تنور انتخابات رفته رفته در آذربایجان غربی گرم می شود و این گرم شدن علی الظاهر باعث سوخته شدن برخی جریانات خواهد شد.
در ماههای گذشته با بررسی روند فعالیت طیف سیاسی اصلاح طلبان و همچنین طرفداران تدبیر و امید در آذربایجان غربی و همچنین سایر گروههای وابسته به وضوح می توان چند دستگی و قهر بین طیفهای مختلف آنها را مشاهده کرد.
یکی از بارزترین نشانه های تَرَک در شیشه بلورین فعالیت این طیف، تشکیل جلسات مخفیانه بین لیدرهای مختلف با یاران خاص و مقربان نزدیک بود که هرکدام می خواستند خودشان را مطرح و در لیست آماده شده نامی داشته باشند و این روند تا به امروز ادامه دار است.
امروزه جریانهایی که خود را صاحب دولت تدبیر و امید می دانند در آذربایجان غربی به طیفهای مختلفی با سردستگی معاون سیاسی اسبق استاندار، رادیکالها، اعتدال و توسعه و نزدیکان استاندار تقسیم شده اند و در آخرین مرحله نیز جلسه ای انتخاباتی در یکی از باغهای ویلایی لیدرهای طیف اصلاح طلب در شهرستان ارومیه تشکیل شد که با هدف تصمیم گیری برای حضور سه نفر از اصلاح طلبان در انتخابات آتی بود.
علاوه بر این دیدارها که در جهت مطرح کردن برخی افراد که ظاهراً قصد ندارند قافیه را به دیگری واگذارند و میدان را برای دوستان همفکر خود خالی کنند، انتخابات آشکاری نیز در هفته های گذشته انجام شد که اختلاف در اردوگاه اصلاح طلبان و طرفداران تدبیر و امید در آذربایجان غربی را نشان داد و همه اینها و دیدارها و قرار و مدارهای مخفیانه منجر به مراجعت طیفی دیگر به تهران و کسب تکلیف از سران شد، کسب تکلیفی که اگرچه ظاهراً باعث زدوده شدن اختلافات می خواست که بشود ولی اختلافات را عمیق تر و باعث ایجاد کدورت بین طیفهای درگیر با یکدیگر شد گرچه شنیده شده در دیگر استانها نیز وضعیت قریب به همین منوال است.
اما بعد از این دیدارها که ظاهراً سردسته طیف اصلاح طلبان قولهایی برای رفع اختلافات داد با مخالفت یکی از مهره های اصلی اصلاحات که زمانی نیز وزیر خودش بود، ابتر شد و مراجعه کنندگان دست از پا درازتر برگشتند. گو اینکه آقای وزیر اسبق، آذربایجان را برای خود کنار گذاشته و به غیر از دوستان خویش افراد دیگری را باور ندارد.
با این حال رفت و آمدهای آشکار و مخفیانه بزرگان اصلاح طلب و برخی متظاهران اصلاح طلبی نیز ظاهراً کارساز نبوده و تمامی تلاشهای آنها نقش برآب می شود و از همین روست که یکی از آقایان را پیشتر از این نیز سفری به استان داشت را به آذربایجان غربی خواهد کشاند تا بلکه نوعی پیوند بر طناب پوسیده و بریده شده جریان اصلاحات، اعتدالیون، رادیکالها و طرفداران تدبیر و امید بزند اما نمی داند که این طناب همه جایش پوسیده شده و منتظر کمترین فشاری برای گسستن است و هرچقدر بیشتر تقلا کند احتمال پارگی اش چندبرابر می شود.
در این برهه لیدرهای طیفهای وابسته به جریانهای مختلف طرفداران دولت حتی به تدبیر و امیدیهای آذربایجان غربی و شخص استاندار نیز رحم نکرده و در جلسات خصوصی خویش و حتی آشکارا مطالبی بر علیه قربانعلی سعادت بر زبان رانده و سعی در به زیر سؤال بردن عملکرد وی دارند، چون به واسطه سعادت بود که این برادران طعم شیرین قدرت سیاسی را نچشیندند و استاندار نیز با قاطعیت تمام ، طبق قانون و اختیارات خویش جلوی زیاده خواهیهای آنها را گرفت.
حال باید منتظر ماند و دید که درد بی درمان انشقاق در بین اصلاح طلبان، اعتدالیون، کارگزاران و همچنین رادیکالها به کجا خواهد انجامید و کدام طیف از حق خود خواهد گذشت و میدان را برای دیگری خالی خواهد گذاشت و آنچه که پیش بینی می شود صدای شکستن استخوان بندی اصلاحات در استان بلند شده و با نزدیک شدن به انتخابات نفاق در اردوگاه وابسته به این طیف بیشتر خواهد شد. گو اینکه طیفی نیز که شرح حالشان در سطور بالاتر ذکر شد منتظر انتخابات هستند تا استاندار آذربایجان غربی را به ظن خود منزوی و با جلب نظر مرکزنشینان به نیات خویش برسند.