبری با خبرنگاران برای بازدید از طرحهای خویش راه می انداختند نه اینکه دوربینشان را ضبط کنند! درست در منطقه مقابل فعالیت محیط زیست، اداره کل منابع طبیعی اقداماتی انجام می دهد که نه تنها خبرنگاران را تحدید نمی کند، بلکه از حضور آنها استقبال نیز می کند و به واسطه اقدامات وسیعش در این حوزه بی هیچ ادعایی دائماً در تلاش است.
اما مسئله ای جالب توجهتر این است خبرنگاران تا بدین لحظه نمی دانستند که عکاسی از دریاچه ارومیه هم ممنوع شده است و دریاچه ارومیه نیز به لیست ممنوع التصویرها در عکاسی تبدیل شده است، چون فرد مسئول حاضر در کنار کویر ارومیه ادعا داشت که برای عکاسی از دریاچه خشک شده باید با ما هماهنگی می کردید!
بایکوت و آوردن فشار به خبرنگاران تا کی ادامه خواهد یافت؟ تا کی باید خبرنگاران اقدامات فراقانونی عده ای را در این استان تحمل کنند؟ و چه زمانی توهین به خبرنگاران و تهدید قلمداد کردن کار خبررسانی ادامه خواهد یافت؟
همه اینها در شرایطی است که حتی نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی و امام جمعه ارومیه در نشست صمیمی با اصحاب رسانه نقد از عملکرد خویش را مورد استقبال قرار داد و در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران این را ممکن دانست، حال در آذربایجان غربی عده ای برای بررسی عملکرد خود خطوط قرمز تعیین می کنند و خود را مبری از خطا می دانند، آن هم افرادی که کمترین مسئولیتها به دستشان سپرده شده است!
حال باید سخنان استاندار آذربایجان غربی را به یاد بیاوریم که گفت که دریاچه با سرنیزه و تفنگ پر نخواهد شد!
پ.ن: کش و قوس چندین ساعته خبرنگاران با شخص ضابط دوربین خبرنگاران چند ساعتی به طول انجامیده و بالاخره با آمدن حجت جباری مدیر شورای پژوهشی اداره کل محیط زیست آذربایجان غربی و دستور وی به بازگرداندن دوربین ضبط شده به صاحبش خاتمه یافت تا ماجرایی تلخ در اذهان خبرنگاران از اداره کل محیط زیست استان و پنهان کاریهای اقداماتشان، برای آینده ثبت شود.
جای دارد از حسن نیت و اعاده حیثیت هرچند دیرهنگام خبرنگاران توسط مدیر شورای پژوهشی اداره کل محیط زیست استان تقدیر و تشکر به عمل آید.
عدم رعایت نکات ایمنی درجوشکاری تانکر حمل مواد سوختی، منجر به انفجار تانکر شد.
در این حادثه یک دستگاه سایپا مجهز به تانکر حمل مواد سوختی که برای تعمیر به کارگاه جوشکاری مراجعه کرده بود با بی احتیاطی، مورد عملیات جوشکاری قرار می گیرد که با افزایش دما و تبخیر مواد سوختی موجود در تانکر، انفجار صورت می گیرد.
محمد ولیزاده رئیس آتش نشانی شهرستان شوط در مصاحبه با خبرنگار ایسی سوز گفت: در این حادثه که به علت عدم رعایت نکات ایمنی رخ داده است سه نفر از حاضرین در صحنه با مصدومیت راهی بیمارستان شهدای شوط شدند که وضعیت دو نفر با سوختگی سطحی گزارش شده است و فرد جوشکار به علت سوختگی صورت به بیمارستان ماکو اعزام شد.
ولیزاده افزود: در این حادثه نیروهای آتش نشانی شوط بعد از اطلاع از موقعیت انفجار در مدت 3 دقیقه در محل حادثه حاضر شدند که نشان از آمادگی این نیروها برای مقابله با حوادث ناگهانی است.
محمود علیزاده طباطبایی گفت: از آنجا که تقاضای اعاده دادرسی را پس گرفته ایم، مهدی هاشمی برای اجرای حکم امروز به زندان اوین می رود.
به گفته معاون اول قوه قضائیه مهدی هاشمی دارای جرایمی نظیر اختلاس، ارتشاء و مسائل امنیتی است که هر سه حکم با رعایت ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی توسط دادگاه تجدیدنظر تائید و ابلاغ شده است.
به گزارش مهر محسنیاژهای با بیان اینکه مهدی هاشمی در کیفرخواست ۱۲ اتهام داشت که دادگاه بدوی آنها را ادغام کرد، افزود: مهدی هاشمی اتهامات دیگری در کیفرخواست داشت که برخی از اتهامات را دادگاه بدوی با هم ادغام کرد و اعلام کردند درست است که عناوین جرایم مختلف است اما یک فعل و یک جرم نیست لذا برخی اتهامات ایشان ادغام و از برخی تبرئه شدند.
