دانستنی ها

دانستنی های کامپیوتر/زندگی/جهان و ...

دانستنی ها

دانستنی های کامپیوتر/زندگی/جهان و ...

تقابل چهره به چهره شک و اعتماد در دوستی

خیلی وقت بود که می خواستم درباره موضوع مهمی باهاش صحبت کنم، اما به من گفته بودند که نباید بهش اعتماد کنم. می گفتند او خبرچین است و اغلب به اطرافیان اش دروغ می گوید. بالاخره دلم را به دریا زدم و همزمان با این دل به دریا زدن، حرفم را هم زدم! چند روزی گذشت و خبری از خبرچینی اش نشنیدم اما بعد از یک ماه.

گفتند: ما که از روز اول هم به تو گفته بودیم اعتماد نکن!

چند باری هم به اطرافیان اعتماد کردم و نتیجه بدی دستگیرم شد. حالا دیگر اعتماد نداشتم. نه به او؛ که به هیچکس! همه را به چشم کسی می دیدم که می خواهد حرف هایم را در ذهن اش ضبط کرده و در موقعیتی مناسب، برملا کند. حتی دوستان نزدیکم هم شامل این پروسه بد شده بودند و احساس تنهایی می کردم. هر روز گوشی تلفن همراهم را ورق می زدم تا یک نام قابل اعتماد بیابم و تکرار این جستجوی بی جواب، در نهایت به ناکامی خودم منتهی شد.

حتی وقتی یک گدای بینوا را در کنار خیابان می دیدم، اولین گزینه ام این بود: «حتماً روزانه کلی مردم را سرکیسه می کند!»

وقتی یک ماشین مدل بالا می دیدم، اولین خیال ذهن ام این بود: «حتماً یک جای کسب درآمدش می لنگد و یا ارث کلانی به او رسیده است!»

وقتی آدم زیبایی می دیدم، اولین جرقه ذهنی ام این بود: «بدون شک کلی عمل زیبایی انجام داده... طبیعی نیست!»

حالا دیگر من بدبین شده بودم.

پیش دوست خوب سال های قبلم رفتم که شنیدن حرف هایم توسط او نمی توانست برایم خطر محسوب شود! خیلی راحت گفت: بگذار برایت مثالی بزنم که نمایانگر حال کنونی توست. فکر کن در خیابان راه می روی و هر لحظه امکان دارد یکی از آدم هایی که از روبرو یا پشت سرت می آیند، خنجری در دست داشته باشند که در قلب ات فرو کنند! یا بیا کمی خوشبینانه تر نگاه کنیم. فکر می کنی بیشتر آدم هایی که دور و بر ما هستند، سعی دارند به ما دروغ بگویند، فریبمان بدهند یا از ما سوءاستفاده کنند. کمی حق با توست و این روزها نمی شود به کسی اعتماد صد درصد داشت. اما عزیز دلم. بدون اعتماد نمی شود زندگی کرد. اگر اعتماد نکنی غمگین و افسرده می شود. اصلاً همین اعتماد به دنیای اطراف است که باعث می شود شاد باشیم و شاد بمانیم.

شاید این مثال من کمی قدیمی و تکراری باشد، اما به نوزادی فکر کن که بزرگترها او را به هوا می اندازند. او می خندد و شادی می کند، چون به کسی که او را به هوا انداخته اعتماد دارد.

نمی خواهم به این اندازه خوشبین باشی اما نباید حالت بد باشد! برای رسیدن به حال خوب، دل چرکینی ها را از خودت دور کن. با اعتماد زندگی زیباتر می شود.

اما برای اعتماد هم باید حد و مرزی قایل شوی. این جمله معروف را شنیده ای که: «گفتی، باور کردم- تکرار کردی، شک کردم- قسم خوردی، باور نکردم»؟

باید آدم های مورد اعتماد دور و برت را شناسایی کنی. سعی کن از افراد درجه یک و نزدیک فامیل باشند. پدر و مادر و همسرت بهترین دوستان تو هستند و هرگز منافع تو را تهدید نمی کنند.

آخر سر هم گفت: «در تعریف دوستی و اعتماد یک قانون تعریف کن. همه آنهایی که دورو بر ما هستند، قابل اعتماد نیستند و برعکس این موضوع هم صحت دارد؛ نباید به همه با چشم بی اعتمادی و شک نگاه کرد. اعتماد نگاه را زیباتر می کند.»

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.