معاون اول قوه قضائیه گفت: مهدی هاشمی در خصوص جاسوسی تبرئه شد اما برخی مسائل امنیتی مانند اختلاس و ارتشاء را دادگاه بدوی حکم داد و دادگاه تجدیدنظر نیز با رعایت ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی تائید کرد.
محسنیاژهای افزود: در مورد اختلاس طبق قانون اگر چنانچه توأم با جعل باشد مجازات بین هفت تا ۱۰ سال است اگر بدون جعل باشد بین پنج تا ۱۰ سال خواهد بود طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی حاکم موظف است که ۱۰ سال را بدهد. در مورد رشوه هم طبق قانون اگر کسی از مبلغی بالاتر رشوه گرفته باشد از پنج تا ۱۰ سال مجازات میشود که بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۰ سال در نظر گرفته میشود، مسائل امنیتی نیز بین دو سال تا پنج سال است که طبق این ماده قانونی باید اکثریت مجازات درنظر گرفته شود.
محسنیاژهای اظهار کرد: حکم مهدی هاشمی در مقام اجرا یکی از اینها که بالاتر است اجرا میشود یعنی عملا ۱۰ سال اجرا خواهد شد.
در پی کسب خبری مبنی بر فعالیت یک سوداگر مرگ در پیرانشهر، موضوع در دستور کار پلیس مبارزه با موادمخدر این شهرستان قرار گرفت.
وی افزود: پس از شناسایی محل اختفای متهم در بازرسی به عمل آمده، مقدار 60 کیلوگرم موادمخدر از نوع گراس کشف شد.
فرمانده انتظامی آذربایجان غربی گفت: در این راستا یک نفر به عنوان متهم دستگیر و با تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی تحویل مراجع ذی صلاح قضایی شد.
اصلانی خاطرنشان کرد: پلیس با قاچاقچیان و سوداگران مرگ به شدت برخورد می کند.
بحث مبارزه با آفت جوانه خوار بلوط غرب سالها بود که بر سر زبانها افتاده بود، رفته رفته نفس جنگلهای جنوب آذربایجان غربی تنگ کرده و مبارزه ای جدی با این معضل را می طلبید.
در ماههای گذشته اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجان غربی برنامه ای را برای مبارزه با آفت جوانه خوار بلوط غرب طرح ریزی کرده و در ماههای اخیر آن را به اجرا درآورد. حال بعد از اتمام مراحل اجرایی و عملیاتی این پروژه به سراغ معاون فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان رفته و موفقیت و یا عدم موفقیت و کیفیت طرح اجرا شده را از وی پرسیده ایم.
پرویز ریاضی فر در گفت و گو با خبرنگار اروم نیوز در رابطه با کنترل آفت جوانه خوار بلوط غرب در جنگلهای آذربایجان غربی اظهار کرد: موفقیت طرح محلول پاشی هوایی جهت مبارزه بیولوژیک با این آفت اهمیت فراوانی در حفظ جنگلهای جنوب استان داشته و از چند بعد قابل بررسی است.
وی افزود: هزینه صرف شده در واحد سطح(هکتار) نسبت به سایر روشهای کمنترل آفات از جمله هورمونی، فرمونی و ... بسیار پایین تر است.
معاون فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجان غربی گفت: با بررسی های به عمل آمده در این روش در هر هکتار مبلغ یک میلیون و 500 هزار ریال هزینه شده در حالی که در سایر روشها هزینه صرف شده در هرهکتار بالاتر از 200 هزار تومان است.
ریاضی فر ادامه داد: سرعت انجام کار نیز طی این روش بسیار بالا بود، به طوریکه برای هکتار دو دقیقه زمان جهت محلول پاشی صرف شد.
وی با بیان اینکه در محلول پاشی زمینی زمان محاسبه شده 60 دقیقه بود، یادآور شد: این روش همچنین نسبت به روشهای زمینی با توجه به تکنولوژی مه پاشی موجود در سیستم هواپیما موجب کاهش و صرفه جویی در مصرف مواد کنترلی شد.
ریاضی فر تصریح کرد: ارزیابی های علمی و فنی ناشی از بازدید کارشناسان و متخصصان اعزامی از سوی شورای عالی جنگل، حاکی از این بود که اقدامات انجام یافته، موفقیت آمیز است.
وی ضمن اشاره به اینکه محلول پاشی هوائی در سطح جنگلهای جنوب آذربایجان غربی و بکارگیری روشهای بیولوژیک هیچ خطری را برای سایر موجودات از جمله انسان و دام نداشته است، افزود: این محلول پاشی حتی بر روی زنبورهای عسل نیز که ماهیتی حشره دارند نیز تأثیر نداشت.
معاون فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجان غربی خاطرنشان کرد: وضعیت فیزیکی عرصه و مقایسه مناطق محلولپاشی شده و همچنین محلول پاشی نشده، نشانگر موفقیت اقدامات انجام یافته است.
در پی اهانت و هتک حرمت روستاییان از سوی چهره نامی کشور که یدی طولانی در توهین به سرمایه های انقلاب اسلامی دارد، کمپین های مختلفی از سوی روستاییان انقلابی در سراسر کشور تشکیل شده و اقدام این روحانی انقلابی(!!!) را نادرست دانسته اند.
اینکه جناب آیت الله در صدد راه اندازی جبهه خاص خود برای انتخابات و ایجاد فضای همیشگی در نزدیکی های انتخابات می باشند، به طور یقین نمی تواند عامل اصلی چنین اتهام و توهینی باشد اما اینکه وجود روستاییان در کشور عامل رسیدن نظایر آیت الله به صندلی های گرم و نرم مسئولیت بوده را نمی توان نادیده گرفت.
اینکه روستانشینان در استان هایی نظیر آذربایجان غربی و سایر استان های مرزی در خط مقدم جبهه نبرد با دشمنان قرار دارند و نمی توانند روزگار خود را به دور از تهدیدات و هجوم دشمنان فرض کنند امری است که نمی تواند از دیدگان مردم دور بماند.
پیشمرگانی که در دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی برای دفاع از مرز و بوم و کیان نظام اسلامی و تنها برای مقابله با دشمنان این ملت وارد صحنه نبرد شده و اجازه تعدی به خاک ایران اسلامی را ندادند را نمی توان روستاییان بی خیال و بی ادعایی دانست که تنها برای آسایش خود قدم در وادی مقابله نهاده اند.
اینکه یکی از چهره های شناخته شده و تاثیرگذار انقلاب اسلامی که سابقه طولانی در تشکیل جبهه های فکری مختلف دارد و در برهه های زمانی مختلف برای رسیدن به اهداف سیاسی طیف تحت مدیریت خویش اقدام به رفتارهای مختلف از تخریب و تحقیر گرفته تا براندازی و سایر حربه های تکراری، حال برای رسیدن به اهداف خود دست به اقداماتی نظیر توهین به روستاییان پاک منشی کند که تمام دارایی این نظام اسلامی هستند، امری طبیعی و غیراحساسی است که یقینا با اهداف خاص خود انجام شده است.
حضرت آیت الله هرچند برای مردم ایران دیگر به مهره ای سوخته تبدیل شده و بیشتر به عنوان خاطره گوی انقلاب شناخته می شود(!) دیگر توان و یارای همراهی عزیزان خود را نداشته و البته برای عرض اندام و تنها با هدف همراه کردن طیف خود با موج رسانه ای تحت امر، اقدام به چنین مصاحبه مضحک و جالبی کرده که بدون توجه به خواسته های عموم، روستانشینان بی ادعا را افرادی ضدانقلاب معرفی می کند.
حال برای تلطیف خاطر حضرت آیت الله و اعوان و انصار باوفای ایشان هم که شده چند نکته بسیار کوتاه مطرح می شود تا شاید بدانند روستانشینان از کدام جبهه و با چه منشی دستاوردهای والا و ارزشمند انقلاب را حفظ کرده اند:
* زمانی در این کشور جنگی اتفاق افتاد که نمی شد به آن عنوان جنگ تحمیلی و به دوران آن جنگ عنوان دوران دفاع مقدس داد مگر اینکه همین روستاییانی که امروز به زعم شما کاخ نشینان بی خیال نامیده می شوند قدم در وادی دفاع می گذاشتند و جان و مال و ناموس خود را فدای آرامش شما و آقازادگان(!!!) گرامی می کردند.
* پس از اتمام جنگ تحمیلی در همین استان آذربایجان غربی و شهرستان های مرزی و سنی نشین روستانشینانی بودند که تنها برای دفاع از مرز مقدم ایران اسلامی و نه برای نشستن بر صندلی گرم و راحت مسئولیت رو به سوی میادین مقابله با ضدانقلاب و گروهک های معاند گذارندند و با تقدیم جان خود زمینه آسایش آقازادگانی را فراهم آوردند که امروز در سایه حضور پدرانی بزرگ و عظیم(!!!) بر بالای سر خود می توانند هرکاری اعم از مالی و اجتماعی و سیاسی انجام دهند.
* در همین دوران خودمان که شما روستاییان و روستانشینان را آسودگان بی درد می نامید، باید بروید و ببینید کدام روستانشین می تواند نظیر آقازادگان پسته خوار(!!!) سکوت کرده و در مقابل احکام حکومتی قرار را به فرار ترجیح دهد. به تعبیر بهتر کدام روستازاده می تواند کارهایی نظیر آن آقازادگانی انجام دهد که پدرشان در گذشته اصلی ترین منبع درآمد خود را پسته کاری و پسته خواری می دانست و امروز روستازادگان را راحت طلبان بی درد جامعه معرفی می کند!
جناب آیت الله که این روزها سایت ها و رسانه های مجازی طرفدارتان برای خودداری از ایجاد موج مخالف و تشویش اذهان عمومی اقدام به تلطیف سخنانتان دارند، بهتر است برای چند روز کوتاه هم که شده دیگر نه خاطره ای برای گفتن داشته باشید و نه اظهار نظری در مورد اقشار خاص جامعه بفرمایید تا شاید این هوای غبارآلوی که ایجاد کرده اید اندکی آرام تر و لطیف تر شود و دوستانتان با خیال آرام توانایی فضاسازی آینده را داشته باشند!
امروزه یکی از مسائلی که می بایست دولت به آن توجه داشته باشد بحث توسعة روستایی و رسیدگی به مشکلات قشر روستایی و ایجاد امکانات لازم در روستاها است.
وی با اشاره به تأثیرات قابل توجهی که روستائیان در جامعه و زندگی مردم شهری دارند، افزود: افرادی که در روستاها زندگی می کنند در بحث تولید محصولات کشاورزی و دامی مهمترین نقش و تأثیر را در جامعه دارند.
نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی اظهار کرد: آنها که شهرنشین هستند از امکانات آماده استفاده می کنند اما چه بسا آنانی که در روستاها زندگی می کنند با زحمت و تلاش خود و با امکانات اندک زندگی می کنند.
وی تصریح کرد: از انجا که در بخش تولید روستائیان نقش مهمی دارند همه ما مدیون روستائیان هستیم و اگر تلاش و زحمتی که در روستاها مردم متحمل می شوند انجام نشود یقینا در بحث شهرنشینی مردم با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند.
حجت الاسلام قریشی با بیان اینکه حمایت و فعالیتهای روستائیان زندگی شهرنشینان را میسر و سهل کرده است، گفت: دولت باید از قشر روستانشین حمایت کند تا مهاجرت به شهرها صورت نگیرد و بالعکس در کشورهای پیشرفته در روستاها امکانات بیشتری ایجاد می کنند تا شهرنشینان به روستاها مهاجرت کنند و روستاها را آباد کنند.
وی با بیان اینکه حمات از قشر روستائیان معیشت تمام مردم جامعه را سهل می کند، افزود: اکثریت جامعه از قشر روستایی هستند ولی آنچه در دین ما مطرح است ان اکرمکم عندالله اتقاکم است.
امام جمعه ارومیه گفت: شهری یا روستایی، تهرانی یا شهرستانی بودن، ترک و کرد و فارس و ... بودن در دین ما مطرح نیست و همه این موارد به فرهنگ جاهلیت بر می گردد و اسلام روی تمام این موارد خط قرمز و بطلان کشیده است.
وی با بیان اینکه در اسلام بهترین فرد کسی است که به نحو احسن به وظایف خود عمل کند، افزود: هر چه فرد باتقوا و از خدا ترس باشد بهترین فرد امت خود است.
نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی اظهار کرد: به نظر من مطرح کردن روستایی یا شهری بودن افراد در جامعه و امتیاز بندی کردن صحیح نیست چرا که امتیاز عبارتست از تقوا و تقوا هم مربوط به اینست که انسان به وظیفه خود درست عمل کند
حسین قاسمی کنسول ایران در ارزروم در تماس تلفنی به خبرنگار ایرنا گفت: حال عمومی سایر مسافران خوب است و به شهر وان منتقل شده اند.
به گفته قاسمی در این حمله یک نفر که هنوز هویت و تابعیت وی نیز روشن نشده از ناحیه سر به شدت زخمی شده بود ،در بیمارستان جان سپرده است.
تلاشهای کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در ارضروم در خصوص کسب اطلاعات بیشتر از حادثه ادامه دارد.
در این میان خبرگزاری آناتولی نیز گزارش داد در حمله مسلحانه به اتوبوس ایرانی در منطقه چالدران چهار نفر زخمی شدند.
بنابراین گزارش مصدومین حادثه به بیمارستان وان منتقل شده اند.
هنوز هیچ گروهی مسوولیت این حمله را به عهده نگرفته است و عملیات نیروهای امنیتی در منطقه برای دستگیری مهاجمان ادامه دارد.
ناآرامیها در ترکیه حدود سه هفته پیش پس از حمله انتحاری به فعالان هوادار کردها در شهر سوروچ در جنوب ترکیه و نزدیک مرز سوریه که 31 کشته و حدود 100 زخمی بر جا گذاشت، آغاز شد.
دولت ترکیه پس از این حمله انتحاری و ترور دو مامور پلیس گویا با عنوان انتقام گیری از این حمله انتحاری، به آتش بس دو ساله با حزب کارگران کرد ترکیه ( پ .ک . ک) پایان داد و حملات هوایی به مواضع پ.ک.ک در عراق را آغاز کرد.
دهها مامور پلیس و نیروی نظامی ترکیه در این ناآرامی ها کشته و یا زخمی شدند. خطوط لوله های انتقال گاز ایران به ترکیه و انتقال نفت عراق به ترکیه و خط لوله انتقال گاز آذربایجان به ترکیه در این مدت منفجر شده است.
هفته گذشته قطاری که از ایران به ترکیه می آمد و قطاری که از ترکیه به ایران می رفت مورد حمله مسلحانه قرار گرفت. در این دو حادثه یکی از کمک لوکوموتیورانان ترکیه ای زخمی و ریل و بخشی از واگن ها خسارت جزیی وارد شد که البته خوشبختانه در این دو حادثه آسیبی به مسافران ایرانی وارد نشده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما فرمانده پلیس راه آذربایجان غربی
گفت : در این حادثه که در نزدیکی روستای کوسه کهریز مهاباد اتفاق افتاد یک
دستگاه تریلی با یک دستگاه سواری پژو به شدت برخورد کرد .
سرهنگ فرمانی افزود : در این حادثه یکی از سرنشینان پژو در دم جان باخت و
سرنشین دیگر آن پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد .
وی اضافه کرد: در این حادثه سه نفر دیگر مصدوم و به بیمارستان منتقل شدند .
رئیس پلیس راه آذربایجان غربی علت این حادثه دلخراش را تجاوز به چپ خودرو پژو عنوان کرد .
محور ارومیه –مهاباد از محور های جنوبی آذربایجان غربی است.
سجاد سومین فرزند و تک پسر خانواده است برای همین باید بسیاری از آرزوهای پدر و مادرش را برآورده کند. با اینکه او در شهری زندگی کرد که امکانات تحصیلی و آموزشی بسیار پایین تر از شهر بزرگ بود اما هیچ کدام از این کمبودها نتوانست سجاد را تلاش و پیشرفت سجاد را متوقف کند.
او در کودکی علاقه زیادی به بازکردن و خراب کردن ربات های اسباب بازی و ماشین آلات مختلف داشت و یکی از تقریحات سالمش سردرآوردن از شیوه عملکرد ربات ها و ماشین ها در وسایل خانه بود. تا جایی که پول توجیبی هایش را خرج خرید قطعات رباتیکی می کرد تا از این دنیای شگفت انگیز سر در بیاورد.
در یکی از جشن های تولد سجاد پدرش تصمیم گرفت برای سوپرایز پسرش یک تلفن همراه برایش بخرد تا با او بتواند به راحتی در مکان های مختلف ارتباط برقرار کند. اما درست فردا همان روز وقتی پدر برای پیدا کردن سجاد بارها با شماره همراهش تماس گرفت و فهمید که اتفاقی افتاده و نمی تواند پسرش را به صورت تلفنی پیدا کند. بعد از این اتفاق آقای بازیگوش اعتراف کرد که تلفن همراهش را برای خرید قطعات رباتیکی فروخته است.
در سفر به رشته رباتیک دنیای جدید پیش روی سجاد باز شد که توانست او را تا قله های بلندی از افتخارات سوق دهد. اما او برای رسیدن به این جایگاه زحمات زیادی کشید. در دوران مدرسه منفی بافان زیادی سعی کردند که او را از رسیدن به رویاهایش دور کنند اما پسر نابغه ماکویی با عزم راسخ خود همه را پشت سر گذاشت تا آنجا که زمانی دانش آموز دوم دبیرستان بود توانست اولین جایزه سراسری رباتیک کشور را از آن خود کند. بعد از آن سجاد مقام دوم ربوکاپ کشور آلمان در سال ۲۰۰۹ و مدال طلای مسابقات ربوکاپ بلژیک را در همان دریافت کند.
اما این تازه شروع راه بود. سجاد دوره دبیرستان را در حالی به پایان رساند که حدود ۴۰ ربات در زمینه های مختلف فوتبال، انسان نما، امداد و نجات، مسیریاب برای جراحی، کشاورزی، نظامی و صنعتی ساخته بود و توانست مقام اول مسابقات روبوکاپ مالزی را در نوآوری و اختراع کسب کند و همچین در مسابقات کره جنوبی جایزه بهترین مخترع زیر ۱۸ سال آسیا را دریافت کند.
یکی از اختراعات بزرگ و کاربردی سجاد که در ۱۶ سالگی ساخته شد، دستگاه تجهیزات ورزش چشم بود. عضلات چشم نیز مانند دیگر عضلات خارجی بعد از فعالیت نیاز به ورزش و استراحت دارند که این دستگاه این کار را از طریق بهبود وضعیت گردش خون در زمان ۵ دقیقه انجام می دهد.
موسسات آموزش عالی زیادی از اروپا و آمریکا تمایل خود را برای تحصیل سجاد در دانشگاه های خود اعلام کردند. اما پدر و مادرش دوست نداشتند تنها پسرشان را به مکان های دور بفرستند . برای همین هم اکنون این نابغه جوان با دریافت یک بورس تحصیلی از دانشگاهی در ترکیه در حال تحصیل است.
بعد از آن سجاد تصمیم گرفت که با راه اندازی یک شرکت خصوصی اختراعات خود را به فروش برساند. . روزنامه تایمز ترکیه سجاد یعقوبی را درسال قبل میلادی به عنوان چهره جوان دانشمند سال خود معرفی کرده است.
این کار افرین جوان این روزها چهره بین المللی با اختراعات خود گرفته بطوری که با اختراعات میلیون دلاری که در دست دارد مشتریان زیادی را به خود معطوف کرده است.
این جوان ایرانی اواخر سال میلادی در بزرگترین نمایشگاه تجهیزات الکترونیکی لاس وگاس آمریکا آخرین اختراعات و یافته ها و محصولات جدید خود را به نمایش خواهد گذاشت. بدون شک آینده درخشانی برای بیل گیتس آینده ایران سجاد یعقوبی وجود خواهد داشت.
از ظهر امروز کاربران تلگرام در ارومیه از قطعی مجدد و کامل این شبکه اجتماعی بنا به دلایل نامعلوم خبر دادند.
این در حالی است که مدیران تلگرام با معماری جدید و چینش سرور و آیپیهای جدید، ظرفیت ترافیک برای کاربران ایرانی را چند برابر کردند تا مشکل پیشآمده از آنسوی مرزها حل شود.
نسخه موبایلی و نسخه دسکتاپ این اپلیکیشن بطور کامل از دسترس خارج شدند و این قطعی ارتباطی به نوع اپراتور یا isp ندارد .
با توجه به امکان استفاده از خدمات تلگرام با تغییر ip گمان میشود مسدود شدن این نرم افزار از داخل کشور باشد.
منتظر پاسخ مسئولین مربوطه در مورد قطعی امروز تلگرام هستیم …
طرح اولیه برنامه چطور شکل گرفت؟
این ایده که چطور میتوانیم باعث خنده و شادی آدمها بشویم ۱۳ سال پیش به ذهنم رسید؛ ایده یک برنامه در مورد خندیدن و تاثیر آن روی جسم و روان انسانها. این مساله را با آقای دکتر اردکانیان مطرح کردم و تحقیقات و مقالات مفصلی تهیه و روی آنها بررسی کردیم. نظر ایشان روی ساخت برنامهها و کارگاههای آموزشی برای اوقات فراغت بود. این موضوع را با دوستان دیگرم از جمله حبیب رضایی، هومن رضایی و چند نفر از دوستان انجمن اوقات فراغت، مطرح و مشورت کردم که یک برنامه این چنینی باید به چه موضوعاتی بپردازد و چه نکتههایی را باید در بر داشته باشد.
شما هم معتقدید که خنده بر هر درد بیدرمان دواست؟ حتی در شرایط فعلی؟
بله، ما در خدوانه مهارت خندیدن را یاد میدهیم. درست است که با وجود فشارهای اقتصادی، نگرانیهای سیاسی، فشارهای زندگی و … مردم نمیتوانند شاد باشند ولی ما در خندوانه سعی کردیم مدتی مردم را شاد نگه داریم. خندیدن به نظر من یک مهارت است و باید آموزش داده شود. در همه جای جهان و در کشورهای پیشرفته به مردم خندیدن را آموزش میدهند و میگویند موظف هستید حال خودتان را خوب کنید. باید بدانید مغز انسانها تفاوت خنده واقعی و مصنوعی را درک نمیکند و اگر شما مصنوعی هم بخندید هورمونهایی در مغز ترشح میشود که باعث نشاط، خنده و شادی میشود. به نظرم مردم ما نیاز به ساخت چنین برنامهای داشتند تا حال خود را خوب کنند. حتی من هم نیاز داشتم که حال خودم را خوب کنم.
چرا این برنامه در شبکه سراسری پخش نمیشود و در شبکه نسیم که شاید مخاطبان کمتری داشته باشد، پخش میشود؟
البته این برنامه قرار بود سال ۸۶ از شبکه ۲ پخش شود ولی در نهایت تصمیم به اجرای آن در شبکه نسیم گرفته شد. شبکه نسیم، شبکه تخصصی کمدی است و با مدیریت بسیار خوب آقای دکتر کرمی که یار این پروژه هستند اداره میشود. در طول ۲۵ سالی که در تلویزیون کار میکنم ایشان جزو معدود مدیرانی هستند که با مدیریت دقیق و خوبی که دارند این قدر گروه را همراهی میکنند. به نظرم این برنامه توانسته مخاطبان خود را پیدا کند و استقبال از آن هم خوب بوده است.
برنامه خندوانه چقدر توانسته جای فیلمها و سریالهای ماهوارهای را پر کند؟
به نظر من هر فیلم و سریالی که موفق باشد مخاطبان خود را پیدا میکند. مثل وقتی که روی پرده سینما یک فیلم خوب بیاید مردم به سمت سینما کشیده میشوند و به آن تعلق خاطر پیدا میکنند. اگر بتوانیم در مملکت خودمان برنامهها و سریالهای خوبی بسازیم قطعا مخاطب این نیاز را در خود احساس میکند که با بازیگران کشور خودش ارتباط برقرار کند. مردم اکبر عبدی، جواد رضویان، رضا عطاران و دیگران را میشناسند و با آنها ارتباط بهتری برقرار میکنند و این چنین به سمت فیلمها و سریالهای ماهوارهای نخواهند رفت.
افراد برای شرکت در این برنامه چگونه گزینش میشوند؟
مردم از طریق پیامک، تلفن و سایت، ثبت نام میکنند و بعد از آنها تست خنده گرفته و برایشان قوانین و ضوابط روشن میشود و سپس در برنامهها شرکت میکنند. ولی افرادی هستند که از قبل ثبت نام کردهاند اما هنوز در برنامه حضور پیدا نکردهاند.
از این تعداد آماری دارید؟
بله، فکر کنم حدود یک میلیون نفر باشند.
سختیهای کار در این برنامه چیست؟
هر کاری سختی و تلاش مخصوص به خودش را دارد ولی به نظرم تحمل این سختیها ارزش بسیاری داشت.
برای من ساخت یک سریال یا حتی بازی در یک فیلم سینمایی بسیار راحت است شاید پول بیشتری هم به دست بیاورم ولی نیاز خود و تماشاچیان را در ساخت برنامهای دیدم که باعث خندیدن مردم میشود. دغدغه من پس از سالها این بود که همه مردم جهان شاد باشند. چون جهان با شادی و خنده لذتبخشتر خواهد شد. دوست دارم در جامعهای شاد زندگی و این شادی را به اطرافیانم منتقل کنم. در واقع شادی مثل خمیازه سرایت میکند. اگر من شاد باشم باعث میشود شما هم شاد باشید و به اطرافیانتان منتقل کنید.
برنامه خندوانه تا کی ادامه دارد؟
تا اول ماه محرم برنامه داریم و بعد از استراحت سری سوم این برنامه ساخته میشود.
به نتیجهای برای ساخت سری سوم رسیدهاید که چه زمانی تولید شود؟
خیر. سری سوم ساخته میشود ولی چه زمانی و با چه شرایطی، هنوز تصمیمگیری نشده است. تیم ما از سال گذشته کار میکند و نیاز به یک استراحت داریم.
در سری جدید برنامه از شخصیت جناب خان استفاده کردهاید که خیلی معروف شد. در حالی که همین شخصیت در سریال کوچه مروارید خیلی گل نکرده بود!
جناب خان به دلیل نبود تبلیغات در آنجا گل نکرد و این که آن کار مختص خردسال و کودک بود ولی هر بچهای آن را دیده دوستش دارد و از آنجا که تهیه کننده بودجه کافی نداشت نتوانست برای تبلیغات سرمایه گذاری کند. چون گاهی تبلیغات بیشتر از خود پروژه پول میخواهد و ما با آوردن جناب خان کمک کردیم این کار دیده شود. شخصیت جناب خان در خندوانه کمک میکند تا کار بهتری انجام شود.
هر برنامه در همان روز تهیه میشود؟
خیر ما حدود شش، هفت برنامه جلوتر هستیم اما این بدان معنا نیست که روی اصول و کنداکنتور خاصی پیش برویم. ممکن است برنامه امروز، ۷ جلسه دیگر پخش شود یا برعکس.
شخص خاصی را به برنامهتان دعوت کردهاید که دعوت را نپذیرفته باشد؟
خیر
ممکن است از رئیس جمهور هم روزی دعوت کنید؟
بله، من گفتهام از همه دعوت میکنم ولی الان زود است. حتی برنامهای هم دارم که از آقای احمدینژاد رئیس جمهور سابق کشورمان دعوت کنم.
کدام برنامهتان را بیشتر دوست دارید یا به نظرتان مردمیتر بوده است؟
همه برنامههایم را دوست داشتم ولی برنامه اکبر عبدی، امین حیایی و شکرخواه را بیشتر دوست داشتم.
در زندگی شخصیتان آدم خوش برخورد و خندهرویی هستید؟
بله، تا حدودی سعی میکنم این گونه باشم.
بعضی مواقع این بحث وجود دارد که گاهی کمدینهای معروف در زندگی خصوصیشان افراد جدیای هستند.
بله، من در همه جا شاداب هستم و افراد گروهم همه حالشان خوب است ولی به شدت در کارم آدم جدیای هستم و این به معنای بداخلاقی نیست. یعنی چارچوبها و روابط و ضوابط خاص خودم را دارم که باید قوانین و مقررات آن رعایت شود و این به منزله بداخلاقی نیست.
حاشیههای زیادی در مورد اسپانسر و قراردادتان با مترو وجود دارد و الان هم تبلیغاتی در مترو انجام شده است. در این باره صحبت میکنید؟
خندوانه یک پروژه میلیاردی و یکی از گرانترین برنامههای تلویزیونی در نوع خودش است که نیاز به حمایت و بودجه دارد و هر پروژه ای در هر جای جهان برای ادامه کارش باید تامین شود. برای این کار نیاز به بررسی و ارتباطات و اسپانسرهایی داریم. نمیدانم چطور «#۷۲۴*» نگران کننده نبود، حالا مترو نگران کننده شده است؟ این که آنها پول بدهند تا ما برنامهمان را بسازیم و برای آن تبلیغ کنیم طبیعی است. مترو تبلیغ میکند و ما برایشان برنامه میسازیم. مترو در هر سال ۱۱ میلیارد تومان هزینه میکند تا مردم زبالههایی را که در حریم میریزند جمع کنند و ۵۰۰ میلیون تومان به برنامه خندوانه میدهد. این برنامهها برای من سختترین پروژه زندگیام بود و اگر دو فیلم سینمایی همزمان با یکدیگر میساختم و ۱۰ جای دیگر بازی میکردم راحتتر بودم. این پروژه هر روزش با روز دیگر متفاوت است و سختیهای خودش را دارد این که چه کسانی دعوت شوند، چه شعری خوانده شود، کجا بنشینند و غیره. این پروژهها باید منبع تامینی داشته باشند.
نوجوان 17 ساله ای که به اتهام ولگردی در خیابان دستگیر شده بود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری کوی پلیس مشهد گفت: 6 ساله بودم که متوجه اعتیاد پدر و مادرم شدم مادرم فردی عصبانی و پرخاشگر بود اما خشم او زمانی شدت می گرفت که دیرتر به مواد مخدر دسترسی پیدا می کرد در این لحظات عصبانیت او قابل توصیف نبود و من سعی می کردم از کنار او فرار کنم تا مرا کتک نزند. مادرم مدام در حال نزاع با پدر و یا همسایه ها بود به همین خاطر هم هیچ کس به خانه ما رفت و آمد نداشت.
زندگی ما به همین ترتیب سپری می شد تا این که پدرم به جرم حمل مواد مخدر دستگیر و زندانی شد. آن زمان مادرم سومین برادرم را باردار بود و اوضاع اقتصادی ما هر روز بدتر می شد این در حالی بود که به خاطر گرانی مواد مخدر سنتی مصرف شیشه را آغاز کرده بود تا برای هر بار مصرف هزینه کمتری بپردازد او هزینه های مواد مخدر را با کارگری در منزل مردم تامین می کرد اما استفاده او از مواد مخدر صنعتی موجب شد برادرم با نقص عضو به دنیا بیاید و به همین خاطر نیز در 15 روزگی فوت کرد.
آن زمان من 9 سال بیشتر نداشتم و بیشتر اوقات را در کوچه و خیابان و با کودکان هم سن و سال خودم مشغول بازی بودم به طوری که حتی برای ناهار هم به منزل نمی رفتم چون می دانستم مادرم در خانه نیست و یا حوصله غذا درست کردن ندارد واغلب توسط همسایگان تغذیه می شدم تا این که روزی هنگام بازی در خیابان مردی را در حال سرقت سیم و کابل دیدم. او از من خواست تا کمکش کنم و بدین ترتیب در کنار آن دزد ناشناس شیوه های سرقت و فروش اموال مسروقه را آموختم.
مدتی بعد به خاطر سرقت کابل های مسی از مقابل ساختمان در حال احداث دستگیر و روانه کانون اصلاح و تربیت شدم از آن جا نیز مرا به بهزیستی منتقل کردند ولی مدتی بعد پدربزرگم که او نیز معتاد بود به سراغم آمد و مرا از بهزیستی تحویل گرفت او مرا به شدت تنبیه کرد به طوری که با ضربه آجر پایم را شکست.
حدود یک سال بعد وقتی از قسمت بار خودروی وانت سقوط کردم و سرم آسیب دید به پیشنهاد دایی ام مصرف شیشه را آغاز کردم. 16 ساله بودم که پدربزرگم مرا با خود به پاتوق معتادان می برد و من با کارگری برای آن ها مخارج اعتیاد خود و مادرم را تامین می کردم تا این که ساعت 3 بامداد روز گذشته وقتی برای خرید سیگار و مواد غذایی از پاتوق معتادان بیرون آمدم توسط ماموران گشت انتظامی کوی پلیس دستگیر شدم .
عاملان قتل زن دارابکلایی به اعدام و 75 سال زندان محکوم شدند.
قاضی «حسین کاظمزاده» رئیس شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان مازندران گفت: متهم ردیف اول به خاطر قتل عمدی خدیجه رمضانی دارابکلایی به مجازات قصاص نفس با اجرای آن در ملأ عام در میاندورود، از جنبه جرم مشارکت در آدمربایی به تحمل 15 سال حبس و مشارکت در سرقت به عنف و آزار علاوه بر رد مال سرقتی به تحمل 10 سال حبس و 74 ضربه شلاق تعزیری محکوم شد.
کاظمزاده ادامه داد: همچنین متهم ردیف دوم از جنبه معاونت در قتل عمدی خدیجه به تحمل 25 سال حبس تعزیری، از لحاظ مشارکت در آدمربایی و سرقت به عنف و آزار به ترتیب به تحمل 15 سال و 10 سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد که در مجازاتهای تعزیری با توجه به ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92 فقط مجازات اشد قابل اجرا و اعمال است. این حکم ظرف مدت حداکثر 20 روز قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.
دوم اردیبهشت ماه خدیجه رمضانی مادر کودکی دو ماهه توسط دو مرد جوان ربوده شده و با طرز فجیعی به قتل رسیده و در جنگلهای اطراف نکا رها شده بود. پرونده متهمان به قتل این زن جوان، جنجالیترین پرونده سال در مازندران لقب گرفت.